مقدمه
اعلامیه سازمان ملل متحد در مورد حقوق مردمان بومی در صد و هفتمین جلسه عمومی این سازمان و در تاریخ ۱۳ سپتامبر ۲۰۰۷ به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسیده است.
این قطعنامه به حقوق مردمان بومی تاکید کرده و میخواهد تا مردمان بومی با تمامی تفاوتهای فرهنگی به رسمیت شناخته شوند. آزادیهای جمعی و فردی ایشان مورد احترام قرار گیرد و شرایط برای سازمان دادن خود برای ارتقای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و به منظور خاتمه دادن به تمامی اشکال تبعیض و استعمار فراهم شود. این قطعنامه با استناد به میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، همچنین اعلامیه و برنامه اقدام وین، که همه مردمان به پیروی از آنها آزادانه وضع و موقعیت سیاسی خود را تعیین میکنند و آزادانه ، توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را دنبال میکنند، به حق تعیین سرنوشت نیز اشاره و تاکید کرده است.
بطورکلی این اعلامیه سازمان ملل تمامی حقوق مندرج در حقوق بینالملل را مشمول مردمان بومی دانسته و از دولتها میخواهد که هرگونه اعمال تبعیض علیه مردمان بومی را متوقف کرده و راه توسعه و پیشرفت آنها را هموار کنند.
اگر تورکهای آزربایجان جنوبی را که در چارچوب مرزهای کشور ایران زندگی میکنند به عنوان مردمان بومی این منطقه به شمار بیاوریم؛ میتوانیم وضعیت حقوق بشر در ایران نسبت به تورکهای آزربایجان جنوبی را در قالب اعلامیه جهانی حقوق مردمان بومی بررسی نماییم. بنابراین در این نوشتاربا توجه به اعلامیه سازمان ملل و بومی بودن مردم تورک در آزربایجان جنوبی به بررسی مواد این اعلامیه پرداخته و با وضعیت تورکهای آزربایجان در ایران مقایسه خواهیم نمود. این بیانیه شامل ۴۶ ماده میباشد که به برخی از مواد مهم پرداخته خواهد شد.
ماده ۱
مردمان بومی حق برخورداری آامل از تمامی حقوق بشر و آزادیهای بینادی را، به گونهای که در منشور ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشرو قانون بینالملل حقوق بشر به رسمیت شناخته شده، به صورت دسته جمعی یا به منزله افراد، دارند.
ماده ۲
مردمان و افراد بومی در برابر همه مردمان و افراد دیگر آزاد و با آنان برابر هستند و حق دارند در اعمال حقوق خود، به ویژه حقوق مبتنی برخاستگاه یا هویت بومی خود از هر نوع تبعیض آزاد باشند.
ماده یکم و دوم این اعلامیه به صراحت اعلام میکند که مردمان بومی باید از تمامی آزادیها و حقوقی که در چارچوب اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون بینالملل حقوق بشر به تصویب رسیده برخوردار باشند. مردمان بومی از لحاظ حقوق و آزادیها برابر با مردمان دیگر هستند و هرگونه تبعیض در ارتباط با هویت بومی این مردمان مغایر با حقوق بشر است. بدین ترتیب این قطعنامه سازمان ملل در ماده دوم موضوع هویت را مطرح کرده که تمامی ویژگیهای منحصربفردی را که مختص یک گروه مردمی است شامل میشود. طبق ماده دوم اعلامیه، مردمان بومی در اعمال حقوق مبتنی بر خاستگاه یا هویت خود آزاد شمرده میشوند. این ماده در مواد بعدی این اعلامیه به صورت مفصل توضیح داده شده است.
ماده ۳
مردمان بومی حق تعیین سرنوشت خود را دارند. آنان به استناد این حق آزادانه وضعیت سیاسی خود را تعیین میکنند و آزادانه به دنبال رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود میروند.
همچنین ماده سوم این قطعنامه «حق تعیین سرنوشت» را برای مردمان بومی قائل شده است. بطوریکه مردمان بومی میتوانند آینده اقتصاد و فرهنگ و جامعه خود را آنگونه که خود میخواهند به پیش ببرند و در مورد آن تصمیم بگیرند. حق تعیین سرنوشت یکی از اساسیترین حقوق برای گروههای ائتنیکی و ملیتهای مختلف است که امروزه نیز در آزربایجان جنوبی مبارزات تورکهای آزربایجان برای رسیدن به این حق ادامه دارد. حکومت مرکزی ار دادن این حق برای تورکهای آزربایجان و دیگر گروههای ائتنیکی در ایران خودداری میکند.
