در سالهای گذشته که برای مدت طولانی در بسیاری از شهرهای ایران مشخصا به مدارس دخترانه با گازهای سمی حمله می گردید و بسیاری از دانش آموزان دختر دچار مسمویتهای شدید میگردیدند، گمانه زنی در خصوص دلیل این حملات بسیار بود.
تلاش برای نازایی دختران، تلاش برای باروری زودرس و چندقلوزایی، مسمویت شیمیایی و اثرات دائمی روانی، سوق به سمت خودکشی و... از دلایلی است که تاکنون در این خصوص ارائه گردیده اند.
اگرچه دلایل متفاوتی برای این حملات بیان شده و هنوز به قطع یقین نمیتوان دلیل اصلی را متوجه شد، اما در این نکته کمتر کسی شکی دارد که انگشت اتهام در خصوص مسببین این حملات به یک سمت نشانه رفته است: رژیم ایران.
اکنون و پس از گذشت مدت زمان نسبتا طولانی از این حملات که دامنهاش به بسیاری از شهرها در ایران و طبعا به آزربایجان جنوبی نیز کشیده شد، اثرات فاجعه بار این گازها بر روی کودکان کمکم شروع به خودنمایی کرده است.
در هفته های گذشته از سوی برخی از شهروندان در چند شهر آزربایجان جنوبی گزارشاتی در خصوص شیوع بیماریهای روحی-روانی در میان کودکان و نوجوانان دختر به دستمان رسید. با توجه به اهمیت موضوع، تلاش برای جمع آوری دادهها و گزارشات میدانی از شهرهای دیگر شروع گردید و پس از چند هفته جمعآوری شواهد از شهرهای مختلف، پرده از یک فاجعه برداشته شده است.
«در بسیاری از مدارس دخترانه و در یک بازهی زمانی کوتاه و معین، کودکان با نشانههای اختلالات شدید روانی (مشخصا بیماری شیدایی یا دوقطبی) روبرو شدهاند.»
متاسفانه بسیاری از خانواده های این کودکان به دلیل ترس بیمورد از «به اصطلاح آبروریزی» دختران خود، نسبت به این موضوع راه و روش پنهانکاری را پیش گرفته اند و همین موضوع سبب گردیده تا به امروز ابعاد بسیار گستردهی این فاجعه رسانهای و مشخص نگردد. تنها پس از مراجعهی گستردهی این خانوادهها به مشاورین در مدارس بوده که این مشاورین به گستردگی موضوع پی بردهاند و به این ترتیب امکان جمع آوری اطلاعات از شهرهای مختلف نیز توسط آذوح فراهم گردید.
به عنوان نمونه مشخصا در یکی از موارد "نزدیک به 80 درصد از شاگردان یک کلاس در مدرسه" با این موضوع دست به گریبان بودهاند.
در یکی دیگر از این موارد یکی از اعضای این خانوادهها میگوید: "دخترم مدتی است که یکهو شروع به خنده متمادی و طولانی میکند و بعد یکهو تا مدتی کاملا ساکت میشود. گوشهگیر شده و کمصحبت. تا مدتی از همه پنهان میکردیم ولی بعد متوجه شدیم در همین فامیل خودمان بسیاری از خانوادهها درگیر شدهاند. به مدرسه که رفتیم مشاور مدرسه گفت کاری نمیشود کرد، الان در بسیاری از مدارس استان وضعیت همین هست. باید صبر بکنید بلکه درست شد."
در موردی دیگر و در یکی از مدارس دخترانه در زنگان، پس از اعتراض تعدادی از خانوادهها و فشار بر مسئولان مدرسه برای پاسخگویی، نیروهای حراست همراه با «به ظاهر» ماموران بهداشت در مدرسه حاضر شده و از تعدادی از دختران نمونههای خون جمعآوری کردهاند اما تا این لحظه و پس از گذشت نزدیک به دو ماه هنوز پاسخی در این خصوص از سوی مسئولین حراست داده نشده است.
آذوح قادر به جمع آوری اطلاعات در
مناطق غیر تورکنشین نبوده و نسبت به بروز این موضوع در آنها آگاهی ندارد اما اطلاعات موثق و مستند به دست آمده از جمع کثیری از مدارس دخترانه در ۸ شهر در استانهای مختلف تورکنشین در ایران نشان داده که جان دختران در آزربایجان جنوبی به واسطه حملات برنامهریزی شده به مدارس به شکل جدی در خطر افتاده و بایستی این موضوع به سرعت مورد بررسی عمومی قرار بگیرد.
از خانوادههای عزیز خواهشمندیم در این موضوع جدی باشند؛ جان کودکان شما در خطر است.
این مساله نه به آبرو ربط دارد و نه عفت و نه هیچ چیز دیگری.
اگر در این خصوص خانوادهی شما هم درگیر شده، با ما در میان بگذارید. با افشای وضعیت کودکان خود راه را برای پیگیری عمومی موضوع و ایجاد حساسیت در جامعه فراهم بکنید.