مقدمه
بر خلاف معدود کسانی از ما فعالان حرکت ملی آزربایجان که این حرکت انسان دوستانه، حق طلبانه، آزادیخواهانه، ضد راسیسم، ضد فاشیسم و استقلال طلبانه ملت تورک آزربایجان و سر تا سر ایران را حرکتی ایستا و راکد می پندارند، باید بگوییم و بر این گفته مان بارها تأکید کنیم که این حرکت به دلیل «حق طلبانه بودن و مبتنی بودن بر واقعیت و حقیقت» (و نه دروغ و مکر و هزارچهرگی و ظاهرسازی و تزویر و ریای فاشیستی- راسیستی دشمنانمان) و دینامیسم بیدارگرایانه حاکم بر آن که ثانیه به ثانیه بر تعداد ملتچیهای تورک استقلال طلب زیاد می شود و خوشبختانه حماقتهای سیاسی حاکمیت پانفارس ضد تورک، ضد آزربایجان و ضد تورکیه و ضد بشر جمهوری اسلامی ایران مثل ساختن و پخش کردن برنامه ها و فیلمهای نژادپرستانه ضد تورک و ضد آزربایجان از صدا و سیمای حاکمیت، ایجاد گرانی و تورم با افزودن بر قیمتهای کالاهای اساسی و سه برابر شدن قیمت بنزین که امروز با خبر شدیم، حمایتهای بی دریغ و بی محابای حاکمیت از فاشیستهای راسیست تروریست ضد تورک، ضد آزربایجان و ضد بشر ارمنی و کورت ثانیه به ثانیه بر تعداد این ملتچیهای تورک استقلال طلب می افزاید،حرکتمان با سرعت نور و حتی سریع تر از آن در حال پیشروی است و گاه به گاه تمامی مرزهای فکر و خیال و ظن و گمان همه را به تندی درمی نوردد و با نشان دادن «اکشن» و «عمل» همه جهان را، حتی مایی که سالیان سال است در متن این حرکت و مبارزه مقدس انسان دوستانه دموکراتیک هستیم و برای تحقق اهداف عالی انسان دوستانه آن قلم می زنیم، چنان غافلگیر می کند که در خیلی از زمانها مثل هم اکنون، مجبوریم با تمام توان به دنبال حرکتی که خود از بانیان یا تقویت کنندگان آن بوده ایم، بدویم تا به آن برسیم. این با سرعت نور رفتن حرکت ملی با وجود این که خیلی مطلوب است، گاه خطرناک نیز هست. ملت بیدارشده و استقلال طلبمان را ما، تحلیل گران، تئوریسینها و استراتژیستهای حرکت ملی آزربایجان باید خوب و درست راهنمایی و رهبری کنیم، وگرنه ممکن است عدم وجود تجربه سیاسی و کار تشکیلاتی و بی حساب و کتاب و قیام و فوران و جاری شدن سیل انسانهای زخمی از ظلم و ستم صد ساله، سبب فجایعی شود که جبران آن به این راحتیها ممکن نباشد. آری، تک تک انسانهای ملت تورک ما زخم کهنه بیش از 100 سال ظلم و تبعیض و گرسنگی تحمیل شده از حاکمیتهای پانفارس ضد تورک پهلوی و جمهوری اسلامی ایران را با تمام وجودشان و تمام سلولهای تنشان حس کرده و بلکه عین آن را لحظه به لحظه به تلخی زندگی کرده اند. این ملت تاریخساز و ستم ستیز داغ و زخم مهاجرت اجباری برای سیر کردن شکم خودشان و زن و بچه هایشان و در به دری و استعمار و استثمار و تحقیر و توهین و تمسخر نژادپرستانه اقلیت پانفارس- مانقورت را بر قلب و دل و جگر و روح و جسمشان دارند و برای همین مثل بشکه باروت و بسته دینامیت می مانند و اگر بی محابا و کنترل نشده و «توجیه نشده» و «رهبری نشده» قیام کنند ممکن است که دشمنانمان را به همراه خودمان بی محابا نابود کنند که این خیلی خطرناک است: عقب ماندن روشنگران و رهبران ملت تورک آزربایجان از ملتشان فاجعه است. فاجعه بزرگی است این که از حرکتی حق طلبانه و ضد ظلم و تبعیض و نژادپرستی که خودمان از بانیان و تئوریسینها و استراتژیستهای آن بوده و هستیم و سالهای ارزشمند جوانیمان را صرف آن کرده ایم، عقب بمانیم. روشنگران و رهبران نخبه ملت تورک آزربایجان باید در همه شهرها و روستاهای تورک نشین آزربایجان جنوبی و کل ایران، پیشرو و سردمدار و رهبر و جلودار ملت تورک ما باشند، تا انسانهای زخم خورده و مظلوم واقع شدۀ ما، بی محابا حرکتی نکنند که نه به نفع ماست و نه به نفع آزربایجان و نه به نفع جهان تورک. ما علاوه بر این که از یک طرف باید با افشاگری و بیدارگری سبب گرم نگه داشتن پتانسیل اعتراض و قیام ضداستعماری و ضد ظلم و ستم و تبعیض در ملت تورک خودمان و بیدارماندن و قدتمندماندن و زنده ماندن حرکت مقدس ملی مان شویم، از سوی دیگر باید و باید و باید همه چیز و هر حرکتی را باید بسیار بسیار بسیار حساب شده و کنترل شده و محاسبه شده به پیش ببریم. حرکت ملی آزربایجان اگرچه حرکتی است که بدون نثار خون هزاران هزار انسان حق طلب مقدس، به پیروزی نخواهدرسید، هرگز بعد از پیروزی به دنبال انتقام نخواهدبود؛ خونریزی نخواهدبود؛ اعدام نخواهدبود؛ اما تنبیه و آگاهی بخشی خواهدبود؛ برای نمونه از کل مانقورتهای ضدتورک و ضد آزربایجان که با حمایتهای فاشیسم فارس در سده اخیر به مال و منال افسانه ای رسیده اند، حسابرسی خواهیم کرد و آنها باید هزینه مالی خیانت به وطن و ملت خودشان را تمام و کمال بپردازند. همه چیز جلوی چشم ماست: جمهوری اسلامی ایران با خون و خونریزی به پیروزی رسید، ولی ملا-سیدهای تشیع شعوبی مجوسی پارسی بی جهت و بدون ضرورت از همان آغاز پیروزی به دنبال انتقام بودند: دستگیر کردند؛ محاکمه فرمایشی کردند؛ خون ریختند؛ اعدام کردند؛ خلاصه با «خون» شروع کردند و با «خون» ادامه دادند و برای همین با «خون» غرق خواهندشد. ما خوب می دانیم که «حاکمیت و کشوری که بعد از پیروزی و استقلال و در دست گرفتن قدرت سیاسی، با خون و انتقام و خونریزی شروع کند، با خون و خونریزی نابود و در همان خونی که ریخته است غرق خواهدشد». ما حتی مانقورتهای خائن به ملت تورک را بی محابا نخواهیم کشت، محاکمه و اعدام نخواهیم کرد: این کار انتقام، بی فایده و غیر ضروری و غیرعاقلانه است، بلکه به پانفارس- مانقورتها برای جبران اشتباهاتشان فرصت خواهیم داد. کسانی که حق مردم را خورده و میلیاردر شده اند، باید به همان مقدار که نیاز خودشان و تک تک اعضای خانواده شان برای یک زندگی نرمال است، به آنها بدهیم و مابقی را بین محرومان ملت تورک خودمان پخش کنیم. ما برای بیکارانمان در درجه اول و کارگران و معلمان زحمتکش خودمان که آبادی آزربایجان مستقل در دستان و سخنان و مغز آنهاست برنامه هایی بسیار درخشانی داریم. ضمن این که بیکاری را بیخ و بن خواهیم کرد، حقوق کارگران و معلمان در آزربایجان جنوبی مستقل از همه اقشار بیشتر خواهدبود. چرا که مملکت را این دو قشر می سازند و نیروی انسانی ارزشمند هر مملکت همین دو قشر هستند. برنامه هایمان زیاد است و ذکر همه آنها نیازمند مقاله ای، بلکه کتابی دیگر است.
