حرکت ملی آزربایجان و بالتبع آن هواداران تیم تیراختور؛ کارشان ساختارشکنی ساختارهای استعمار فارس است. نه تنها زبان شعارها، بلکه نمادها ،پرچم ها و رنگها هم تماماً ساختارشکنانه است.
نحوۀ نوشتار کلمۀ آزربایجان ، تیراختور، تورک...... ذهن استعمار را مشوش کرده و استقلال طلبی از کلمات، نمادها، رنگها، شعارها، سکوها به میدان شهرها و روستاها در حال سرریزشدن است.
هواداران تیم تیراختور، اصلاً تماشاگرنیستند چه رسد به تماشاگر نما! بلکه آنها بازیگران اصلی میدان مبارزه با تبعیض و استعمار شووینیستهای فارس هستند.
حرکت ملی آزربایجان، دوگانۀ اصول گرا و اصلاح طلب را در آزربایجان جنوبی به چالش کشید و حالا هم دوگانۀ جمهوری اسلامی و اوپوزیسیون سلطنت طلبش را هاج و واج گذاشته است.
تیم تیراختور هم دوگانۀ پیروزی و استقلال را به خاک سپرد و در کل ایران از تبریز تا تهران و از شیراز تا تورکمن صحرا؛ تورکها را از خواب بیدار و متحد کرد.
تیم تیراختور نه بواسطۀ مدیران ومالکان سپاهی یا خصوصی اش بلکه بواسطۀ نخبگان وفعالان حرکت ملی و هواداران پرشعورش؛ از تراکتورسازی باغ شمال تبریز، تبدیل به تیم تیراختور و تربیون ملی، منطقه ای وجهانی تورکان آزربایجان شد.
حرکت ملی آزربایجان با تبدیل تراکتور سازی تبریز به تیراختور؛دیگر از یک تیم معمولی فوتبال به تربیون حق طلبی، هویت خواهی و استقلال گری از چنگال استعمار و استبداد تبدیل شده است.
باید دقت کنیم که اعمال و رفتار هواداران تیم تیراختور برای استعمار واستبداد ساختار شکنانه است اما برای تورکان آزربایجان ؛ ساختار سازی، شبکه سازی، ملت سازی و دولت سازی است.