استانیکه امروزه از روی سیاست «کردستان» ایران نامیده میشود تا سال 1340 خاک آذربایجان بود و اسامی شهرها، رودها، ییلاقها، قشلاقها، آثار باستانی و مساجد آن اغلب تورکی هستند و نماد شیعه دارند و در قدیم جزیی از «ولایت افشار تورک» بود.

ولایت تورک افشار کجاست؟ قسمتی از خاک آذربایجان جنوبی که در برگیرنده استان کردستان جعلی امروزی، شهرهای تیکان تپه (تکاب)، سایین قالا (سایین دژ) از آذربایجان غربی، اسد آباد همدان و شمال استان کرمانشاه تا تپه افشار، ولایت افشار شرقی نامیده میشد.

در لغتنامه دهخدا در مورد سقز چنین مینویسد: سقز نام قصبه ای است در کردستان کنار جاده سنندج و ساوجبلاغ (مهاباد). از بلوکات کردستان، حد شمالی «افشار شرقی» است.

استاد دهخدا، شهر سقز را مرز شمالی افشار شرقی می نامد، پس افشار غربی کجاست؟ در کتاب «تاریخ تکاب افشار» هم به شهرهای افشار شرقی اشاره میکند ولی سخنی از افشار غربی بمیان نمی آورند!! چرا؟!

ولایت افشار غربی، به استان سلیمانیه عراق می گفتند، که در گذشته خاک آذربایجان جنوبی بود و اکثریت ساکنان آنرا تورکان شیعه تشکیل میدادند و اقلیتی هم از کولی های مهاجر هندی الاصل با نام کرد آنجا زندگی میکردند. فتحعلی شاه قاجار توانست ولایت افشار غربی (استان سلیمانیه) را پس بگیرد و به خاک ایران ضمیمه کند. اما بعداً با فشار نظامی عثمانی مجبور به عقب نشینی شد. دولت عثمانی برای آنکه هرگز این استان تورک شیعه به خاک ایران ضمیمه نشود، تورکان شیعه را از آنجا به نواحی دیگر کوچ اجباری داد و کردهای سنی را از «استانهای «اربیل و دهوک عراق» در سلیمانیه مسکون ساخت!! عثمانی همین سناریو را در «استان ایغدیر» (در شرق ترکیه کنونی) بکار بست و استان تورک شیعه «ایغدیر» را که خاک آذربایجان جنوبی بود با کردهای سنی مهاجر، مخلوط کرد!!

امروزه ترکیه کنونی چوب اشتباهات بزرگ عثمانی را می خورد که چگونه تورکان شیعه و علوی را از سرزمینشان جدا کردند و کردهای سنی را بجای آنها مسکون ساختند!!

لازم بذکر است تا بدانیم نام شهر سلیمانیه عراق از نام «سلیمان شاه سلجوفی» گرفته شده است که کردها حتی از شنیدن نام سلیمان شاه سلجوفی، لرزه بر اندامشان می افتد. دولت عثمانی بخاطر سانسور واژه «افشار غربی» آن ولایت را «استان سلیمانیه» معرفی کرد و کشور ایران هم از ترس، رعایت میکرد و چنین شد که وازه افشار غربی زنده بگور شد.

در سال 1340 رضا شاه قسمتی از خاک آذربایجان جنوبی را با نام استان کردستان معرفی کرد!! جمعیت شهر سنندج در سال 1345 حدود 54000 نفر بود و جمعیت امروزی آن حدود 380000 نفر است. یعنی در عرض کمتر از پنجاه سال، جمعیت شهر سنندج بیش از 7 برابر شده است!! این درحالیست که جمعیت کل ایران در این دوره فقط دو و نیم برابر شده است!! هر چقدر میزان زاد و ولد هم بیشتر باشد، افزایش 7 برابری جمعیت یک شهر در عرض 50 سال، نشانگر مهاجر پذیری آن شهر است. هم اکنون بیش از 50% جمعیت شهر سنندج را کردهای مهاجر عراقی تشکیل میدهد که اخیراً وارد ایران شده اند و تابعیت دوگانه ایرانی و عراقی دارند!!

سقز واژه تورکی است و بمعنی درخت صمغ. زیرا در حومه شهر سقز درخت صمغ بسیار است. در ویکی پیدیای فارسی در توضیح لغت سقز نوشته بودند: «کسی معنی واقعی سقز را نمی داند ولی شاید از لغت «سکا» باشد که طایفه ای از کردهای آن منطقه بود»!! اکنون متن ویکی پیدیا را عوض کرده اند و چنین نوشته اند: «نام امروزین سقز از نام قوم سکا به یادگار مانده است»!!