ملت تورک ما تشنه عدالت و انسانیت و حرمت انسانی است. فاشیسم فارس در سده اخیر همه آنچه را بشود نام ان را حرمت و شرافت و ارزش گذاشت از ما سلب کرده است: ما را به خاطر تورک بودن آماج تمسخر و توهین و تحقیر و تهدید نژادپرستانه فاشیستی قرار داده است؛ تا توانسته است علیه هویت خدادادی و زبان مادری خدادادی و ارزشمند ما جک ساخته و بذله گفته و توهین و تحقیر و تمسخر کرده است. لهجه طبیعی ما را به بذله گرفته و از ما تقلید کرده است. تمام ثروتهای ملی ملت تورک ما را به زور اسلحه و قدرت نظامی تاراج کرده است و آموزش زبان مادری ما را قدغن کرده است. در هر فرصتی ملت قهرمان و غیور ما را مخصوصا نخبگان ملت ما را نسل کشی کرده است؛ دریاچه نمک ما را به قصد نابود کردن ملتمان خشکانده است؛ در زلزله ها، سیلها، جنگها و مصیبتهایی که خود عاملش بوده است، بیچارگان ملت ما را به تمسخر و توهین و تحقیر و جک گرفته است و به قول شهریار «ساز و نوایش از رادیو و تلویزیون تعطیل نشده است».
در آزربایجان جنوبی مستقل ایده آل ما ملت تورک زندگی کردن درست مثل یک انسان است؛ یک انسان آزاد و باشرف و محترم با تمامی حقوق انسانی. در آزربایجان مستقل فردا برای همه فرصت زندگی هست. حتی آنهایی که هم اکنون دشمن خونی ملت ما هستند. ما با «اؤلوم» شروع نخواهیم کرد که با «اؤلوم» نابود شویم. این اشتباه بزرگ دشمنان ملت ماست: «نسل کشی جیلولوق»، « نسل کشی سیمیتقو»، « نسل کشی قاسملو»، «21 نسل کشی آذر 1325»، « نسل کشی انقلاب اسلامی»، « نسل کشی خلق مسلمان» «کشتار زندانیان سیاسی در بین سالهای 57 تا 67»، «نسل کشی جنگ مسلمان کش و صلیبی ایران و عراق»، « نسل کشی قاراباغ و خوجالی» و ... همه حماقتهای و رذالتها و جنایات و خیانتهای دشمنان خونی ماست. ما هرگز جنایات دشمنانمان را انجام نخواهیم داد و فقط با کسانی خواهیم جنگید که به صورت مسلحانه به مقابل ملت ما بیایند و به نسل کشی ملت تورک ما بپردازند. ما زندگی را برای کل ملل دنیا حتی دشمنان پانفارس- مانقورت خودمان می خواهیم. مرگ را برای هیچ ملتی نمی خواهیم: چرا که ذات و ماهیت حرکت ملی ملت تورک ما نه با «مرگ» بلکه با «زندگی» عجین است: اساس حرکت انسان دوستانه ملی آزربایجان ما بر «یاشاییش» و شعار «یاشاسین» استوار است. این دشمنان ابله و احمق پانفارس- پانکورت- پان ارمنی- مانقورت ما هستند که شعار «مرگ بر تورک»، «مرگ بر آزربایجان»، «مرگ بر تورکیه» سر می دهند. ما زندگی را برای تمام ملل ایران و جهان می خواهیم: «یاشاسین بوتون میللتلر» «یاشاسین انسان» و «یاشاسین انسانیت». اما فراموش نکنیم: همین ما ملت تورک آزرباجیان، «مرگ خواه» نیز هستیم منتها مرگ را برای هیچ ملتی، هیچ انسانی و انسانها و انسانیت نمی خواهیم، بلکه مرگ را برای تفکرات ضدبشری می خواهیم: «مرگ بر فاشیسم»، «مرگ بر راسیسم (نژادپرستی)»، «مرگ بر تروریسم»، «مرگ بر استعمار» (از هر نوعش سیاسی، مذهبی، فرهنگی، زبانی، اجتماعی، اقتصادی و ...)، «مرگ بر استثمار»، «مرگ بر ظلم»، «مرگ بر تبعیض». ما مرگ را برای «افکار پلید شیطانی و ضدانسانی» می خواهیم نه برای انسانها از هر ملت و نژاد. این افکار پلید نجاساتهای روحی و روانی هستند که باید بمیرند و پاک شوند تا انسان و انسانیت روی زندگی و خوشبختی و شادی را ببیند. ما با شعار «یاشاسین» و زندگی به مقابله با مرگ انسانها و انسانیت می رویم و خواهیم رفت.
حماسه استادیوم تبریز در 10 آبان 1398
در آبان ماه 1398 شاهد حماسه بزرگ حضور بیش از 100 هزار جوان ملتچی غیور تورک در استادیوم قورد دره سی تبریز در لباس سرخ طرفداری تیم فوتبال تراختور آزربایجان و ادای سلام نظامی به ارتش ضد تروریست و ضد فاشیسم تورکیه و شعارهای «تورکیه، تورکیه» و مهمتر از همه آنها بنر سیاه حاوی پیامی تاریخی به فاشیسم راسیست فارس ایران با مضمون «انتخاب با شماست چکسلاواکی یا یوگسلاوی» که به قول اومود دوزگون، فعال ملی آزربایجان «این گفتمان مردمی حرکت ملی آزربایجان و این مانیفست استقلال طلبی ملت تورک آزربایجان جنوبی برای رهایی از یوغ استعمار رژیم آپارتاید فارس- ایران، پان ایرانیسم و پانفارسیسم و حامیان آسمیله شده اش (مانقورتلار) را به گوشه رینگ برده است».
