امروزه تنش بین رژیم ایران با رهبران اعراب جنوب خلیج عربی مخصوصا سعودی ها شدت گرفته و حتی بعضی ناظران اعتقاد دارند که جنگ سرد بین ایران و اعراب حاشیه خلیج ممکن است به یک جنگ نظامی تمام عیار نبدیل شود. اما سوال اینجاست که آیا هیچکدام از دو طرف تمایل به آغاز یک جنگ واقعی را دارند یا فقط بلوف میزنند.

در این مقاله به مقایسه نقاط مثبت و منفی دو طرف می پردازیم تا قادر باشیم به سوال مذکور جواب بدهیم.

1. جنگ نیابتی: رژیم ایران با تحریک و حمایت از شیعیان کشورهای عربستان و یمن و تشویق آنها به جنگ علنی با عربستان سعودی, وارد یک جنگ نیابتی شده است. این در حالیست که عربستان سعودی تاکنون چندان درگیر جنگ نیابتی با ایران نبوده است. تنها جنگ نیابتی عربستان سعودی بر علیه ایران, حمایت سعودیها از مجاهدین خلق بود و آنهم تقریبا متوقف شده است زیرا مجاهدین خلق در خارج از ایران بسیار تضعیف شده اند و در داخل کشور هم از حمایت مردمی برخوردار نیستند.

بنابراین در جنگ نیابتی, رژیم ایران تاکنون موفق تر از عربستان سعودی بوده است. اما عربستان سعودی هم قادر است از دو برگ برنده علیه ایران در جنگ نیابتی استفاده کند.

الف. پشتیبانی از چریکهای مبارز اهل سنت ایرانی که عمدتا مسلح به سلاح سبک هستند و با تقویت آنها توسط عربستان سعودی, میتوان قدرت چریکی ضد انقلاب نیرومندی در داخل ایران بر علیه رژیم ایران ایجاد کرد. این نیروها عبارتند از چریکهای کرد سنی, چریکهای استقلال طلب بلوچ سنی, چریکهای عرب سنی ایرانی در استانهای هرمزگان و شرق بوشهر

ب. حمایت عربستان سعودی از تمام ملل تجزیه طلب ایرانی برای تجزیه کردن کشور ایران به چند کشور جدید. در این میان میتوان به پنانسیل بالای آذربایجان جنوبی, الاحواز عربی شیعه, تورکان قشقایی, تورکان خراسان, تورکان بیچاقچی, گیلکیها, طبریها و لرها اشاره کرد.

2. جنگ گرم و تمام عیار: مقایسه توان نظامی ایران با کشورهای حاشیه خلیج عربی نشاندهنده تفاوت آشکار قدرت ائتلاف عربی علیه ایران است. تجهیزات نظامی ایران عمدتا فرسوده از زمان شاه باقی مانده اند که ضعف آنها در جنگ با عراق در سی و پنج سال پیش به محک کشیده شد. این در حالیست که ارتش ائتلاف عربی مجهز به پیشرفته ترین تجهیزات نظامی جدید می باشد. بعنوان مثال یک کامپیوتر خانگی امروزی را با مدل ده سال پیش مقایسه کنید تا تفاوت را حس کنید. تجهیزات نظامی ایران مدل پنجاه سال پیش هستند. سیستمهای رادار و کامپیوتری آنها امکان هیچگونه رقابت با تجهیزات نظامی مدرن و لیزری ائتلاف عربی را ندارد

اما هر دو طرف مجهز به هزاران موشک زمین به زمین هستند که میتوانند در صورت بروز جنگ خسارات عمده به دو طرف درگیر وارد سازند. هرچند موشکهای ایران ساخت روسیه و چین هستند و در ایران مونتاژ میشوند و از کیفیت پائینی برخوردارند, با این وجود کماکان میتوانند وحشت قابل توجهی در کشورهای بسیار ثروتمند و مرفه عربی ایجاد کنند. با توجه به کیفیت بالای زندگی در کشورهای عربی حاشیه خلیج, میتوان مطمئن بود که آنها تمایلی به جنگ گرم با ایران ندارند, هرچند که در صورت بروز جنگ, پیروز میدان خواهند بودِ