همه معنی سقز را میدانند غیر از خود کردهای مهاجر، زیرا لغت تورکی است و آنها نمیخواهند بدانند. در لغتنامه دهخدا هم مفصل شرح داده شده که لغت تورکی است. تمام مطالبی که در ویکی پیدیا برای کردها و شهرهای کردستان ایران نوشته شده اند، بدون سند و 100% غلط و بی اعتبار هستند. بعنوان مثال، ویکی پیدیای فارسی، شهر «بیجار» را 100% کردنشین معرفی کرده!! در حالیکه حتی خود کردها شهر بیجار را دو زبانه تورک و کرد اعلام میکنند!! معلوم میشود که دستهای نامرئی برای ایجاد جنگ بین «تورک و کرد» متعلق به قوم فارس است.

در زمان دهخدا، سقز را با عنوان قصبه معرفی میکردند. (قصبه از روستان بزرگتر و از شهر کوچتر است). بر طبق ادعای اداره آمار و سرشماری جمهوری اسلامی ایران، جمعیت شهر سقز در پانزده سال اخیر، بیش از 3 برابر شده است!! و خود این دلیلی بر مهاجر پذیر بودن آن شهر است. هم اکنون حدود 70% از جمعیت شهر سقز را کردهای مهاجر عراقی تشکیل میدهند که تابعیت دوگانه ایرانی و عراقی دارند!!

تاریخچه شهر سنندج:

قریه سنندج در زمان شاه صفی صفوی ساخته شد و مشخص است که آنرا برای کردهای اهل سنت نساختند زیرا صفویه از شیعیان افراطی بودند. در حقیقت سنندج یک دژ نظامی در مرز ایران و عثمانی بود که صفویه به قصد کنترل عثمانی در ناحیه مرز بین دو کشور ساخت. قریه سنندج یک منطقه تورک نشین نظامی بود و جمعیت زیادی نداشت، طوریکه در کتب تاریخی ایران سخن چندانی از آن شهر نیامده است.

عماد توحیدی در کتابش چنین می نویسد: «تا اواسط دوره قاجار، در سنندج و کرمانشاه، طوایفی بنام «سوزمانی» زندگی میکردند که برخی از آنها کوچ و در روستاهای خانقین و حاج قره سکونت کردند. این طایفه ها جز رقص و کامروائی کاری بلد نبودند. زنان آنها با رقاصی کسب درآمد میکردند و اگر کسی برای محفلی رقاص می خواست برای آن زن پیغام می فرستاد و او همراه با عده ای زن و مرد، متشکل از پدر خوانده و برادرهایش جمع می شدند و دو به دو می رقصیدند و بقیه هم ساز می زدند. در میان زنان سوزمانی فحشا رواج داشت و پدری از دخترش و شوهری از زنش ممانعت نمی کرد.... مردان و زنان پیر سوزمانی اهل نماز و روزه بودند».

ملاحظه میکنید که تا اواسط دوره قاجار، نامی از کرد در سنندح و کرمانشاه نیامده بود. تنها طایفه کولی که در سنندج و کرمانشاه ساکن شده بود طایفه سوزمانی بود که شغل آنها هم رقاصی و فحشا بود (امروزه این طایفه کولی را کرد می نامند)!! کولی های مهاجر کرد، بعد از جنگ جهانی اول به ایران کوچانده شده اند. حتی یک سند «نیمه معتبر» مبنی بر وجود قومی بنام کرد در استانهای سنندج و کرمانشاه تا قبل از جنگ جهانی اول وجود ندارد.

شهر سنندج تا اواسط دوره قاجار، شهر تورکان و اقللیتی هم لرهای شیعه بود. اغلب آثار فرهنگی سنندج اسامی تورکی و نماد شیعه دارند.

1 . استان کردستان 44 امامزاده دارد که پنج تای آنها در شهر «سنندج» قرار دارد. در شهر کوچک سقز بیش از 10 امامزاده و مسجد شیعیان است که حکایت از شیعه بودن آن شهرها میکند. کردهای سنی به امام زاده ها اعتقاد ندارند. می دانیم که در مذهب سنی، افراد را در قبرهای بی نام و نشان دفن میکنند و هیچگاه برای آنها بنای یادبود نمی سازند، در حالیکه در استان کردستان بیش از 40 آرامگاه باستانی باقی مانده که همگی متعلق به مشاهیر تورک شیعه هستند. اگر تعداد امامزاده ها، آرامگاههای باشکوه نام و نشاندار و مساجد شیعه استان کردستان را جمع کنیم تعداد آنها بیش از صد عدد میشود و این امر نشانده شیعه بودن آن استان در گذشته است و کردهای سنی بعداً به آن استان آمده اند.