حماسه نویسندگان، تحلیل گران، تئوریسینها و استراتژیستهای حرکت ملی آزربایجان در آبان ماه 1398
به دنبال حماسه 10 آبان استادیوم قورد دره سی تبریز اتاق فکر فاشیستهای ضد تورک، ضد تورکیه و ضد آزربایجان که در مقابل کار انجام شده و «حمله» ارزنده اردوگاه حرکت ملی ملت تورک آزربایجان قرار گرفته و غافلگیر شده بودند پیاده نظام فاشیست خودشان، اعم از مانقورت- پانفارس راسیست ضد تورک و ضد آزربایجان اراذل و اوباش سیاسی، مثل ایرج مصداقی، پیمان عارف و امید دانا را به میدان آوردند و مذبوحانه و ریاکارانه تلاش کردند که ملت تورک آزربایجان و فعالان حرکت ملی آزربایجان را از تکرار نسل کشی 21 آذر 1325 بترسانند که خوشبختانه بسیاری از اهل قلم، نویسندگان و استراتژیستهای حرکت ملی آزربایجان و تشکلهای ممتاز و متحد حرکت ملی آزربایجان مثل پلاتفرم همکاری تشکل های سیاسی آزربایجان با درک حساسیت موضوع به نوشتن و انتشار مقالات پرتعداد و بیانیه های ارزنده ای مثل این:
http://www.araznews.org/fa/?p=52931
حمایت قاطع خود را از جوانان غیور و مبارز و ملتچی و حق طلب و آزادیخواه و استقلال طلب و انسان دوست تورک آزربایجان اعلام کردند.
زلزله مهیب سراب- میانه ترکمنچای در قلب آزربایجان و عکس العمل فاشیستی-راسیستی نفرت انگیز پانفارسها و پانکوردهای ضد تورک
به دنبال حماسه 10 آبان ملت تورک آزربایجان در استادیوم تبریز، در ساعت 2 و 17 دقیقه و 3 ثانیه بامداد روز جمعه 17 آبان ماه در نزدیکی شهر تَرَک در استان آزربایجان شرقی زلزله ای به بزرگی 5 و 9 دهم ریشتر روی داد که مثل همیشه به دلیل وجود خانه های کاهگلی در روستاهای آزربایجان که این خود روشنترین سند و مدرک و شاهد برای ظلم و بی عدالتی و خیانت و جنایت و خباثت فاشیسم راسیست فارس حاکم بر ایران (پهلوی و جمهوری اسلامی) در سده اخیر علیه ملت مظلوم تورک آزربایجان است، متاسفانه تعداد بی شماری خانه روستایی تخریب شده و عده نامعلومی از هموطنان مظلوم ما، انسانهای مظلوم ملت تورک آزربایجان قربانی ظلم و بی عدالتی و خیانت و جنایت و خباثت فاشیسم راسیست فارس حاکم بر ایران شدند. شرح این زلزله جگرخراش و آسیبهایی که به انسانهای فقیر و مظلوم روستایی تورک آزربایجان زده است که مقالات و گزارشها در اینترنت قابل دسترس است اما به طور خلاصه آن را مرور می کنیم: در روستای ورنکش میانه (تنها در یک روستا از میان دهها روستا) 30 خانه مسکونی به طور کامل تخریب شدهاند و بیشترین انسانهای مظلوم کشته شده در همین روستا هستند. مشکلات اساسی در مناطق زلزلهزده میانه اینها هستند: علاوه بر کمبود چادرهای امدادی در مناطق زلزلهزده لازم به ذکر است که باتوجه به سرمای شدید منطقه در این فصل از سال بایستی مردم مناطق زلزله زده حداقل در کانکسها اسکان داده شوند که رژیم ضد تورک و ضد آزربایجان و ضد بشر جمهوری اسلامی ایران نه تنها هیچ اقدامی، تکرار و تاکید می کنیم: هیچ اقدامی در جهت دادن کانکس به زلزله زدگان مظلوم تورک نکرده است، بلکه پولهایی که انسانهای تورک آزربایجان در شهرهای مختلف برای زلزله زدگان جمع کرده، توسط سپاه پارسدارن حاکمیت غصب و خرج مزدوران خودش کرده است! مردم ساکن در چادر مناطق زلزلهزده بدون هیچگونه امکانات گرمایشی به حال خود رها شدهاند. به همین سبب مردم در چادرها با استفاده از چراغها و والرهایی که سوخت آنها نفت یا گازوئیل است مجبور به گرمکردن خود میباشند. دود حاصل از این سوختها برای سلامتی انسان بسیار مضر است و بخاری برقی نیز به اندازه کافی میان زلزله زدهها پخش نشده است. روستاهای خسارت دیده شهرستان سراب: تیرشاب، ارشان(اسبفروشان)، شالقون، دوننی (دونیق)، اندراب، مئیین بیجد، هروان، چیچکلی، ایدرشان، اردها، هولیق، گودوش آوا، توکلدان، اؤرگان(ابرغان)، بهرمان، داراب. در شهرستان سراب زلزله تلفات انسانی نداشته است. در روستای تیرشاب ۲۵ خانه مسکونی از ۲۰ تا۷۰ درصد خسارت دیدهاند و پنج راس دام سنگین تلف شده است. در روستای اسبفروشان ۲۰۰ راس دام سبک تلفشده است. در شهرستان سراب ۷۴۵ خانه مسکونی ۱۰۰ درصد تخریب شدهاند و آوار برداری مناطق زلزلهزده بدلیل کمبود ماشین آلات آوار برداری به کندی پیش میرود. در مجموع ۲۹۴۵ ساختمان در شهرستانهای سراب و میانه خسارت دیدهاند. در اثر زلزله ۲۲۰ واحد دامی در مناطق زلزلهزده شهرستان میانه و ۱۰۰ واحد دامی در شهرستان سراب از ۳۰ تا ۱۰۰ درصد خسارت دیدهاند. رژیم جنایتکار ضد تورک و ضد آزربایجان و ضد بشر جمهوری اسلامی ایران تعداد کشته شدگان این زلزله را فقط 5 نفر اعلام کرد ولی پیداست که با وجود تخریب این همه خانه روستایی آن هم در ساعت 2 نصف شب که همه مردم در حال استراحت در خانه هایشان هستند، با وجود ریزش سقف خانه ها تلفات انسانی و بهتر بگوییم فاجعه انسانی باید خیلی زیادتر از این آمار رسمی باشد. اما صحبت بر سر این نیست که چند نفر انسان تورک آزربایجانی در همان لحظه وقوع زلزله و ریختن آوار خانه های کاهگلی بر سرشان کشته شده اند، صحبت بر سر این است که رژیم جنایتکار و پانفارس و ضد تورک و ضد آزربایجان و ضد بشر جمهوری اسلامی ایران مثل همیشه بعد از وقوع این زلزله نیز منطقه را توسط مزدوران سپاه پارسداران خودش قرق امنیتی کرده است و نه تنها خودش هیچ کمکی به زلزله زده هایی که در مقابل سوز و سرما و یخبندان و برف مناطق زلزله زده آزربایجان نمی کند، بلکه دقیقا مثل زلزله اهر- هریس- ورزقان جلوی کمکهای مردمی که فعالان بشردوست تورک آزربایجان می خواهند بکنند را نیز می گیرد و این مصداق بارز جنایت علیه بشریت است. متاسفانه همان گونه که به آن خواهیم پرداخت زلزله آزربایجان در آبان 1398 در میان وقایعی بزرگ، حماسه 10 آبان 1398 و قیام بزرگ ملتهای ایران علیه حاکمیت ضد بشر جمهوری اسلامی ایران در اواخر آبان ماه 1398 اتفاق افتاد و به همین دلیل افکار عمومی ملت تورک آزربایجان و کل ایران و ملتهای دیگر ایران به سمت قیام سراسری ملل ایران جلب شد و در نتیجه زلزله مهیب و جانگداز آزربایجان به بوته فراموشی سپرده شد و تنها کسانی که از ابتدای زلزله تا کنون سعی وافری برای بولد خبری و تحلیلی این زلزله و حوادث بعد از آن دارند، ما فعالان حرکت ملی آزربایجان هستیم که بحق خواستار عدم فراموشی هموطنان مظلوم زلزله زده مان در هزاران روستای مناطق آسیب دیده سراب- میانه- ترکمنچای بوده و هستیم.
موضع پانفارس- مانقورتها در قبال حماسه 10 آبان ملت تورک آزربایجان در استادیوم تبریز و زلزله آزربایجان در آبان 1398
ما فعالان حرکت ملی آزربایجان بارها و بارها و بارها در صدها و هزاران مقاله و نوشته های خودمان تکرار و تاکید کرده ایم و باز هم تکرار و تاکید می کنیم که ایران در سده اخیر، دقیقا بعد از به قدرت رسیدن فاشیستهای فارس در صد و بیست سال پیش یک کشور نیست، بلکه یک پروژه سیاسی استعماری صلیبی ضد تورک، ضد عرب و ضد بشر است که فقط و فقط و فقط برای نابود کردن ملل غیرفارس مخصوصا دو ملت بزرگ تورک و عرب در داخل و خارج ایران به وجود آمده است و در این سده سیاه به روشنی ثابت کرده است که در این راه کوشا بوده و هست. همان طور که می دانیم و در صفحات تاریخ نیز ثبت هست در این سده سیاه فاشیسم فارس حاکم، چه پهلوی و چه جمهوری اسلامی ایران بارها و بارها و بارها ملل تورک و عرب را با انواع شیوه های نظامی، بیولوژیک، زبانی، فرهنگی، سیاسی و .. نسل کشی کرده و می کنند: فاجعه جیلولوق (با خیانت مجلس نشینان فراماسون پانفارس- مانقورت تهران)، سرکوب قیام دموکراسی خواهانه شیخ محمد خیابانی در تبریز و به دنبال آن جنایات رضا پالانی صلیبی عامل انگلیس: سرکوب قیام کلنل محمدتقی خان پسیان تورک و کشتار و نسل کشی تورکهای خراسانی حامی او در خوراسان، سرکوب و کشتار قیامهای حق طلبانه ملت تورک آزربایجان، سرکوب شیخ خزعل کعبی در جنوب و کشتار خونین نسل کشی اعراب در عربستان (خوزستان جعلی)، نسل کشی موحش و کشت و کشتار ددمنشانه و هولناک انسانهای مظلوم لور هزاران خانواده لور فیلی و بختیاری، نسل کشی موحش ملت تورک آزربایجان در بین سالهای 1325 تا 1330 که باید آن را از نظر شدت سبعیت و ضدبشری بودن «نسل کشی بزرگ قرن بیستم» لقب داد. همان گونه که هزاران فعال تورک و غیرتورک در این باره نوشته اند و من هم در دهها مقاله و کتابم نوشته ام، علاوه بر 25 هزار نفر انسان تورک نخبه و باسواد که در همان 21 آذر 1325 به دست فاشیستهای راسیست ضد تورک و ضد آزربایجان و ضد بشر فارس کشته و تکه تکه و حلق آویز شدند، در طول پنج سال حاکمیت ضد بشر پهلوی با ایجاد قحطی مصنوعی 50 هزار انسان روستایی مظلوم تورک آزربایجانی را نیز به قتل رسانده اند و اسناد این نسل کشی موحش نژادپرستانه فاشیستی در کتابهایی مثل «سرزمینی عجیب با مردمی مهربان» از ویلیام داگلاس موجود است که در آنجا ویلیام داگلاس به صراحت می نویسد که در هر روستای تورک نشین آزربایجان حداقل 50 نفر از گرسنگی جان داده اند. با توجه به وضعیت اجتماعی ملت تورک آزربایجان که در آن دوران خیلی بیشتر از اکنون در روستاهای آباد آزربایجان ساکن بوده اند، عدد 75 هزار نفر که من، سالیان سال است رویش تاکید می کنم حداقل رقم قربانیان فاشیسم راسیست فارس پهلوی در نسل کشی بزرگ ملت تورک آزربایجان است وگرنه رقم درست بیش از 100 هزار نفر در طول سالهای 1325 تا 1332 است. نسل کشیهای دیگر فاشیسم راسیست فارس نسل کشی ملل غیرفارس در جریان انقلاب صلیبی ضد اسلامی و ضد بشری بود. در حالی که ملل غیرفارس ایران مخصوصا ملت تورک آزربایجان با تقدیم هزاران شهید انقلاب را به پیروزی رساندند، استعمار صلیبی به سردمداری انگلیس توانست مثل همیشه تاریخ «مهره» های ملا-سید و غیر ملا-سید فاشیست صلیبی پانفارس ضد تورک و ضد آزربایجان و ضد غیرفارس و ضد بشر خود را این بار در وضع و هیات مذهبی با عمامه و عبا و قبا و نعلین به حاکمیت برساند. البته همان گونه که بارها و بارها و بارها نوشته ام و باز هم می نویسم، استعمار صلیبی انگلیس از 200 سال پیش تا کنون از طیف ملا-سید فاشیست ضد تورک و ضد تورکیه و ضد آزربایجان و ضد عرب فارس اعم از مانقورت و پانفارس حمایت بی دریغ کرده و می کند و هیچ عجیب نبود که از این طیف همیشه خیانتکار و همیشه جنایتکار خبیث ضد بشر به عنوان آلترناتیو پهلوی استفاد کند، که همین کار را کرد اما در این میان سعی و کوشش فاشیستهای ملی- مذهبی فارس چون علی شریعتی و مهدی بازرگان و ابوالحسن بنی صدر و امثالهم که به عنوان تئوریسین انقلاب اسلامی مطرح هستند، و نیز خیانت مسلم کمونیستهای پان ایرانیست ضد تورک و ضد آزربایجان و ضد بشر را نباید فراموش کرد . باری بعد از نسل کشیهای انقلاب ضد اسلامی و ضد بشری نوبت رسید به تحکیم حاکمیت ضد بشر جمهوری اسلامی ایران که با نسل کشی هزاران هزار انسان دگراندیش، اغلب کمونیست، همراه بود و در فاصله سالهای 1360 تا 1367 اتفاق افتاد که در بین این قربیان فاشیسم مذهبی فارس عده زیادی از تورکان آزربایجان هم بودند که متاسفانه گرفتار سیاست بازی کمونیستهای پان ایرانیست همیشه خائن مثل مسعود رجوی و نورالدین کیانوری و فرخ نگهدار و ... شدند و خون خیلیهایشان که در صداقت و انسان دوستیشان هیچ شکی نمی توان داشت، به هدر رفت و ثابت ش که پان ایرانیست پانفارس ضد تورک و ضد آزربایجان و ضد عرب و ضد بشر همیشه و در همه حال فاشیست راسیست ضد بشر است: چه در هیات سلطنت طلب پالانی پرست دربیاید و ریشش را تیغ بزند و کراوات به گردنش آویزان کند؛ چه عمامه سیاه و سفید انگلیسی – فراماسونی بر سر بگذارد و عبا بر دوش افکند و ریش و پشم بگذارد؛ چه لباس خاکی کمونیستی ساده بپوشد و اورکت آمریکایی بر تن کند و شعار حمایت از کارگر و رنجبر سر دهد، فاشیست راسیست پانفارس پان ایرانیست، همیشه فاشیست راسیست پانفارس پان ایرانیست ضد تورک، ضد آزربایجان، ضد تورکیه، ضد عرب و ضد غیرفارس بوده و خواهدبود. ذاتش کثیف و پلید و لجن و نژادپرست است و تنها و تنها و تنها با تغییر صورت و ظاهر خود ریاکاری و تظاهر به انسان دوستی می کند و از همان لحظه که به قدرت رسید: نسل کشیها را علیه انسانهای مظلوم غیرفارس مخصوصا انسانهای مظلوم تورک و عرب آغاز می کند و بهانه اش را ایران دوستی می گذارد!!! باری بعد از انقلاب صلیبی ضد تورک و ضد عرب و ضد بشر که اسمش را به دلخواه انگلیس «اسلامی» گذاشتند و الگوی سیاسی- ایدئولوژیک تشیع شعوبی مجوسی پارسی را به قدرت