بااینکه میدانم با چه تفکرات و چه پیشینه ذهنی و با چه اهدافی شما را برای این منطقه از آزربایجان مأمور کردهاند، اما مصرانه خواهانم حداقل تاریخ یکصد ساله اخیر این منطقه از آزربایجان را منصفانه مطالعه بفرمائید و بعداً در مورد مساوی بودن مردم منطقه و مهاجران سخن رانده و برای منطقه مدعی تراشی بفرمائید.
آقای شهریاری، بهتر است بدانید شهرهای امروز مهاباد شدۀ سویوق بولاق، سردشت شدۀ ساری داش، یا بوکان شدۀ بی کندی تا یکصد سال پیش و شهر پیرانشهر شدۀ خانا تا چهل سال پیش تماماً تورک نشین بودند و حتی یک خانواده از مهاجرین امروز مدعی، در این شهر وجود نداشت و همفکران لندن و تلآویو نشین شما همگی را در دوره شیخ عبدالله شمذینانی و سیمتقوها به منطقه آورده و ساکن نمودند. جالب اینکه از طریق مهاجرت نیز به این منطقه نیامدهاند که آنها را مهاجر بنامیم بل، همگی از طریق تجاوز بر خاک آزربایجان بر این منطقه تحمیلشدهاند و اگر روزی در خاک مقدس آزربایجان و در خانه صاحبخانه جایگاهشان را ندانسته و پرروئی بکنند به همانجائی برگشت داده خواهند شد که آمده بودند.
بهتر است مطالعه نموده و شیخ عبدالله شمذینانی ها و سیمیتقوها را بیشتر بشناسید و بدانید شیخ عبدالله شمذینانی که به تحریک دولت آنوقت عثمانی و با تسلیح و حمایت انگلیس به این منطقه حمله کرد چه خونهایی را به زمین ریخت و چه روستاهایی را آن موقع ویران کرد. در تمامی روستاهای این مناطق تا آن موقع یک نفر هم از این مهاجرین نمکنشناس وجود نداشت و همگی از طریق کشتار اهالی بومی و ترس و ارعاب و فراری دادن صاحبان اصلی این خاکها، در اینجا ساکن شدند، وجود هزاران نام شهرها، دهات، کوهها و رودخانهها گواهی بسیار خوب و قاطعی بر این مدعا میباشد، کما اینکه تاریخ طولانی از این ماجرا نگذشته و همگی پیرزنان و پیرمردها، به یاد دارند و در کتب تاریخی مقالات بسیار زیادی مکرراً و با جزئیات نوشتهشده است. با جزئیات نوشتهشده است که چگونه طایفهها و اقوام مهاجم کرد شمذینانی و بعدها سمیتقو چه بر سر اهالی مظلوم این منطقه از آزربایجان آوردند تا اینکه سرزمینمان را غصب کنند. بهتر است مطالعه بفرمائید، هرروز در مقابل چادر شیخ عبدالله سر جوانان شیعه آزربایجانی بریده میشد و خون جوانان آزربایجانی کشتهشده به سدت سمیتقوها، شمذینانی ها، کوملهها، دمکراتها و هممسلکان تروریستتان، خشک نشده است، بهتر است مطالعه بفرمائید.
آقای شهریاری بهتر است لااقل آمار و کتب جریانات بعد از انقلاب را مطالعه بفرمائید و بدانید در بعد از انقلاب که کشور درگیر جنگ با عراق و متحدانش بود و مردم آزربایجان نیز جلودار سایر مردم ایران با عراق میجنگیدند چگونه همزبانانتان د منطقه اسلحه برداشته و به فکر مصلحت مملکت بودند، بهتر است آماری از بنیاد شهید بگیرید که حداقل در بره بعد از انقلاب از دوازده هزار شهید استان که اکثریت قاطع آنها تورک بودند، اکثریت قاطع آنها نیز به دست همزبانان عزیزتان شهید شدهاند و کردهای مهاجر در استان چگونه اسلحه به دست گرفته و با جنایت و ترورهایشان روی جانیان را سفید کردند. شهر میاندوآب هشتصد نفر شهید داد و محروم نگهداشته شد و مهاباد هشتصدها نفر را شهید کرد ولی پتروشیمی و توسعه شهری نصیب مهاباد شد، شهر شاهیندژ ششصد نفر شهید داد و فقر و بیکاری در آن موج میزند، ولی بوکان ششصدها نفر شهید کرد و مسیر توسعه و راههای ارتباطی نصیب بوکان شد که هیچ همیشه مدعی و طلب کار و مشکلساز برای کشور و منطقه نیز میباشند، شهرستان تکاب علیرغم داشتن پتانسیلهای فوقالعاده رأی توسعه و با تقدیم بیش از پانصد شهید بهقدری مورد بیمهری قرارگرفته که نزدیک یکصدهزار نفر از مردیم این شهر مجبور به مهاجرت به تهران و زنجان و قزوین شدهاند ولی بازارچههای مرزی و دادوستد سودآور نصیب مردم پیرانشهر شده است.