2 . اسامی مساجد قدیمی سنندج، تورکی هستند و اگر کردها آن مساجد را ساخته اند پس چرا اسامی تورکی برگزیده اند؟! بعنوان مثال: مسجد رشید قلعه بیگی و مسجد هاجر خاتون که قدیمی ترین مساجد سنندج و متعلق به تورکان شیعه هستند.

3 . کردهای مهاجر اسامی مناطق مختلف استانشان را غلط تلفظ میکنند و این خود گواه بر مهاجر بودن و نا آشنا بودن آنها با اسامی بومی است. مثلاً کردها بغلط، رودخانه «ساوه رود» را «ژاوه رود» تلفظ میکنند! اگر کردها از قدیم در آن استان (کردستان فعلی) زندگی میکردند، پس چرا «ژاوه رود» میگویند؟! در زبان کردی لغتی بنام «ژاوه» وجود ندارد، بلکه حرف «ژ» بدل از «س» است و در حقیقت «ساوه رود» است که قبل از ورود کردها چنان نامیده میشد و کردهای تازه وارد غلط تلفظ میکنند. و این خود سند دیگریست که کردها در منطقه بومی نیستند، زیرا نمی توانند اسامی بومی را صحیح تلفظ کنند.

4 . روستاهای حومه سنندج عمدتاً تورک نشین و بعضی هم لرنشین شیعه هستند ولی کردهای سنی عمدتاً در شهرها زندگی میکنند. همه میدانیم که مهاجران عمدتاً شهر نشین هستند و بومی ها میتوانند هم شهر نشین و هم روستا نشین باشند. بعنوان مثال اقلیتی از کردها در استان خمسه (فارس) زندگی میکنند که همه آنها شهر نشین هستند نه روستا نشین.

5 . با توجه به خشونت و دژخیمی که همه در مورد کردها میدانند، آیا اگر آن استان در گذشته متعلق به کردها بود، اقلیت تورک و لر، جرأت میکرد تا پا به آن خطه بگذارد؟ هم اکنون نیز تورکها و لرها دارند دسته دسته از آن استان (کردستان جعلی) فرار میکنند و خود کردها هم به فرار تورکها و لرها از آن استان معترفند. در ضمن در سنندج یک کلیسا و یک کنیسه یهودیها وجود دارد که اکنون درهایشان بسته شده زیرا تمام مسیحیها و یهودیهای سنندج نیز از آن شهر فرار کرده اند و این خود سند دیگریست از پاکسازی قومی در استان کردستان بسود کردها.

در قرن اخیر دو نسل کشی بزرگ در ایران رخ داده. یکی نسل کشی تورکان آذربایجان، توسط کردها و جلوها (آشوریان) در اثنای جنگ اول جهانی، و دوم نسل کشی لرهای بختیاری در زمان رضا شاه توسط فارسها است.

البته موضع گیری تورکان آذربایجان در قبال استان افشار (کردستان فعلی و شمال کرمانشاه) به ملت قشقایی مربوط نمیشود. اما اگر این نسل کشی در اقلیم قشقایی رخ داده بود مطمئناَ ملت قشقایی اجازه نمیداد و حتی توسط جنگ هم که شده ، خاکش را پس می گرفت، زیرا مدارک کافی برای قانع کردن جامعه بین المللی موجود است.

طوایف کرد «جاف، ثلاث و شکاک» از خطرناکترین طوایف کردی هستند که در طی نود سال گذشته در خطه آذربایجان و لرستان بزرگ ساکن شده اند. در کتاب تاریخ مردوخ، نوشته شده توسط مردوخ کردستانی، میگوید که طوایف کرد مذکور از بدنام ترین و خطرناکترین طوایف کردها هستند که از استان سلیمانیه عراق به ایران تبعید شده اند زیرا خان کردستان عراق از آنها بسیار ناراضی بود، آنها راهزنی میکردند و از بابت چرای احشام خود، حق علوفه به خان کرد نمی پرداختند.

