در حالى كه سيل در آذربايجان جان بيش از چهل انسان را ستانده است حكومت و رسانه هاى حكومتى در حال تلاش بر اين موضوع هستند كه بى تدبيرى و بى عرضه گى خود را در مواجه با اين امر به گردن قربانيان بياندازند و نه بى تدبيرى خود و قبول مسوليت كه بلكه كشته شدن قربانيان اخير را نتيجه بى تدبيرى و حماقت خود قربانيان جلوه دهند. به گزارش ایرنا، محمدصادق پورمهدی معاون استاندارى آذربايجان شرقى اظهار داشته است كه ما از چند روز پيش پيش بينى وقوع سيل را كرده بوديم و با هماهنگى فرماندار، بخشدار و نيروهاى نظامى و انتظامى هشدارها و پيش بينيهاى لازم را در مورد مواجه با اين امر داده بوديم(١). ايشان ادامه مى دهد كه بى توجهى مردم به هشدارهاى ما باعث شد كه عده اى ازهموطنان بدون توجه به هشدارهاى امنيتى براى عكس يادگارى گرفتن و سلفى گرفتن در جاهاى خطرناك جمع بشوند كه باعث كشته و مفقود شدن تعداد بيشمارى از اين هموطنان شده است. روز بعد وزير نيرو هم همين ادعا را تكرار كرد و اين طور شد كه روزنامه و سايتهاى حكومتى و مخالف حكومتى تيتر بزنند "كه تماشاگران را سيل برد!"
تماشاگران را سيل برد معنى اش چيست؟ معنى اين جمله كوتاه اين است: دولت جمهورى اسلامى ايران و مسولان استان آذربايجان شرقى گُل و بلبل هستند و هيچ تقصيرى در قضيه پيش آمده ندارند، فقط قربانيان انسانهاى حرف گوش نكن و بى مسوليتى بودند كه قربانى گوش نكردن به حرف و راهنمايى هاى مسولين دلسوز و با تدبير و كاردان شدند. اينكه قربانيان براى سلفى گرفتن رفته بودند و يكدفعه سيل آمد آنها را برد القاى نگاه تحقيرآميز به قربانيان است. قربانيان نه تنها از انسانيت شان تهى شده اند بلكه آنها انسانهايى نادان و أمل به تصوير كشيده ميشوند كه حتى لايق همدردى هم نيستند. و اينچنين ميشود كه در مملكت گُل و بلبل جمهورى اسلامى ايران مـرگ قربانيان مايه تمسخر و جوك و انبساط خاطر كاربران شبكه هاى اجتماعى ميشود. مردمان قرباني لايق بلايايى هستند كه بر سرشان مى رود و خود مقصر شرايط موجود هستند، اين منطق اساسى بمانند اين منطق قديمى است كه قربانى تجاوز جنسى حتماً با زيبايى يا بى حجابى اش خود باعث شده است تا تجاوز كننده تحريك بشود و به او تجاوز بكند. ما در سرزمينى زيست مى كنيم كه سنگ را بسته اند و سگ را گشاده اند!
اما چرا مسولين جمهورى اسلامى ايران توپ را به زمين قربانى مى اندازند و كشته شده گان را قربانى بى تدبيرى خودشان و جلوه مى دهند؟ در اين ميان نقش اين مسولين آيا بيش تر از چيزى مانند برگ چغندر نيست؟
محمدصادق پورمهدی از پيش بينى اين قضايا و هشدارهاى لازم به سيل سخن گفته است! اين هشدارهايى كه ايشان از آن سخن مى گويد كجاست، از كدام رسانه جمعى اين هشدارها به مردم داده شد؟ چه برنامه ريزى در داخل شهرها و روستاها براى مقابله با اين امر انجام گرفت؟ بعنوان كسى كه تخصص من از مديريت بحران سطحى است با عطف به اطلاعات عمومى مى دانم كه در ستاد بحران مكانهايى كه پرخطرتر هستند از ديگر مناطق كم خطرتر متمايز هستند و اصولاً اين مناطق سابقه اى از بحران و خطر را در سالهاى قبل داشته اند و در موارد اينچنينى دولت و نماينده دولت در استان با مشخص كردن اين مناطق مى تواند از قبل در آنجا پيش بينى لازم را بكند و اگر احتياج به تخليه داشته باشد حتى مى تواند با توسل به قوه قهريه آن مناطق براى جلوگيرى از خسارات جانى به اجبار تخليه بكنند. حالا اين سوال پيش مى آيد كسانى كه ميليونها تومان بودجه مملكت را بعنوان ستاد بحران و متخصصين ستاد بحران مصرف مى نمايند اگر پيش بينى لازم را كرده اند چه كارى و چه اقدامى براى مقابله با اين بحران انجام داده اند؟ با فرض محال اينكه اصلاً اين عده تماشاگر بودند و نگران و كنجكاو بودند كه اين سيل تا كجا ادامه خواهد يافت، نيروهاى نظامى و امدان رسان كجاى اين قضيه هستند؟ مسولين اين نظام گل و بلبل با توسل به اطلاعات و تدبيرشان كه ادعايش را مى كنند از كدام شبكه تلويزيونى و راديويى مناطق بحرانى را به مردم را معرفى كرده اند و راهنمايى هاى لازم را به مردم گرفتار دادند؟ با تلويزيون و راديو نتوانستند يا با كدام بلندگو و با كدام اكيپ رهپسار مناطق بحران زده شدند و تا مردم را از بحران سيل رهايى بدهند؟ اصلاً اكثراً اين افراد و مسولين در شبكه تلگراف هستند با كدامين پُست به مردم قبل از وقوع حادثه هشدارهاى لازم را داده بودند؟ بعنوان كسى كه ساكن آذربايجان هستم و با مدد رسانه هاى اجتماعى با بعضى از ديگر ساكنين شهرهاى بحرانى ارتباط برقرار كردم بايد بگويم حضور دولت در سطح شهر در حد صفر بود. نه هشدارى داده شده بود و نه كارى براى پيشگيرى انجام شده بود. اگر واقعاً كسى سندى و يا عكسى از آماده بودن و حضور نيروهاى امدادى قبل و حين وقوع حادثه دارد انتشار بدهد تا كور شود هر آنكس كه نخواهد ببيند! نكته جالب هم اينجاست كه كارهاى امدادى هم در ساعات اوليه كه بسيار حياتى است اكثراً بصورت خودجوش از طرف خود مردم شهر و روستا انجام مى گيرد و مردم چون ذهنيتى از امداد رسانى دولتى ندارند اصولاً انتظارى هم از دولت ندارند كه به آنها در اين جور مواقع كمك كند، انتظار از كسى مى رود كه سابقاً تاريخچه اى از برآوردن اين انتظارات داشته باشد اصولاً دولت و مسولين جمهورى اسلامى بعد از حادثه و تلفات سر مى رسند و اتفاقاً خود آنها هستند كه با قربانيان حادثه عكس يادگارى مى گيرند و تا بعداً عكس خوشگل خود را با بدبختى مردم حادثه ديده زينت بخش تابلوهاى انتخاباتى خود بكنند. دولت و مسولين جمهورى اسلامى ايران با فرار از از قبول مسوليت بى تدبيرى و بى عرضه گى خود را در مواجهه با حوادث به گردن مردم مى اندازند تا هم خود از فشار افكار عمومى رهايى بيابند و هم مردم را توده اى بى عقل و مضحك جلوه دهند كه لابد لايق حاكمان بى عرصه اى مانند خود آنها هستند! ما با حكومتى مواجه هستيم كه در مقابله با تجمعى چند نفره در عرض نيم ساعت هزاران نيرو از أقصى نقاط كشور به آذربايجان يا ديگر نقطه اى كه تجمع برگزار مى شود فرستاده مى شود در حالى كه وقتى سيلى و يا بلايايى طبيعى اتفاق مى افتد تا دو روز بعد از حادثه بجز حدس و گمان، هيچگونه تصورى از خسارات و يا نحوه اتفاق انجام شده در مناطق مورد بحث موجود نيست! دولت جمهورى اسلامى بهتر است بيش از آنكه مردم و قربانيان را مقصر جلوه دهد خود پاسخگوى بى تدبيرى و بى كفايتى خود باشد. اين دولت و مسولينش بجاى يافتن ريشه هاى بحران كه ريشه اصلى اش بى كفايتى خود آنها هستند در حال پاشيدن نمك به زخم قربانيان سيل آذربايجان هستند. خلق آذربايجان نمك پاشى بر اين زخمها توسط مسولين بى كفايت و اعوان انصارش را از ياد نخواهد برد، خاطره چنين روزهاى تلخى است كه تصميم ما براى خلق آينده اى بهتر را صيقل خواهد داد. اعتراض بر عليه اين بى كفايتى دولت و استعفاى مسولين بى كفايت كه به زخم مردم آذربايجان نمك پاشيدند و عذرخواهى از خانواده داغديده قربانيان كمترين خواسته اى كه اين مسولين بى كفايت بايد با توسل به اراده عمومى مجبور به انجامش بشوند.
معصومه قربانى
1- http://www.irna.ir/fa/News/82492777/