تنش های سیاسی ماه های اخیر در ایران و منطقه از جمله خاورمیانه و سرعت گرفتن بحران های داخلی و چه باید کرد ها
مسلماً با بالا گرفتن تنش ها در مرزهای ایران تأثیرات آن در داخل کشور به راحتی قابل لمس خواهد بود. بعد از کشته شدن سرکرده گروه های نیابتی ایران در منطقه جریانات سیاسی در داخل ایران فعالتر شدهاند که حرکت ملی آذربایجان نیز بنا بر وظیفه تاریخی خویش یک گام به جلو در رأس مسائل ازربایجان قرار گرفته.
همانطور که شاهد بودیم در بحران های داخلی ایران همیشه غرب ازربایجان مهد تنشهای سیاسی بوده به دلیل چند قومیتی بودن و همسایگی با سه کشور عراق ترکیه و جمهوری ازربایجان، سیستم حاکم نیز تدابیر امنیتی خاصی برای کنترل و مدیریت این جغرافیای سیاسی لحاظ کرده است. با توجه به حضور گروه های مسلح کردی و چنبره سنگین حرکت ملی ازربایجان در غرب ازربایجان سیستم حاکم نیز در وضعیت آچمز قرار گرفته چرا که از یک طرف گروه های مسلح کردی با پشتیبانی بعضی از کشورهای غربی و از طرف دیگر حضور حرکت ملی ازربایجان به نمایندگی از اکثریت(ملت ازربایجان) کار را قدری پیچیده تر کرده است .
با وجود مسائل ذکر شده و فاکتور های دیگر و وضعیت منطقه ای و داخلی ایران برای مدیریت این بحران بزرگ امنیتی و سیاسی شاید با به وجود آمدن خلأ قدرت در مرکز ایران غرب ازربایجان در نوع خود یکی از بحرانی ترین تاریخ خود را تجربه خواهد کرد چرا که ادعای مالکیت گروه های کردی در غرب ازربایجان احتمال تقابل با تورکهای ازربایجان را به همراه خواهد داشت. در چنین شرایطی وظیفه تاریخی ملت ازربایجان دفاع از سرزمین های اجدادی و میراث گذشتگان خواهد بود. در طول سالیان گذشته و با حمایت دولتمردان فارس از پهلوی تا جمهوری اسلامی شاهد سیاست تغییر ترکیب جمعیت در غرب ازربایجان بوده ایم. دیروز پهلوی و امروز جمهوری اسلامی مجری طرح اربابانشان بوده اند و با ساده اندیشی عده ای گویا دولت مرکزی در مرزهای غربی در حال جنگ با گروه های کردی به اصطلاح مخالف ایران هست، در حالی که طی سالیان اخیر با ظهور سناریوی کولبر در واقع با کشته و زخمی شدن عده ای در مرزهای غرب ازربایجان سیاست رسمیت دادن به حضور کردهای مهاجر از عراق و سوریه با اشغال خیلی نرم در حال اجرائی شدن هست.
موقعیت جغرافیایی غرب ازربایجان و پتانسیل های موجود در منطقه از جمله وجود معادن و فلزات گرانبها پوشش گیاهی گوناگون سرچشمه آبهای شیرین و خاک و آب و هوای مساعد برای تولیدات کشاورزی از جمله گندم و وجود تنها دریاچه شور منطقه با پتانسیل های بالقوه و وجود ثروت بی نظیر دریاچه غنی از عناصر خیلی کم یاب به عنوان یک طبیب طبیعی و مرکز گردشگری، مجریان طرح اشغال غرب ازربایجان را بر آن داشته تا با نابودی موقتی محیط زیست از یک طرف و مهاجرت از پیش تعیین شده اکراد و موارد مشابه دیگر از جمله تحریم اقتصادی غرب ازربایجان و عدم فروش محصولات کشاورزی از جمله سیب انگور و محصولات آجیلی و نابودی صنعت دامپروری و شیوع بیماریهای قلبی و عفونی و پوستی در نتیجه تغییرات اقلیمی حاصل از خشک شدن تعمدی دریاچه اورمیه، موجبات مهاجرت اجباری را برای تورکهای ازربایجان فراهم بیاورند.
با وجود چنین شرایطی و احساس خطر حاکمیت از ملل مختلف در ایران، مهره های پوسیده سیستم بر آن شدهاند که بار دیگر جهت خوش خدمتی به اربابانشان با به بازی گرفتن احساسات ملی و مذهبی ملتهای ساکن در ایران سعی در مهار این بحران خیلی جدی را داشته باشند.
در حالی که فعالین سیاسی و ملی در ایران در شکنجه گاه ها و زندان های مخوف سیستم به سر می برند خواسته های آنها از تریبون جمهوری اسلامی تکرار می شود، اما دیگر تاریخ این بازی های امنیتی و سیاسی به پایان رسیده است و بر همگان روشن شده این سناریوهای تکراری به پایان خود نزدیک شده است.
حال وظیفه تاریخی ما در این برهه زمانی چیست؟
ما ملت ازربایجان قطعاً برای بقای سیاسی ازربایجان مبارزه خواهیم کرد و از ذره ذره خاک مان که میراث گذشتگان هست محافظت خواهیم کرد. ما هیچ برادر و فامیلی نزدیکتر از خودمان نداریم؛ سایر ملل ساکن در ایران به عنوان دوست و همسایه ما قلمداد می شود و با استقلال تمام ملت های دیگر در ایران به عنوان یک کشور مستقل و همسایه میتوانیم تجارت و امنیت برقرار کنیم.