خنده دار است که کردهای مهاجر اقدام به نوشتن تاریخ جعلی در مورد استان «کردستان فعلی» کرده اند و تمام مشاهیر تاریخی تورک را کرد معرفی میکنند!! و اسامی تورکی مناطق را هم با سفسطه بازی کردی معنی میکنند!! بسیاری از مشاهیر تورکی را که کرد نامیده اند یا اسامی تورکی مانند «بیگ، پاشا» دارند یا کلماتی مانند: «سید، میر و سادات» که همگی دلالت بر شیعه و تورک بودن آنها دارند، ولی کردهای پر رو آنها را مشاهیر کرد سنی معرفی میکنند!! (در دنیای کردها چیزی بنام منطق و شرف وجود ندارد و از آنرو فارسها آنها را با سرعت به سرزمینهای تورک مهاجرت میدهند. کردها یک مشت دروغگو، بزهکار و دزد هستند که همیشه بازیچه قرار گرفته اند).

در کتاب تاریخ مردوخ، که توسط یک مورخ کرد بنام مردوخ کردستانی، نوشته شده؛ اقوام سنندج را چنین معرفی کرده: طوایف: زینل، تاری مرادی، سور سوری، چاردولی، حلاج، گرگدای (گرگندی)، قمر توز، سورانی اردلان، گوران، خرات، شیخ اسماعیلی

توضیح در مورد طوایف سنندج:

طایفه زینل از لرهای استان لرستان و شیعه هستند

طایفه حلاج از لرهای استان ایلام و شیعه هستند

طایفه قمرتوز از لرهای سعدآباد استان بوشهر و شیعه هستند. (سعدآباد بوشهر دو زبانه تورک و لر است ولی طایفه قمر توز از لرها است) در ضمن نام قدیمی سعدآباد بوشهر «توز» بود.

طایفه چاردولی. این طایفه دو زبانه است. اکثراً بزبان لری لکی و اقلیتی بزبان تورکی صحبت میکنند و ریشه آنها از استان ایلام از منطقه ای بنام چارلولی می آید و شیعه هستند

طایفه تاری مرادی (بزبان تورکی یعنی خدا مرادی) از تورکان قشقایی و شیعه هستند اما در کمال بی حیایی آنها را کرد معرفی میکنند هرچند که نام طایفه شان هم تورکی است!! خنده دار است که کردهای امروزی اسم این طایفه را بغلط «قاری مرادی» مینویسند!! اما در کتاب «تاریخ مردوخ»، اسم تورکی طایفه درست نوشته شده.

طایفه سور سوری (بزبان تورکی یعنی گله ران) از تورکان آذربایجانی و شیعه هستند. (برخی تورکان ماکو هم از طایفه قزل سوری هستند).

طایفه گرگدای (گرگندی) از بلوچهای سنی هستند که از جیرفت به سنندج مهاجرت کرده اند.

طایفه گورانی، از کولی های مهاجر هندی الاصل هستند که از شهر «گورن» هندوستان به شمال عراق و جدیداً به سنندج مهاجرت کرده اند و علوی هستند.

طایفه اردلان، از کولی های مهاجر هندی الاصل هستند که از شهر «اردل» هندوستان به شمال عراق و جدیداً به سنندج مهاجرت کرده اند. اکثریت سنی و اقلیتی هم علوی هستند.

طایفه شیخ اسماعیلی، از کولی های مهاجر هندی الاصل هستند که از «شهر زور» استان سلیمانیه عراق جدیداً به سنندج مهاجرت کرده اند. اکثریت این طایفه هم اکنون در استان سلیمانیه در شهر زور زندگی میکنند.

طایفه سورانی، از کولی های مهاجر هندی الاصل هستند که از شهر «سوران» هندوستان به شمال عراق و جدیداً به سنندج مهاجرت کرده اند. اکثریت سنی و اقلیتی هم علوی هستند.

طایفه خرات، از کولی های مهاجر هندی هستند که از کرمانشاه به سنندج آمده اند و هیج دینی ندارند.

در ضمن علاوه بر طوایف فوق که در کتاب تاریخ مردوخ، ذکر شده، دو طایفه بزرگ تورک نیز در سنندج زندگی میکنند که کردها از روی رندی نام آنها را سانسور میکنند!!