بهتر است مطالعه فرموده و بدانید که چگونه در کنار ظالم و مهاجم ایستاده وبر علیه صاحبخانه شدهاید که عواقب بسیار خطرناکی را میخواهید رقم بزنید.
آقای شهریاری بهتر است بیشتر تعقل نمایید، چرا مدعیان دروغی اصلاحات و برابری که شما را به چنین شعارهای دروغین تسلیح و به منطقه فرستادهاند تا از حقوحقوق تورکها در پایتخت سخن نمیگویند؟ در مقابل حقوحقوق فرهنگی، اجتماعی سیاسی ضایعشده تورکها در استان البرز لال شدهاند؟ تورکهای استانهای قزوین، گیلان، همدان، اصفهان، فارس، کردستان، کرمان، خراسان و غیره نیز به همین شکل…
در پایتخت که اکثریت قاطع را تورکها تشکیل میدهند در استانهای البرز و قزوین نیز که بهغیراز اندکی همگی تورک میباشند هیچ برنامه تلویزیونی تورکی نه تولید میشود و نه پخش میشود که هیچ حتی یک رادیو تک موج تورکی ندارند. در استانهای همدان، کردستان و خراسان نیز که وضع بسیار بدتر از این میباشد ولی هیچکس این ظلمها را نمیبیند، در عوض در استان آزربایجان غربی که همیشه صداوسیماها باید در مرکز استان میبودند یک مرکز صداوسیمای دیگر به مهاباد دادهاند و همیشه نیز برنامهها برای شکاکها از مرکز اورمیه تهیه و پخش نیز میشود که مطمئناً این نیز ساختگی و بیشتر از حقوق این مهاجرین میباشد ولی باز نیز ادعای این مهاجمین ادامه دارد.
این مدعیان دروغین اصلاحات چرا همیشه در مقابل حقوحقوق اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی سیاسی ملتهای غیر فارس ساکن ایران لال میشوند و بل آن را انکار میکنند. چرا از حقوحقوق لرهای پراکندهشده بین استانهای متعدد که نفت و گازشان استفاده و خودشان در فقر مطلق به سر میبرند حرفی نمیزنند؟ حقوحقوق عربهای ساکن ایران که اصلاً نیاز به گفتن ندارد و حقوحقوق سایر ملتهای ساکن ایران نیز بهتر از این ملتها نمیباشند.
علیرغم هشدارها و اخطارهای فعالین مدنی آزربایجان در سالهای گذشته به گروههای سیاسی اصلاحطلب در خصوص رعایت موارد امنیتی در آزربایجان غربی ولی باز تعدادی از هم استانیها و هموطنان تورک فریب شعارهای پوشالی و ساختگی اصلاحطلبان را میخورند، عدهای که نه به فکر اصلاح واقعی جامعه بلکه حضور در جریان قدرت، سهم خواهی و منافع شخصی از طریق منافع اصلاحطلبی برایشان مهم بوده و آینده منطقه و منافع ملی آزربایجان را بهدرستی نمیفهمند.
بااینکه اصلاحطلبی و سیاستهای اعمالشده از این طریق از مرکز تأثیرات بسیار مخرب و نامناسبی در آزربایجان غربی داشته است اما اقدام وزیر کشور روحانی در معرفی استاندار کرد برای استان را شاید بتوان بدترین آنها عنوان نمود.
در پایان از تمام مردم مظلوم استان و تمامی مسئولین میخواهم تحرکات اکراد در منطقه را در نظر داشته و مخصوصاً در مقابل اقدامات این استاندار هوشیار بوده و ساکت ننشینند.
بااینکه میدانیم اصلاحات و جریان بهاصطلاح اصلاح طلب تحفهای بهتر از شما را استاندار استان استراتژیک و حساسمان نخواهد کرد (استاندارهای قبلی نیز بهتر از شما نبوده و مطیع محض فرامین مرکزنشینان شونیست بودهاند و تنها فرقشان با شما این بود که تورک بودند) ولی شما نیز بهتر است روحیه این مردم را بهخوبی بشناسید و بدانید در روزگاری که اورمیه عزیز که فقط چهل هزار نفر جمعیت داشت چگونه همزمان پوزه ارمنیها، روسها و همفکران و همزبانهایتان را به خاک مالید، اکنون اورمیه و آزربایجان قهرمان هوشیارتر، پویاتر و بسیار قویتر نهتنها طعمه چته های تمبان گشادتان نیست، بلکه تهدید بسیار جدی در برابر کسانی است که خاک خود را خوب نمیشناسند و رؤیای مرزگشایی و کوریدور کرد – ارمنی دارند میباشد و خواب را از چشمان همفکران تلآویو نشین و لندن نشینتان ربوده است.
آقای متجاوز بهتر است بیشتر مطالعه بفرمائید…