تبعیض نژادی یکی از چالشهای آشکار فراروی جوامع مختلف است و مصداق عینی نقض حقوق بشر به شمار میرود و یکی از باسابقهترین و در عین حال ضدبشریترین تهدید علیه ارزشهای بنیادین انسانی محسوب میشود که به محروم ساختن گروهی از انسانها از یک حق یا امتیاز به دلیل معیارهایی چون جنسیت، تعلق قومی، رنگ پوست و ... منجر میشود.
در حقیقت، گستره تاریخ بشریت آکنده از رفتارهای مبتنی بر تبعیض نژادی بوده است که از دنیای باستان تا تاریخ معاصر ادامه داشته است. با توجه به اینکه مبارزات گستردهای در سطح جهانی علیه تبعیضنژادی صورت گرفته اما هنوز هم در برخی از جوامع گروههای مسلطی با تحقیر دیگر گروهها از جمله اقلیتها، ارزشهای برابری انسانها بر پایه احترام بر حقوق بشر را نادیده میگیرند که این امر به عنوان تهدیدی برای جامعه و برای شخصی که مورد تبعیض قرار گرفته تلقی میشود. هرچند تبعیض و بیعدالتی در خصوص انسان و در میان ملتها سابقه طولانی دارد اما تبعیضنژادی و برتر دانستن یک نژاد بر نژادهای دیگر سـاخته و پرداخته استعمار و تسلط گروهی خاص بر اکثریت یک جامعه می باشد .
اما افزون بـر آنکه تاریخ، بـرهههای تـاریک و ظلمانی تبعیض را در حافظه دارد امـا اقـدامات مهم، مثبت و موثری نیز در جهت رفع تبعیض در سطح بینالملل، در برگهای دیگر آن ثبت شده اسـت کـه هرکدام با عناوین و در قالبهای متفاوت بـه مـنصه ظهور رسـیده اسـت. رفـع تبعیضنژادی، تبعیض جنسیتی، تـبعیض در امر آموزش، تبعیض در امر استخدام و اشتغال تبعیض دینی و عقیدتی و غیره، از جمله اقداماتی است که بـرای رفـع تبعیض به تصویب رسیده است کـه از هـمه مـهمتر، میثاق نامه های بـینالمللی رفع تـبعیضنژادی مصوب سالهای ۱۹۵۰،۱۹۵۸ و ۲۱ دسامبر ۱۹۶۵ میلادی مجمع عمومی سازمانملل متحد است که همگی با پیروی از منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد در تلاش برای حذف تبعیضنژادی می باشند .
اما بعد از بررسی کوتاه تبعیضنژادی و تاریخچه آن و اینکه چه اقداماتی در عرصه بینالملل برای نابودی آن صورت گرفته است، حال نگاهی نیز به موضوع نژاد پرستی در داخل جغرافیای ایران بیندازیم .
متأسفانه در طول یک قرن گذشته موضوع نژاد پرستی و برتری زبان ، قوم و دین خاصی در جغرافیای ایران شکل جدی تری به خود گرفته است و باعث شده است اکثریت مطلق ساکن در این جغرافیا از بسیاری از حقوق خود محروم بوده و در بسیاری از موارد به صورت سیستماتیک با تحقیر و توهین مواجه شده باشند .
مردمی که روزگاری در کلاس درس و محل کار و روزگاری دیگر نیز در رسانه های رسمی دولتی و استادیوم های ورزشی شاهد موضوع تبعیضنژادی در جغرافیای ایران بوده اند .
در چند روز گذشته نیز در یک مسابقه فوتبال در چهارچوب لیگ برتر ایران مابین تیم های تراکتور و پیروزی شاهد شعارهای چندین هزار نفری بر علیه ملت ترک در استادیوم ورزشی بودیم ، شعارهایی که با توجه اینکه در گذشته نیز باسابقه بوده اند ، نشان از سازمان دهی توسط گروهی خاص می دهد .
بله در اینجا بحث از تبعیض هائی است که به روشنی و بر اساس شواهد عینی ثبت شده اند و مدیران یک باشگاه ورزشی حکومتی با تأیید ضمنی آنها فاعل آنها بوده اند . در نتیجه طبیعی است که فکر کنیم که از یک سو رودروی نژادپرستی نهادینه شده قرار داریم و از سوی دیگر نژادپرستی دولتی. چرا که اولی هرگز نمی توانست ادامه پیدا کند اگر توسط دولت مردان حمایت نمی شد.
توهین هایی که حداقل در چند دهه گذشته باعث به وجود آمدن اعتراضات گسترده ای مانند حوادث خونین سال ۱۳۸۵ و ۱۳۹۴ ( روزنامه ایران و برنامه فیتیله ) و اعلام انزجار ملت آذربایجان از نژاد پرستی شد .
اما به راستی تا کجا باید اجازه ادامه این خطرناک ترین آفت عصر حاضر و اصلی ترین دلیل عقب ماندگی ملل ساكن در جغرافیای ایران را بدهیم ؟
آیا وقت آن فرا نرسیده است که یک بار برای همیشه تفکراتی را که بیش از یک قرن است از ترویج پدیده نژاد پرستی به عنوان عامل حفظ سلطه و کنترل خود استفاده کرده است را از اسب قدرت پیاده کنیم ؟