طایفه قزلجه کندی، که امروزه در خود سنندج و سرتاسر استان کردستان زندگی میکنند و از تورکان شیعه هستند. تقریباً میتوان مدعی شد که اکثر روستائیان استان کردستان فعلی از طایفه قزلجه کندی هستند که با مهاجرت کردها به این استان، بسیاری از آنها فرار کرده اند. هم اکنون نیز تعدادی از تورکان طایفه قزلجه کندی در شهرستانهای بیجار، قروه، سنندج، کبوتر آهنگ، مهاباد و بوکان زندگی میکنند. این طایفه تورک نیز شیعه است.

طایفه افشار، در سنندج بسیار مشهور هستند و عمدتاً به شغل قالی بافی مشغولند. کردهای مهاجر هندی الاصل، از در نرسیده در کمال وقاحت و قباحت در صدد مصادره «ایل تورک افشار» بسود خودشان هستند!! این طایفه تورک نیز شیعه است.

شهرستهای قروه و بیجار نیز با اکثریت تورک شیعه، در استعمار کردهای مهاجر هندی الاصل سنی اسیر هستند!!

توجه نمایید: هر چند اخیراً بیش از 50% جمعیت شهر سنندج و 70% جمعیت شهر سقز، از کردهای مهاجر تازه رسیده از عراق هستند، کماکان شیعیان در شهر سنندح (همینطور در کل استان) در اکثریت هستند ولی در کمال تعجب، رژیم جمهوری اسلامی ایران، شهر سنندج را سنی معرفی میکند!! حتی در ویکی پیدیای فارسی نیز سنندج را کرد سنی معرفی کرده اند و هیچگونه اشاره ای حتی مختصر به تورکان و لرهای شیعه نکرده اند!! (بنظر می آید که جمهوری اسلامی فقط در تلویزیون، عرق شیعه گری دارد و در عمل در حال تبدیل کردن سنندج شیعه به بافت سنی است)!!

برای مطالعه بیشتر در مورد طوایف کولی های کرد، میتوانید به مقاله «کردها از تبار کولی های مهاجر هندی هستند» مراجعه نمایید.

رژیم ایران چه زمان شاه و چه زمان شیخ، اصرار فراوان دارند تا تورکان شیعه در استان افشار شرقی (کردستان جعلی) را در بافت کردی آسیمیله کند!! اخیراً مطلع شدیم که رژیم جمهوری اسلامی ایران، آموزش زبان کردی را برای کودکان تورک در استان کردستان اجباری کرده است!! چرا؟!

توضیح: در کردستان عراق، کردها اسامی بچه های خود را اغلب با نامهای سلاطین ساسانی نامگذاری میکنند!! در کردستان ایران اسامی فرزندانشان را با اسامی تورکی مانند سنجر، زاگرس و آراز، نامگذاری میکنند!! در کردستان ترکیه اسامی فرزندانشان را با اسامی تورکی که آخرشان به «بیگ» ختم میشود نامگذاری میکنند!! در حقیقت کردهای مهاجر هندی الاصل، با بکارگیری آن اسامی تورکی و رایج کردن آنها در بین خودشان در زمان حال، قصد دارند تا ذهن مردم را برای جعل تاریخ آن مناطق آماده سازند!! البته این نقشه برنامه ریزی شده، بسیار پیشرفته تر از ذهن عقب مانده فاشیستی کردی است و معلم میشود که بعضی دول غربی مکار، اینگونه نقشه های شیطانی را به کردها آموزش میدهند!!

در استانی که امروزه از روی سیاست، کردستان ایران نامیده میشود، آمار بیکاری بسیار پایین است و اخیراً رژیم ایران چندین شهرک صنتعی در سقز و سنندج ایجاد کرده، این در حالیست که آمار بالای بیکاری در قشقایی یورد بسیار نگران کننده است!! از هر سه جوان قشقایی یکی بیکار است و از نظر اقتصادی به پدر مادرش وابسته است!!

بارها از تریبون فاسد رژیم جمهوری اسلامی ایران، شنیده ایم که سعی دارند تا کردها را در اقلیم زاگرس ساکن کنند!! ما ملت قشقایی بسیار جدی هشدار میدهیم، که اقلیم زاگرس سرزمین تورکان قشقایی است و هرکس که بخواهد ذره ای از اقلیم قشقایی یورد را مصادره کند، با مشت آهنین پاسخ می گیرد.

تهیه و تنظیم از ارسلان قشقایی

منابع:

لغتنامه دهخدا ، اثر استاد دهخدا

تاریخ تکاب افشار، اثر محمدی، علی

تاریخ مردوخ، اثر مردوخ کردستانی

پرسه کولی ها در سرزمین ایران، اثر عماد توحیدی