ماده ۴
مردمان بومی، در اعمال حق تعیین سرنوشت خود، در مسائل مربوط به امور داخلی و محلی خود، همچنین شیوه ها و وسائل تامین مالی برای انجام وظایف مربوط به تعیین سرنوشت خود، حق خودمختاری یا خودگردانی دارند.
در ماده چهارم نیز حق خودمختاری و خودگردانی به مردمان بومی داده شده تا امور داخلی خود را آنگونه که خود میخواهند در راستای تعیین سرنوشت خود اقدام کنند. مواد اول و دوم اگرچه بیشتر به حقوق فردی مردمان بومی اشاره میکند اما موارد سوم و چهارم به حقوق دستهجمعی مردمان بومی نیز اشاره کرده و از نظر جمعی نیز به مساله حقوق بشر مینگرد. بدین ترتیب هر فرد بومی همانگونه که از آزادیهای برابر برخوردار خواهد بود جامعهی متعلق به آن نیز در تصمیم گیری برای آینده خود محق شمرده میشود.
طبق مواد مطرح شده تابدینجا تورکهای آزربایجان جنوبی از هیچکدام از حقوق مندرج در این مواد برخوردار نیست. حق خودگردانی از تورکها سلب شده و آزربایجان توسط حکومت مرکزی ایران اداره میشود. تمامی مسائل مربوط به هویت تورکهای آزربایجان از سوی دولتهای مرکزی ایران ممنوع و یا محدود شده است. آموزش زبان مادری علیرغم آزاد بودن از لحاظ قانونی (قانون اساسی ایران) در مدارس ممنوع شده و شرایط برای تدریس و آموزش آن وجود ندارد.
ماده ۶
هر فرد بومی حق دارد ملیتی داشته باشد.
ماده ششم این بیانیه اعلام میکند که هر فرد بومی حق دارد تا ملیتی داشته باشد. این در حالی است که درج ملیت در گذرنامه و کارت شناسایی بسیاری از کشورها اعمال میشود اما دولت ایران برای مدارک شناسایی و گذرنامه تمامی شهروندان خود، هویت جعلی ایرانی را درج میکند. اصولا حکومت مرکزی ایران با خرده فرهنگ نامیدن ملتهای موجود در ایران و نادیده گرفتن تفاوتهای زبانی و فرهنگی و بعضا مذهبی رویهی انکار را به پیش میکشد. این در حالی است که ایران یک کشور کثیرالمله بوده و درج ملیت افراد در روی گذرنامه و کار شناسایی آنها طبق قوانین بینالملل و حقوق بشر لازم است.
ماده ۸
۱ــ افراد و مردمان بومی حق دارند ونبایددر معرض همانندسازی و جذب اجباری فرهنگی دیگر یا نابودی فرهنگ خویش قرار داده شوند.
۲ــ کشورها باید ساز و کارهای موثر فراهم سازند تا از ارتکاب اعمال زیر پیشگیری ، وعوارض وپیامدهای احتمالی آنها راجبران و اصلاح کنند:
الف) هر اقدامی که هدف یا تاثیر محروم کردن آنان از منزلت ایشان به عنوان افرادی متمایز، یا از ارزشهای فرهنگی یا هویتهای قومی آنان را دارد؛
ب) هر اقدامی که هدف یا تاثیر آن محروم کردن آنان از زمینها، سرزمینها یا منابع آنان است؛
ج) هر شکل از نقل و انتقال اجباری جمعیت که هدف یا تاثیر نقض یا تضعیف هر یک از حقوق آنان را دارد؛
د) هر شکل از جذب و همانندسازی یا ادغام و همگرایی اجباری،
ه) هر شکل از تبلیغات به منظور ترویج یا تحریک تبعیض نژادی یا قومی که علیه آنان هدایت شده باشد.