رساندند که این بار نه مثل پهلویها تحت نام کوروش و داریوش و هخامنشی و مرز پرگهر بلکه به نام علی و حسین و ایرانی بودن شهربانو و همسر حسین بودن او و زیر عبا و قبا و نعلین و ریش و پشم اسلام آریایی به نسل کشی ملل غیرفارس تورک و عرب و تورکمن و غیره بپردازند، با تحریک خمینی ملعون، پانفارسهای مذهبی جنگ موحش 8 ساله ای را با کشور عراق را در بین سالهای 1359 تا 1367سبب شدند که هزاران هزار انسان غیرفارس قربانی مطامع قدرتهای صلیبی شدند. از تعداد 1 میلیون انسان ایرانی کشته شده در این جنگ موحش مسلمان کش صلیبی، بیش از نیمی از آن و دست کم 400 هزار نفر انسان تورک آزربایجانی و غیرآزربایجانی قربانی برقرار ماندن ایران اهریمن زده و فاشیسم راسیست ضد تورک و ضد آزربایجان و ضد عرب و ضد غیرفارس و ضد بشر فارس در لباس ملا-سیدهای جمهوری شیطانی ایران شدند. قبرستانهای شهرها و روستاهای آزربایجان آباد و چراغانی شد و شهرها و روستاهایش مطابق معمول ویران و ملتش آواره و بدبخت و دربه در و گرسنه.
بعد از جنگ که نوبت سازندگی و سهم خواهی ملل ایران که در راه برقرار ماندن این رژیم ضد بشر انسانهایشان را قربانی داده بودند رسید، باز مثل همیشه ملت تورک آزربایجان که بیشترین کشته را در جنگ داده بودند، نه تنها عامدانه از قلم افتادند بلکه بالعکس سیاستهای دولتی و حاکمیتی در شهرها و روستاهای تورک نشین آزربایجان به کار گرفته شد که با عدم تخصیص بودجه کافی و امکانات مناسب، بیکاری و گرسنگی در میان انسانهای ملت تورک آزربایجان بیشتر و موج مهاجرتهای میلیونی به تهران، کرج و دیگر شهرهای مرکزی ایران که از صد سال پیش توسط حاکمیتهای ضد تورک پانفارس شروع شده بود، خیلی خیلی خیلی بیشتر شد در همان زمان، رژیم با تمام توان به آبادسازی و پرکردن و تهران و اصفهان و کرمان و یزد و مشهد با کارخانه ها و شرکتهای مولد و مادر صنعتی پرداخت. تا خیل آوارگان دربه در ملت تورک آزربایجان در حاشیه های این شهرهای بزرگ به وضعیت بیکاری و فقر اسفباری زندگی کنند و انسان تورک بشود بیکار بی پول نژاد پست و کثیف و انسان فارس بشود کاری و پولدار و متشخص و ممتاز آریایی ایرانی و این پارسهای ممتاز با خون رنگین آریایی نه تنها مردان و پسرانشان بلکه زنان و دخترانشان در یکی از هزاران کارخانه و شرکت بزرگ این شهرها مشغول به کار و از نظر معیشتی تامین شوند. سهم آزربایجان از ثروتهای ملی ایران غارت بی محابای طلای زرشوران تیکان تپه و مس سونگون ورزقان بود و سرازیر شدن سهم بزرگی از این طلا و مس که دهها برابر پول نفت برای رژیمهای جمهوری شیطانی ایران و پهلوی درآمد داشت، به کشورهای صلیبی انگلیس، امریکا، روسیه، فرانسه، آلمان و به تازگی چین، و بقیه آن به شهرهای مرکزی فارس نشین و بیکار و فقیر و دربه در و گرسنه و بدبخت شدن تکتک انسانهای ملت تورک آزربایجان و شکوفایی صنایع مادر و شرکتها و کارخانجات مادر در شهرهای فارس نشین و درآمد و ثروت برای قوم نورچشمی فارس. این سیاست ظالمانه نژادپرستانه ضد بشری همان سیاستی بود که رضا و محمدرضا پالانی در حق ملت تورک آزربایجان و تمامی ملل غیرفارس ایران آغاز و ادامه داده بودند، حاکمیت ملا-سیدهای پانفارس پرشورتر و جدی تر از پهلویها ادامه داد. آری! فاشیسم فارس در هیات ملا-سیدهای جمهوری اسلامی دقیقا مثل پهلوی، قبرستانهای ما را آباد و روستاها و شهرهای ما را ویران و ذخایر و ثروتهای روزمینی و زیرزمینی و معادن و مغزهای متفکر و نیروی کار ما را غارت کرد و سیل جمعیت گرسنگان بیکار ملت تورک آزربایجان را راهی تهران، کرج و شهرهای مرکزی کرد و نتیجه اش را الان در استانهای تهران و البرز شاهدیم: میلیونها انسان تورک آزربایجانی که روستاها و شهرهایشان را ترک کرده اند و به حاشیه نشینی در کنار شهرهای بزرگ تهران، کرج، اصفهان، مشهد و غیره می پردازند و جالب این که هر دو حاکمیت پهلوی و جمهوری اسلامی ایران از این خیل انسانهای حاشیه نشین در رسیدن به اغراض و مقاصد سیاسی نژادپرستانه ضد بشری ضد تورک، ضد آزربایجان و ضد عربشان سوء استفاده ها می کنند: برای نمونه رضا کوچوک پالانی (رضا پهلوی) درصدد است که مثل پدر جلادش که دستش حداقل به خون 100 هزار تورک آزربایجانی آغشته است، برای چندمین بار از این حاشیه نشینهای بدبخت ملت تورک آزربایجان برای رسیدن به قدرت سیاسی در ایران برای چندمین بار سوء استفاده کند که ما تا جان داریم نخواهیم گذاشت این اتفاق بیفتد. هرچند مانقورتهای پالانی طلب ضد تورک و ضد آزربایجان با خشونت و شدت و حدت از رضا کوچوک پالانی حمایت سرسختانه می کنند. و جالب این که این مانقورتهای خیلی خشونت طلب تر و با تهدید به کشتن و سوزاندن مبارزان راه آزادی آزربایجان به دفاع مانقورتانه از رضا کوچوک پالانی می پردازند تا جایی که حتی موجب تعجب اربابان فاشیست فارس خودشان هم شده اند. از هر 100 نفر تماشاگر فاشیست ضد تورک و ضد آزربایجان تیمهای فوتبال پرسپولیس و استقلال تهران بی شک 60 نفرشان اصل و نسبشان تورک آزربایجانی هستند که توسط تبلیغات و برنامه های سیاسی مغرضانه و نژادپرستانه ضد تورک، ضد عرب و ضد آزربایجان رژیمهای پهلوی و جمهوری اسلامی ایران، مانقورت ضد تورک شده اند و شعارهای شنیع نژادپرستانه علیه مادر و پدر و تبار خودشان سر می دهند و خیال می کنند که هدف ما استقلال طلبان آزربایجان از مبارزه با طرز فکر فاشیستی ایران گرایی و فارس گرایی، ضدیتمان با رفقا، بچه محلها و فامیلهای فارس زبان ایشان است، در حالی که ما با انسانهای فارس هیچ گونه دشمنی نداریم ولی با طرز تفکر و جهان بینی و ایدئولوژی پانفارسیسم چرا؟ کارها داریم؟ ایران به هیچ وجه ارث آبای فارسها نیست. ایران مال همه ملل ایران، چه فارس و غیرفارس است. و بر خلاف آنچه فاشیستهای فارس در گوش انسانهای ساده تورک می خوانند و مانقورت ضد تورکشان می کنند، اولا ما خود تورک آزربایجان هستیم و نه آذری ایرانی. ثانیا ما با تفکر فاشیستی راسیستی پانفارسیسم می جنگیم حالا چه شخص فارس باشد چه نباشد.
