در رسانه های نظام جمهوری اسلامی ایران و در صفحات مجازیِ فارسیِ به ظاهر اپوزیسیون، عده ای پوتین را هیتلر خطاب می کنند و عده ای نیز او را فرزندِ صالحِ کمونیستم!
آویزان شدن از یقه ی شخصیت های تاریخی و نسبت دادن آنها بر جغرافیایِ کویر نام ایران که تاریخچه ی نامش حتی به صد سال هم نمیرسد، همچنان ادامه داشته و دارد. چنانکه ماتیاس کونتزل در کتاب «آلمانیها و ایران» سند میآورد که برخی از ملایان در زمان رضا پهلوی در قم هیتلر را از اخلاف پیامبر اسلام دانستند و دسته ای از علما تا آنجا پیش رفتند که گفتند هیتلر همان «امام زمان» است که برای احیای «دین محمد» همراه با «ایرانِ آریایی» ظهور کرده است.
اگر خود را آریایی می پندارید، باید بدانید که نظریه پردازان اصلی ناسیونال سوسیالیسم، مانند آلفرد روزنبرگ، معتقد بودند که ایرانیان با «نژاد آریایی» هیچ ارتباطی ندارند. یا اگر خود را به مرام سیاسی کمونیسم نسبت می دهید و پوتین را هیتلر می خوانید، خب باید این را هم بدانید که هیتلر، مجریِ تبعید، زندان و کشتار هزاران کمونیست بوده است. در صفحه ی ۶۱ نبرد من، آدولف هیتلر در تشریح دو خطر مهم، ابتدا به مارکسیسم و سپس به یهودیت اشاره دارد. پیرو همین سیاست های هیتلر، «ارنست نیکیش» با عنوان یک سوسیالیست چپگرا بود که در سال ۱۹۲۳ مجله «مقاومت» را تاسیس کرد و در سال ۱۹۳۲ بروشورهایی با عنوان «هیتلر؛ یک مصیبت آلمانی» را انتشار داد.
از طرفی دیگر، باید دانست که کمونیسم درصدد پایان بخشیدن به مالکیت دولت بر ابزار تولید است و جوهره کمونیسم با تمامی صورت بندی های سرمایه داری، از جمله امپریالیسم، لیبرالیسم و فاشیسم متضاد و مخالف است.
ولادیمیر پوتین با ایجاد یک دولت مرتجع بناپارتیستی شووینیستی که آرزوی بازگرداندن روسیه به دوران تزار را لحظه شماری می کند، هرگز نمی تواند حامل ِ صفت ِ کمونیست باشد. دولت امپریالیستی و بناپارتیستی پوتین که در تعرض به سفره ی کارگران و کاهش حقوق بازنشستگی، دولت نئولیبرال امپریالیست آمریکا را هم پشت سر گذاشته است و در سیاست هم از جنگ به عنوان سیاست در شکل دیگری برای گسترش دامنه ی نفوذ امپریالیستی خود بهره می گیرد، دولتی که تا مغز و استخوان کارگرستیز، ناسیونالیست و شووینیست است، چطور می تواند کمونیست باشد؟!
در حالی که بسیاری از کشورها، حضور در افتتاح بازی های المپیک زمستانی 2022 چین را به دلیل نسل کشی تورک های اویغور تحریم کرده بودند، پوتین با دعوت صورت گرفته از سوی چین، در کنار همتای چینی خود شی-جینپینگ قرار گرفت و هر دو با کت و شلواری غربی، سیاست های غرب را در قبال مسئله اوکراین مورد انتقاد قرار دادند.
پوتین با اعلام استقلال دو استان شرقی دونتسک و لوهانسک ِ اوکراین، بلافاصله مورد تشویق و استقبال از سوی حوثی ها در یمن و شخص بشار اسد در سوریه قرار گرفت که ماهیت وجودی هر دوی اینها، با بقای نظام جمهوری اسلامی ایران همسویی دارد. واضح است که به لحاظ ایدئولوژیک، پوتین، هم به ایده های فاشیستی و ایرانشهری نزدیک است و هم رابطه ی بسیار نزدیکی با نظام فاشیستی چین دارد که میلیون ها تورک اویغور را در کمپ ها قربانی می کند.
سیاست های چاکرم و نوکرم در رسانه های داخلی و خارجی فارسی، با انعکاس و آنالیز اخبار و تحلیل های متضاد از غرب و اوکراین و ارائه تصویری محق و قدرتمند از پوتین و روسیه، به صورتی صریح جانبداری از روسیه را تعقیب می کنند. این عوامل ایرانشهری، چنان رفتار می کنند که گویی با مرگ هر سرباز اوکراینی به اوج لذت می رسند؛ چنان در صفحات مجازی قلم میزنند، گویی خودشان را با کارنامه ی تابستانی کلاس ششم در سنگرهای روسیه می انگارند که مستقیما از حضرتِ پوتین کلاشینکف هدیه گرفته باشند و تشویق شده باشند که یک «صدآفرینِ خرس نشان» باز هدیه خواهند گرفت. رسانه های ایرانشهری حتی برای استفاده واژه ی «حمله روسیه علیه اوکراین» اجتناب می کنند و واژه ی «عملیات ویژه روسیه در اوکراین» را سِرو می کنند. البته اگر بعدا فرهنگستان فارسی کلمه ای فارسی جایگزین کلمه ی عربیِ «عملیات» قَی
نَفرماید!
بعثتِ حضرتِ امام پوتین در سال 1394 را فراموش نکرده ایم زمانی که این پیامبر نوین با نام پوتین، در دیدار با آیت الله خامنه ای، یکی از قدیمیترین نسخههای خطی قرآن کریم را که در موزه آرمیتاژ شهر سنپترزبورگ نگهداری میشد را به ایشان تقدیم کرد. تعامل و تعاون این دو نظام فاشیستی ایرانی و روسی که یکی در البسه ایدئولوژیک اسلامی و دیگری در البسه ایدئولوژیک کمونیستی، خود را بروز می دهند، از سواحل تورک های کریمه تا کمک به ارمنستان در اشغال قاراباغ و قتل عام مردم سوریه، همواره موجبات جنگ و تباهی شده است. امروز نیز می توان تهاجم روسیه به اوکراین را با مدد فیلترِ فاشیستی آریایی و با عینک ِ امپریالیستی روسی مورد بررسی قرار داد و این جنگ را یک نسل کشی نامید.
کایماز قاراقان
Kaymaz QARAQAN
Tahran - Bayram 1400