با تشکیل قوای مسلحه مسیحی و تلاش آنان برای تصرف مناطق غربی آذربایجان، از اواخر آذرماه ۱۲۹۶ کشتار متناوب اهالی اورمیه و سلماس شروع شد. در ادامه کشتار سراسری اهالی اورمیه در بهمن ۱۲۹۶ شمسی عصر روز جمعه سوم اسفند ۱۲۹۶ کشتار ۳ روزه اهالی اورمیه شروع شد.
آشوریهای محله عسگرخان به منازل اهالی اورمیه هجوم آورده و اهالی که هرگز انتظار یک چنین حمله وحشیانه و سریع را نداشتند غافلگیر می شوند. مسیحیها بعد از آنکه به خانه های مسلمانان حمله می کنند صاحبان منازل را کشته و اثاث خانه ها را غارت کرده و سپس آن منازل را آتش می زنند.
بدلیل اینکه مسلمانان بی خبر و غافلگیر شده بودند نمی تواستند برای نجات جان و مال خود در صف واحدی گرد آمده بجنگند. این بود که در آن روز مسلمانان متحمل صدمات سنگین شدند.
عده زیادی از مسلمانان محله های نوکچر-یورتشاه و غیره که از مرگ نجات یافته بودند فرار کرده به محله های دیگر پناهنده شدند. منظره شهر در آنروز منظره اسف انگیز و هولناکی بود.
از طرفی صدای لاینقطع تفنگ و غرش توپهای تحت اختیار مسیحیان و از طرفی شعله و دودی که از سوختن منازل مسلمانان در فضای شهرمی پیچید و ناله و فریاد مجروحین و زنان و اطفال که فرار می کردند و به داخل شهر و به کوچه ها پناهنده می شدند و عده ای از سربازان روس و فرانسوی و عده ای که به لباس آنان درآمده و در قتل و نهب شرکت می کردند قیافه شهر را بکلی عوض نموده بود.
با ادامه کشتار ناجوانمردانه اهالی توسط مسیحیان، بالاخره علما و امراء و تجار و کسبه که درمحل حکومت تجمع کرده بودند با بیرق سفید عازم کونسولخانه آمریکا شده از مارشیمون روحانی آشوریها درخواست آتش بس کردند.
روز یکشنبه ۵ اسفند ۱۲۹۶- ۲۵ فوریه ۱۹۱۸ بزرگان اورمیه تسلیم خواسته های قوای مسیحی گردیده و خلع سلاح شدند. علیرغم تسلیم مسلمانان باز قتل وغارت ادامه داشت.
در این روز مردم به دفن جنازه ها در قبرستانهای خان( واقع در کوچه آگاهی امروزین محل کتابخانه عمومی و آگاهی)، قره صاندیق( مدرسه مهر) اقدام و در این دو سه روز جنازه هایی راکه بدون دفن مانده بود آدمی با عرابه معین نمودند که خانه ها را تفتیش و هر چه جنازه باشد آورده دفن نمایند.
این جنازه ها بدلیل زیادی و نبودن بازار کفن پوش نشد. دفن جنازه ها چندین روز طول کشید. بعضی اشخاص هم که امکان داشتند خودشان به دفن مقتولین اقدام می کردند. کشت و کشتار و تسلط مسیحیان بر غرب آذربایجان تا مرداد ۱۲۹۷ شمسی ( ورود ارتش منظم عثمانی به منطقه) ادامه داشت. این دوران خونین ۸ ماهه با قتل عام یکصد و پنجاه هزار آذربایجانی و تخریب شهرها و روستاهای اورمیه، سلماس و سولدوز، در تاریخ آذربایجان جیلولوق نام گرفت.