شادی مغرضانه و نژادپرستانه فاشیستهای پانفارس و پانکورد از وقوع زلزله هارپ روسیه در آزربایجان و کشته شدن و آوارگی انسانهای مظلوم ملت تورک آزربایجان
قبل از این که وارد این بحث شوم نظر شخصی خودم را درباره زلزله آزربایجان بیان می کنم: به نظر من، زلزله اخیر ه دقیقا بعد از حماسه 10 آبان استادیوم تبریز به وقوع پیوست اصلا منشا طبیعی نداشته و علت آن تکنولوژی مخوف «هارپ روسیه» است. زلزله ورزقان در 21 مرداد 1391 نیز منشأش هارپ روسیه بود و همچنین زلزله های دیگر مثل زلزله کرمانشاه سر پل زهاب، وقوع سیلهای عجیب و بی سابقه در فروردین 1398 در اکثر مناطق غیرفارس نشین ایران، خشکاندن عمدی دریاچه اورمو و خشکسالی عجیب و غریب امسال (1398) و غیره که همگی علیه ملت تورک آزربایجان و ملل غیرفارس ایران به صورت مصنوعی ایجاد شده اند همگی نتیجه سلطه روسیه بر ایران تحت حاکمیت ملا-سیدهای فاشیست ضد تورک و ضد آزربایجان و ضد غیر فارس است. شاید عده ای از جمله متخصصان زلزله شناسی این استدلال را مطرح کنند که تبریز روی گسل زلزله است و وقوع این گونه زلزله ها «طبیعی» است: باید بگوییم که درست است که تبریز و حتی تهران روی گسل زلزله است، اما تاثیر امواج قدرتمند الکترومغناطیسی که جمهوری اسلامی ایران با همکاری روسیه صلیبی ضد تورک و ضد آزربایجان با تکنولوژی هارپ روسیه ایجاد می کند، بر روی فعال شدن این گسلها انکارناشدنی است. ما باید بدانیم که اکنون در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، در اصل روسیه و انگلیس و چین بر ما حکومت می کنند: جمهوری اسلامی ایران از نظر نظامی و استراتژیک به روسیه و از نظر سیاسی و ایدئولوژیک به انگلیس وابسته است و به این دو استعماری صلیبی متکی است. از نظر اقتصادی نیز ما را مستمعره چین فاشیست ضد بشر جانی کرده است. که این موضوع اظهر من الشمس است و حاکمیت ملا-سیدهای تشیع صلیبی مجوسی شعوبی پارسی بدون اجازه مسکو و پکن و لندن آب هم نمی خورد. اما تفضیل این که چگونه حاکمیت پلید جمهوری اسلامی ایران از هارپ روسیه برای مقاصد سیاسی مغرضانه و نژادپرستانه خودش و ایجاد خشکسالی، سیلها و زلزله ها در مناطق غیرفارس نشین ایران سوء استفاده می کند، نیاز به مقاله ای مستقل دارد که آن را هم عنقریب منتشر خواهیم کرد. باری، آنچه در این میان خیلی با اهمیت است، شناخت ماهیت مغرضانه ضدبشری فاشیسم فارس و فاشیسم کورد است که بعد از زلزله جانگداز اخیر شروع به تحقیر و توهین و تمسخر هموطنان تورک آزربایجانی شان کردند و به خاطر حضور حماسی جوانان پرشور تماشاگر تراختور انسانهای مظلوم روستانشین ملت تورک آزربایجان را که قربانی جنایت و خیانت عظمای فاشیسم فارس به سردمداری جمهوری شیطانی ایران شده بودند این چنین به تمسخر و توهین و تحقیر گرفتند و عقده گشایی نژادپرستانه ضدبشری کردند:
فاشیست فارس با اسم مستعار «بونانزا» در صفحه ایستاگرامی اش با نام کاربری @IRIB5TV که جالب است که نشانی شبکه 5 (شبکه تهران) صدا و سیمای فاشیستی ضد تورک و ضد آزربایجان جمهوری اسلامی ایران را هم دارد و عکس شخصی با کلاه لبه دار که لبخند تمسخر آمیزی بر لبش نشسته است گذاشته است و چنین مصیبتهای کمرشکن و جانگذار هزاران انسان مظلوم و دربه در زلزله زده ملت تورک آزربایجان را به سخره نشسته و شیطان وار جشن گرفته است:
«# خبر_ فوری
ستاد جمعیت هلال اهمر استان آذربایجان شرقی از ارسال 20 تن یونجه به زلزله زده های این استان خبر داد»!
فاشیست دیگر فارس با نام مستعار «ERF_ON» با نام کاربری @diazpam100 نیز همانند دیگر فاشیستهای فارس مصائب عظمای مظلوم ترین و فقیرترین انسانهای ملت تورک آزربایجان را به جشن تمسخر و تحقیر و توهین گرفته است:
«# فوری
لیست اقلام مورد نیاز جهت تسلی و همراهی زلزله زدگان توسط حلال احمر اعلام شد:
- باکس بطری آب
- پتو
- نوار بهداشتی
- پالان
- یونجه و کاه»!
فاشیست دیگر که آشکارا از پانفارسهای فاشیست ذاتا ضدتورک و ضد آزربایجان است، با نام کاربری ararnvashervan (آران و شروان) چنین عقده گشایی کرده است:
«چکسلواکی یا یوگسلاوی؟ جوابش را گرفتید خرهای آذربایجانی؟ جوابش نابودی آذربایجان بود نه نابودی ایران. حالا بروید از ترکیه کمک بخواهید نه از ایرانیها»!