ماده هشتم بیانیه حقوق مردمان بومی هرگونه سیاستهای آسمیلاسیون را که همانندسازی و جذب اجباری فرهنگی و یا نابودی فرهنگی را در پی دارد ممنوع میکند. همچنین این ماده هرگونه تبلیغاتی که منجر به تبعیض نژادی شود را ممنوع میکند. این در حالی است که رسانههای دولتی و غیردولتی ایران همواره تولیدات و برنامههای توهینآمیزی به تورکها منتشر میکنند که منجر به جریحهدار شدن احساسات تورکهای آزربایجان جنوبی میشود. این توهینها و تحقیرهای سازمانیافته و متداوم به همراه سیاستهای آسیمیلاسیون فرهنگی و زبانی موجب میشود تا تورکهای آزربایجان جنوبی از غرور و اعتمادبهنفس جمعی و ملی تهی شوند و به راحتی تن به استعمار دهند.
ماده ۱۴
۱ــ مردمان بومی حق دارند نظامها و موسسات آموزشی خود را ایجاد و کنترل کنند و با زبانهای خود، به روشی متناسب با شیوههای فرهنگی تعلیم و تعلم خود، آموزش دهند.
ماده چهاردم بیانیه حقوق مردمان بومی به مورد بسیار مهمی اشاره میکند که مرتبط با مساله آموزش به زبان مادری در آزربایجان جنوبی است. این ماده بیان میکند که مردمان بومی حق داردند نظام آموزشی خود را ایجاد کرده و سپس آن را کنترل کنند. یعنی مساله در این بیانیه حق آموزش زبان مادری نبوده بلکه حق ایجاد «نظام آموزشی» مطرح میباشد. مردمان بومی میتوانند نظام آموزشی خود را تاسیس کرده و آن را اداره نمایند. همچنین آنها میتوانند در ایجاد نظام آموزشی مختص خودشان از روشهای متناسب با شیوههای فرهنگی تعلیم و تعلم خود کمک گرفته و به آموزش علوم بپردازند.
ماده ۱۶
۱ــ مردمان بومی حق دارند رسانههای خود را به زبانهای خود ایجاد کنند و بدون تبعیض به تمامی شکلهای رسانههای غیربومی دسترسی داشته باشند.
۲ــ کشورها باید تدابیر موثر به عمل آورند تا اطمینان حاصل کنند رسانههای متعلق به دولت بدرستی تنوع فرهنگی بومی را منعکس کنند.
کشورها، بدون تاثیر بر تضمین آزادی کامل بیان، باید رسانههای با مالکیت خصوصی را تشویق کنند تنوع فرهنگی بومی را به قدر کافی منعکس کنند.
ماده شانزدهم بیانیه حقوق مردمان بومی نیز به مساله بسیار مهم رسانه اشاره کرده است. رسانههای تصویری از جمله مهمترین رسانههای امروز بشمار میروند که از طیف مخاطب وسیعی برخوردارند. در اینجا نیز حق ایجاد رسانهبه زبان بومی خود به مردمان بومی داده شده است. این در حالی است که رسانه در حال حاضر در دست حکومت مرکزی ایران بوده و تمامی رسانههای موجود در کشور اعم از استانی و سراسری از سوی حکومت مرکزی اداره میشود. تلویزیونها و رادیوهای استانی نیز به صورتی فعالیت میکنند که به زبان و فرهنگ مناطق محلی از جمله آزربایجان بیشترین ضرر و زیان را میرسانند.
نتیجهگیری
با نگاهی گذرا به اسناد و کنوانسیونهای حقوق بشری سازمان ملل متحد متوجه میشویم که حکومت ایران نه تنها از استنداردهای جهانی حقوق بشر فاصله بسیار دارد؛ بلکه به عنوان سیستمی فاشیستی مبتنی بر پانفارسیسم و پانآریائیسم سیاستهایی برخلاف آنچه که در قوانین و حقوق بینالملل تعیین شده اعمال میکند. طبق آنچه که در فوق مطرح شد و طبق مادههای بررسی شده از بیانیه جهانی حقوق مردمان بومی، تورکهای آزربایجان جنوبی حق دارند از خودگردانی و مختاریت بهرهمند شوند؛ نظام آموزشی خود را احیا و اداره کنند؛ رسانههای خود را ایجاد کنند و همچنین حق دارند سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود را تعیین کنند.
مرکز تحقیقات تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان