روز چهارشنبه، یکم آبان،انجمن ایرانی مطالعات ملل متحد، همایشی در ارتباط با عملیات «چشمه صلح» تركیه در شمال سوریه،در محل خانه اندیشمندان علوم انسانی تهران برگزار کرد. دراین همایش دکتر قاسم زمانی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر ستار عزیزی عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینای همدان، دکتر اردشیر پشنگ پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه و دکتر رحمت حاجی مینه عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی به بیان تحلیلهای خود در این زمینه پرداختند.
با وجود اینكه هدف از این همایش "بررسی علمی اهداف و پیامدهای حقوقی و بین المللیعملیات «چشمه صلح»" عنوان شده بود، لیكن نظرات و تحلیلهای ارائه شده در آن حاكی از این مسأله است كه برگزاركنندگان این همایش تبدیل این برنامه را به جایگاهی برای، نه حتی انتقاد، كه تكرار برخی ادعاها و اتهامات برعلیه فعالیتهای تركیه در مبارزه با تروریسم مد نظر قرار داده بودند.
در ابتدای این همایش،دكتر عزیزی با زیر سؤال بردن مشروعیت عملیات نظامی تركیه، آن را مغایر با قواعد و قوانین بین المللی دانسته و با استفاده از واژه "لشکركشی"، تركیه را متهم به تجاوز به خاك سوریه نموده است. وی همچنین با بیان این مسأله كه این عملیات مغایر با توافقنامه آدانا بوده،به ترکیه تهمت انجام پاكسازی قومی در شمال سوریه را زده است. در ادامه، دكتر زمانی نیز آنکارا را به انجام "نسل كشی" در شمال سوریه متهم نموده است.
دكتر پشنگ به عنوان سخنران دیگر این نشست با تكرار اتهام تغییر بافت جمعیتی چنین بیان داشته كه "ایران گرچه در قبال كردها مواضع خوبی داشته، لیكن به طور كلی در استراتژیهای خاورمیانه ایش، به صورتی شایسته از ظرفیت فرهنگی كردها استفاده نکرده است". در پخش پایانی دكتر حاجی مینه نیز كه به بیان نظرات خود در مورد سیاست داخلی تركیه پرداخته، مدعی شد كه هدف رئیس جمهور ترکیه از اجرای روند صلح در سال ٢٠١٣ نه حل مشكل كردها در داخل تركیه كه تحكیم قدرت خود بوده است.
حمله ترکیه به کردها؟
یكی از مسائلی كه در اینجا باید به آن پرداخت، اصرار سخنرانان بر استفاده از واژه "كردها" برای گروههای تروریستی در شمال سوریه است. آنچنانكه سخنرانان این برنامه، مبارزه تركیه با گروههای تروریستی مورد نظر را "حمله تركیه به كردها" قلمداد كرده و تحلیلهای خود را بر این اساس بیان داشته اند. لیكن پرواضح است که گروه تروریستی ی پ گ نه یك دولت رسمی و مشروع، بلكه یك گروه مسلح مسلط بر مناطقی از سوریه است. در كنار این، این گروه تنها متشكل از نیروهای كردی نبوده و شامل چندین گروه از نیروهای عرب ویا حتی تركمن می باشد. نكته ای كه خود این گروه نیز با تكیه بر آن، خود را نه سازمانی متعلق به قوم كرد كه متشكل از عناصری از قومیتهای مختلف می داند. تركیه نیز همواره بر این نكته تأكید داشته كه مبارزه آن نه با كردها كه با گروههای تروریستی بوده است. بنابراین باید ازكارشناسان این همایش پرسید كه بر اساس كدام معیار از کلمه "كردها" برای این گروه تروریستی استفاده كرده اند. و آیا صرفا تشكیل یك گروه مسلح از عناصری از یك قوم، مجوزی برای شناختن آن به عنوان نماینده یك گروه قومی می باشد؟ چه اگر چنین باشد باید پرسید كه آیا كارشناسان این همایش، همین نظر را در مورد گروههای "كومله" و "حزب دموكرات كردستان ایران" نیز دارند؟
روند صلح ترکیه
مورد بعدی در ارتباط با روند صلح دولت تركیه برای حل مسائل داخلی در سال ٢٠١٣ است. روندی كه دقیقا به دلیل تبعیت حزب دموكرات خلق در تركیه از گروه تروریستی پ ك ك و تبدیل شهرهای كردنشین به انبار مهمات با موفقیت همراه نشد. جالب اینكه كارشناسان این همایش بدون در نظر گرفتن این حقیقت، دولت تركیه را در این زمینه متهم كرده اند. البته باید از این كارشناسان كه پیشنهاد استفاده از "ظرفیت فرهنگی كردها" در منطقه را به دولتمردان خود می دهند، پرسید كه چرا همین پیشنهاد را به دولتمردانشان برای حل مسائل كردهای ایران نمی دهند. ویا باید پرسید كه آیا راهكار مورد قبول آنها برای حل مسأله كردها در تركیه،همان الگوی مذاكرات صلح! میكونوس است؟!
تغییر بافت جمعیتی سوریه
در زمینه عملیات نظامی تركیه، مسأله ای كه باید در نظر داشت،این است كه اولین عملیات نظامی این کشور با نام «سپر فرات» در تابستان سال ٢٠١٦ اجرا گردید. این در حالی بود كه پس از گذشت نزدیك به چهار سال از آغاز بحران سوریه، این بحران تبدیل به فاجعه ای انسانی شده، هزاران نفر جان خود را از دست داده و جمعیت كثیری از خانه و کاشانه خود آواره شده بودند. در كنار جنایات گروه تروریستی داعش، نیروهای اسد نیز با پشتیبانی همپیمانان خود از جمله ایران به كشتار بیگناهان پرداخته، هر كدام اقدام به پاكسازی مناطق تحت سیطره خود از مخالفان نموده بودند. از طرف دیگر، با قدرت گیری تروریستهای ی پ گ در شمال شرقی سوریه،همانگونه كه عفو بین الملل در گزارش خود در اكتبر ٢٠١٥ بدان اشاره كرد،شاهد اقدامات جنایتكارانه این گروه در پاكسازی و تغییر بافت جمعیتی این مناطق بودیم.
در حالی كه تمامی این گروهها در سوریه مشغول انجام انواع جنایتها بودند، تركیه بدون در نظر گرفتن وابستگی قومی و دینی،آغوش خود را به روی صدها هزار آواره سوری گشوده بود.بنابراین، این کشور چاره ای جز اجرای عملیاتهای نظامی در شمال سوریه برای مبارزه با گروههای تروریستی و ایجاد منطقه امن برای بازگشت آوارگان سوری به موطنشان نداشت. عملیاتهایی كه با اجرای موفقیت آمیز آنها و اسكان پناهجویان در سرزمینهایشان، واقعی بودن اهداف مورد نظر تركیه را به جهانیان نشان داد. لیكن در عملیات اخیر، باز شاهد این بودیم كه با نادیده گرفتن تمامی این واقعیتها، كشورهایی كه نه تنها میزبان پناهندگان سوری نبوده، بلكه بعضا خود نیز نقش مؤثری در آوارگی آنها داشته اند، تركیه را متهم به تغییر بافت جمعیتی در شمال سوریه نموده ویا مانند سخنرانان این همایش با كمال وقاحت، دم از "نسل كشی" توسط تركیه زده اند.
مشروعیت عملیات
مورد بعدی اما در زمینه ادعاهای مربوط به مشروعیت این عملیات نظامی است. نباید فراموش كرد كه شورای امنیت سازمان ملل متحد در تاریخ ٢١ نوامبر ٢٠١٥، قطعنامه ٢٢٤٩ مرتبط با مبارزه با گروههای تروریستی از جمله داعش در عراق و سوریه را به تصویب رساند. در این قطعنامه،حملات تروریستی در شهرهای تركیه نیز محكوم شده بود. بنابراین مبارزه تركیه با گروههای تروریستی نه تنها در منطقه عملیاتی موجود، كه در سوریه و عراق به لحاظ حقوق بین الملل از مشروعیت كامل برخوردار است. نكته ای كه سخنرانان این همایش با نادیده گرفتن آن و تقلیل عملیات تركیه به واكنش این كشور به حملات به پاسگاههای مرزی اش سعی در غیر مشروع جلوه دادن آن داشته اند. چه اینکه اگر این عملیات صرفا محدود به همین وضعیت می بود، باز هم برخلاف ادعاها واكنش تركیه تماما در چارچوب ماده ٥١ منشور ملل متحد بوده است.
توافقنامه آدانا
مسأله بعدی كه در ادعاهای سخنرانان نیز بدان پرداخته شد، موضوع توافقنامه آدانا است. باید متذكر شد اولا تركیه برای اجرای این توافق نیازمند به رسمیت شناختن دولت مستقر در دمشق است. درحالی كه از نظر دولت تركیه درحال حاضر، حكومت اسد فاقد مشروعیت است. از طرف دیگر، در شرایط فعلی دولت اسد هیچگونه حاكمیتی بر مناطق مورد نظر ندارد. بنابر این درحالی كه حكومت دمشق شرایط لازم را برای اجرای این توافقنامه ندارد، چگونه می توان از تركیه انتظار اجرای آن را داشت؟
موضع جمهوری اسلامی
در پایان باید اشاره كرد كهآنچنانكه معلوم است، عملیات نظامی تركیه درچارچوب توافقهای حاصل میان سه دولت ایران، روسیه و تركیه انجام گرفته است. توافقاتی كه سه كشور در طی روندهای آستانه و سوچی بدان دست یافته اند. بنابراین اگر بپذیریم كه عملیاتهای نظامی تركیه برخلاف خواست ایران انجام گرفته، آنگاه می توان گفت كه ایران كشوری ضعیف در طی این روندها بوده و بدون اینكه توان مذاكره و اعمال خواسته هایش را داشته باشد، صرفا تأیید كننده منافع دو دولت دیگر بوده است. مسأله ای كه بر اساس واقعیات موجود، دور از ذهن می باشد. بنابراین می توان گفت عملیات نظامی تركیه بر اساس توافقات حاصله میان سه كشور بوده و در راستای منافع ملی هر سه كشور میباشد. حال باید پرسید كه كارشناسان حاضر در همایش بر چه اساسی نقش ایران را در شرایط جاری در شمال سوریه نادیده گرفته اند. آیا به ضعف ایران در این روندها اذعان کرده ویا اینكه توانایی دولتمردان خود را در حفظ منافع ملی خویش ناكافی دانسته اند؟به هر حال، آنچه آشكار می باشد، تناقض تحلیلها و نظرات این كارشناسان هم با واقعیتهای موجود در صحنه سوریه و هم با سیاست خارجی جمهوری اسلامی در این زمینه است.