فاشیست راسیست پانفارس دیگر با نام کاربری afshinjafarzadeh (افشین جعفرزاده) مانقورت نشاندار معروف ضد تورک و ضد آزربایجان چنین عقده گشایی کرده است:
«ستاد جمعیت هلال احمر از ارسال بیست تن یونجه به میانه و اردبیل خبر داد».
فاشیست فارس ضدتورک عقده ای، کینه ای و بسیار ضدبشر دیگر، با نام کاربری morad89698969 چنین شادی و جشن گرفته است و منتهای آمال و آرزوهای فاشیستهای ضد تورک و ضد آزربایجان فارس را فاش کرده است:
«کاش یک زلزله هشت و نیم ریشتری میومد وسط تبریز تورکا یونجه شون زیاد شده زیاد ار ار میکنن مگه زلزله اینارو از سرزمین پارس نابود کنه»!
دیگری با نام کاربری zargari-bita که معلوم است که جنس زن است، چنین عقده ها و کمپلکسهای روانی و روحی خودش را بیرون ریخته است:
«حالا پان ترکا برن به آلت اردوغان سلام نظامی بدن»!
و جالب این که پست این خانم 8 پسند هم خورده است! در پاسخ به این خانم فاشیست پانفارس عقده ای باید بگوییم ظاهرا شما به آلت جناب اردوغان به صورت اورژانسی نیازمند هستید نه ما مبارزان راه آزادی و استقلال ملت مظلوم تورک آزربایجان از اشغال و استعمار چونان شماهایی.
دیگری با نام کاربری nader_0456 که خودش یک نژادپرست بی شرف و بی ارزش است، چنین دعایی به درگاه خدا می کند:
«چی میشد هشت ریشتری میومد اخه این نژادپرستا رو نابود میکرد حیف خداجون بیشتر بزن»!
دیگری با نام milad.n_74_ چنین عقده ها و کینه هایش را سرازیر کرده است:
«ای ول خدا بزن ویرانش کن»!
و اما پانکوردهای نژادپرست فاشیست تروریست ضد تورک، ضد تورکیه، ضد آزربایجان و ضدبشری نیز بیکار ننشسته و چنین عقده های ضدبشری خودشان را ناجوانمردانه بیرون ریختند:
فاشیست کورد با نام کاربری Khaled_m121 چنین می نویسد:
«کسانیکه از ترکیه تروریست طرفداری میکردن و بر علیه کوردها متحد شده بودن حالا تاوانش را پس میدن»!
فاشیست ضد بشر کورد دیگر (مونث)، با نام کاربری mona @Monakurd.3h نوشته است:
«خدایا چرا حیوان آزاری می کنی»!
و عکس آدمک خندان که از شدت نده از چشمانش اشک می آید را کنار این عبارت فاشیستی اش گذاشته است!
فاشیست کورد دیگر با نام «یلامی» و نام کاربری @Ali_kh79.22h نیز چنین نوشته است:
«ای بابا، اینا هم تا یونجه شون تموم میشه سریع میان حمله میکنن به آدم که.»!
و همین فاشیست راسیست با نام کاربری @Ali_kh79.Nov.7 دلش از توهین بالا خنک نشده و عکسی به اشتراک گذاشته از چند خر و بالای آن نوشته «تبریز بعد از زلزله.»!
فاشیست فارس دیگر با نام «رضا بهرامی» @rez65bah به جای این که سر سوزنی شرف همدردی انسان دوستانه داشته باشد، در این گیرودار گله مند است که چرا مسئولان آزربایجانی به زبان تورکی از زلزله زدگان دلجویی کرده اند:
«وقتی اخبار #زلزله_آذربایجان را باید با زیرنویس دید! چرا در یک شبکه سراسری که زبان معیار مخاطب آن #فارسی است، مسئولین به زبانی غیر از فارسی مصاحبه می کنند؟ #اخبار_ساعت 14_شبکه یک _سیما»!
فاشیستهای دیگر، این بار طرفداران فاشیست نظام ضد بشری جمهوری اسلامی ایران نیز از قافله توهین و تحقیر و تمسخرکنندگان انسانهای مظلوم مصیبت زده ملت تورک آزربایجان نه تنها عقب نمانده اند بلکه گوی سبقت را از فاشیستهای فارس- کورد دیگر چنین ربوده اند:
فاشیست فارس حزب اللهی با نام مستعار «موقعیت مقداد» و نام کاربری @MeqdadLocation چنین نمک بر زخم تازه انسانهای مظلوم تورک آزربایجان پاشیده است:
«ازونجایی که طرفداران تراکتور چندین ثانیه زودتر متوجه وقوع زلزله میشن جای هیچگونه نگرانی براشون نیست»!
فاشیست فارس ذوب شده در ولایت فقیه دیگر با نام هاتف الرحمن صالحی با نام کاربری @Hatefna کوشیده است قدری باسوادانه تر به توهین و تحقیر و تمسخر انسانهای مظلوم مصیبت زده ملت تورک آزربایجان بنشیند و چنین بر سر منبر رفته است:
«از منظر پوزیتیویسم، #زلزله_تبریز نتیجه آزاد شدن ناگهانی انرژی تجمیع شده زمین است؛ اما از نظر متافیزیک- طبق آیه 30 سوره مبارکه شوری- زلزله امروز شاید نتیجه کفران نعمت امنیّت ملی و #سلام_نظامی هواداران بی غیرت #تراکتورسازی در ورزشگاه یادگار امام است؛ الله اعلم...!»!
باید به این فاشیست ذوب شده در ولایت شیطان عظمی، علی خامنه ای مفعول (پری حمام منصوری مشهد) بگوییم که الله در این میان بی تقصیر است و این زلزله هیچ ربطی به متافیزیک هم ندارد بلکه نتیجه این است که ملا-سیدهای فاشیست صلیبی جمهوری شیطانی ایران نشیمنگاه کثیف متعفنشان را در بغل روسهای صلیبی فاشیست گذاشته اند و روسها برای حفظ سلطه کثیفشان جنایت صلیبی می کنند؛ ما مبارزان راه آزادی ملت مظلوم تورک آزربایجان به شما فاشیستهای نر و ماده پانفارس و پانکورد که این چنین شیطان وار به جشن نشسته اید قول شرف می دهیم که در روز موعود که سخت نزدیک است، جواب کامل و جامعی به این یاوه گوییهایتان خواهیم داد: لم دادن در خانه گرم و نرم و گرفتن موبایل در دست و نوشتن این خزعبلات نژادپرستانه فاشیستی که کاری ندارد؛ جرأت شما را در میدان نبرد خواهیم آزمود: میدان نبرد آزادی و استقلال آزربایجان را اشغال و استعمار فاشیسم فارس.
باری، خوانندگان محترم هدف من از نوشتن جزء به جزء این نظرهای فاشیستی به اصطلاح هموطنان خودمان این بود که آنهایی که احمقانه یا مغرضانه هی می گویند «ما هموطنیم. زنده باد ایران. ما همه ایرونی هستیم. همه با هم برابریم! در ایران راسیسم وجود ندارد! همه با هم برای وطنمان ایران می جنگیم و ...» بدانند که ما انسانهای ملت تورک آزربایجان با چه نژادپرستان متعفن عقده ای و کینه ای طرف هستیم. سؤال حیثیتی ما این است:
آیا با چنین فاشیستهایی فردایی برای ما ملت تورک آزربایجان در کشوری به نام ایران وجود خواهدداشت؟ به یقین میلیونها نفر فاشیست پانفارس- پانکورد- مانقورت مشابه اینها و حتی بدتر از اینها در ایران اهریمنی وجود دارند که بدتر از جانوران گرسنه و حشی به خون انسانهای مظلوم ملت تورک آزربایجان تشنه هستند.
شاید یک عده فاشیست پانفارس- مانقورت شیطان صفت مکار بگویند: «ای بابا حرفهای یک عده جوان نادان و جاهل که نشد ملاک و معیار قضاوت بر روی میلونها انسان شریف فارس و کورد». در جواب این مکاران بی شرم باید بگوییم که توهین و تحقیر و تمسخر و تهدید جانیان خائن خبیث پانفارس مثل شما امروز نیست. بلکه بیش از صد سال است که ادامه دارد. برای مثال وقتی شعر «الا تهرانیا انصاف میکن خر تویی یا من» شهریار را می خوانیم با بیتهایی مثل بیت زیر مواجه می شویم که «هزاران حرف» برای گفتن دارند:
«به شهریور مَهِ پارین که طیّارات با تعجیل/ فرو می¬ریخت چون طیر ابابیلم به سر سجّیل/ چه گویم ای همه ساز تو بی ¬قانون و هردم ¬بیل/ تو را یک دم نشد ساز و نوا از رادیو تعطیل/ تو را تنبور و تنبک بر فلک می ¬شد مرا شیون/ الا تهرانیا انصاف می¬ کن خر تویی یا من»
از این بند از ترجیع بند معروف شهریار از کلمه «پارین» (پارسال) در می یابیم که شعر در سال 1321هـ. ش./1942م. در تهران و در 36 سالگی ، یک سال بعد از اشغال ایران توسّط متفقین در جنگ جهانی دوّم سروده شده است. همان گونه که می دانیم اشغال آزربایجان توسط قوای جنایتکار روس و انگلیس با بمباران دهشتناک تبریز (توجه کنید به کلمه قرآنی «سجّیل» در شعر که به استعاره به بمبها و گلوله های توپ اشغالگران روس اشاره دارد) و مناطق دیگر آزربایجان و شهید شده صدها تن از انسانهای مظلوم ملت تورک آزربایجان و شیون و ماتم و عزای آزربایجانیها همراه بود و جالب این که در آن زمان هم «رادیو تهران» در سرزمین گل و بلبل کوروش نشان با تمدن شکوهمند 2500 ساله به جای اعلام عزای عمومی و همدردی با هموطنان تورک آزربایجانی به نواختن «ساز و نوا» مشغول بوده است! حال می فهیمد که چرا پان ایرانیستها و پانفارسهای کنونی چنین از مصیبتهای هموطنان تورک آزربایجانی خودشان در پوست نمی گنجند و اظهار شادی می کنند؟ این ناجوانمردی و دشمنی هیستریک با تورکهای آزربایجان در ژنتیک این نژادپرستان ضد بشر هست و پدران و مادران اینها نیز سالها قبل در زمان رضا پالانی چنین ناجوانمردانه و وقیحانه عقده گشایی پارسی- ایرانی در قبال مصیبتهای ملت قهرمان تورک آزربایجان می کرده اند. این شعر شهریار، بهترین سندی است که می توان از آن برای رسوا ساختن نسلهای پیشین فاشیسم فارس استفاده کرد. باری مگر بعد از انقلاب ذات پلید جنایتکار ناجوانمرد این فاشیستهای ضد تورک فارس عوض شد: مگر در زلزله اهر- هریس- ورزقان صدا و سیمای فاشیستی پانفارسیستی جمهوری شیطانی ایران به جای اعلام همدردی «خنده بازار» پخش نکرد؟ مقایسه کنید «ساز و نوای سال 1321 را با خنده بازار سال 1391 و نوشته های پانفارسها در فضای مجازی بعد از زلزه جانگداز 1398 آزربایجان» که عمیقا درک کنید که ذات سیاه و پلید فاشیسم فارس هرگز در طول این 77 سال عوض نشده است و از شدت و حدت کینه و عقده و دشمنی شان به ملت تورک آزربایجان نه تنها کاسته نشده بلکه افزوده هم شده است. آری! مگر در جریان سیل عجب شیر و توفارقان آزربایجان در 25 فروردین سال 1396 که سیل ماشینهای انسانهای مظلوم تورک آزربایجان را که در جاده فرعی کنار پل مجبور به عبور بودند برد و بیش از 50 نفر را کشت، همینها نبودند که جشن برپا کردند و به تمسخر نوشتند که تورکها برای گرفتن سلفی رفته بودند زیر پل! یا در فاجعه برخورد قطار تبریز- مشهد در محور سمنان- دامغان در 5 آذر 1395 که 35 نفر انسان مظلوم جان خودشان را از دست دادند، همین پانفارسها نبودند که با توهین و تحقیر و تمسخر نوشتند که «خدا را شکر. هر چه خر کمتر بشه ایران ایرانی تر باقی می مونه»! آیا دیگر بهانه ای برای شناختن عمیق این شیاطین دو پا داریم؟ آیا می توان این فاشیستهای نسناس شیطان صفت را هموطن خودمان بخوانیم؟
وقتی که ما مبارزان راه آزادی و استقلال ملت تورک آزربایجان جنوبی و کل ایران، یعنی ما فعالان حرکت ملی ملت تورک در آزربایجان جنوبی و کل ایران بارها و بارها وبارها می گوییم و می نویسیم و فریاد می زنیم که با بی شرف ترین، مغرض ترین، عقده ای ترین، کینه ای ترین، ریاکارترین، مکارترین، هزارچهره ترین، نمک به حرام ترین، چاپلوس ترین، نان به نرخ روزخور ترین، فرصت طلب ترین، خطرناکترین، رذل ترین، منافق ترین، مزورترین، دروغگوترین، شیادترین، خائن ترین، خبیث ترین، جانی ترین، بی غیرت ترین، وقیح ترین، بی شرم ترین، متملق ترین، پلیدترین، ضد تورک ترین، ضد عرب ترین و ضد انسان ترین نوع نژادپرستی زندۀ جهان سر و کار داریم: نژادپرستی ایرانی یا پان ایرانیسم و یا به عبارت دقیق تر با پان فارسیسم، هیچ کس حق ندارد ما را به هیچ چیزی متهم کند. حرف حق ما این است: ما می گوییم که کدامین ملت از ملل جهان در قبال مصیبتهای انسانهایی از همان کشور چنین بی شرفانه و مغرضانه عقده گشایی نژادپرستانه کرده اند که این پانفارسها می کنند؟
قسم می خوریم و قول شرف می دهیم که برای آزادی سرزمین و ملت عزیزتر از جانمان تا آخرین قطره خونمان، تا آخرین تپش قلبمان و تا آخرین نفس سینه مان خواهیم جنگید. شما فاشیستهای فارس تاوان این بی حرمتیهایتان را به وطر کامل و تام و تمام خواهیدداد. قسم می خوریم و قول شرف می دهیم.
گله جک بیزیمدیر
یاشاسین آزربایجان. قورتولسون آزربایجان. یاشاسین تورک میللتی
اوجالان ساوالان- پنجشنبه 12 دی 1398- 2 ژانویه 2020- 6 جمادی الاول 1441