3. توان اقتصادی: اقتصاد ایران در آستانه ورشکستگی کامل قرار دارد. میلیاردها دلار بدهی دولت به بانکهای داخلی و خارجی. نپرداختن حقوق عقب افتاده چند ماهه کارگران. توقف تمام پروژه های عمرانی در داخل کشور همگی نشان از ورشکستگی اقتصادی ایران دارد.

این در حالیست که کشورهای ائتلاف عربی دهها تریلیون دلار پس انداز دارند

4. پشتیبان بین المللی: کشورهای ائتلاف عربی از حمایت مستقیم آمریکا و علی الخصوص کشورهای اسلامی مهمی مانند مصر و پاکستان برخوردارند. در حالیکه یگانه پشتیبان اصلی رژیم ایران کشور انگلستان است و آنهم برای رد گم کردن مجبور است یک سیاست دوگانه را دنبال کند. اخیرا انگلستان یک کمک مالی حدود 1.6 میلیارد دلاری به ایران کرده است تا بر طول عمر رژیم ایران بیفزاید!!

برای مطالعه بیشتر در این مورد میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:

https://www.google.com/amp/s/www.bbc.com/persian/amp/iran-48675364

رژیم ایران سعی میکند با پروپاگاندا دول روسیه و چین را نیز از متحدان خود معرفی کند! با شناختی که مردم ایران از آندو کشور دارند. معلوم است که به امید روسیه و چین ماندن یعنی ناکامی و پشیمانی. مخصوصا کشور روسیه که در طول تاریخ به بی اعتباری و عهد شکنی معروف بوده و است.

5. استراتژی مقاومت و استقامت: این در حقیقت روشی است که کشورهای ائتلاف عربی و آمریکا برای سرنگونی رژیم ایران انتخاب کرده اند. در این روش آنها سعی میکنند که رژیم ایران را در یک بن بست اقتصادی و سیاسی قرار دهند و بعد آنقدر صبر کنند تا رژیم ایران توان استقامت و مقاومت را از دست بدهد. در آنصورت رژیم ایران یا باید تسلیم شده و علنا عقب نشینی کرده و جام زهر دیگری نوش کند و یا باید عکس العمل جدی در برابر تحریمها از خود نشان دهد. بالطبع غرور بی نهایت سلطان خامنه ای به او این اجازه را نمیدهد که مانند خمینی شهامت نوشیدن جام زهر را داشته باشد. بنابراین رژیم ایران در تنگنای این تحریمها و از دست دادن توان مقاومت, مجبور خواهد شد تا از خود واکنشی خشن نشان دهد و کشور آمریکا هم منتظر آن لحظه است تا دنیا را قانع کند که دیپلماسی مدارا با ایران جوابگو نشده بنابراین گزینه جنگ تنها گزینه موجود است. حمله ایران به چهار کشتی نفتی در بندر فجیره, حمله ایران به کشتی ژاپنی در آبهای آزاد دریای عمان, حمله ایران به پهپاد آمریکا در آبهای آزاد, نشان دهنده پایان استقامت ایران در برابر تحریمها است و صبر کشور آمریکا در این برهه نشاندهنده آماده شدن آنها برای جمع آوری پرونده ای ضخیم علیه ایران است.

خلاصه کلام چنین است که ابتکار کشورهای عربی و آمریکا مانند آن می ماند که سر ایران را زیر آب فرو کرده اند و آنقدر صبر خواهند کرد تا دیگر توان استقامت برای ایران باقی نماند و واکنش خشن از خود نشان دهد. کشورهای عربی حاشیه خلیج و آمریکا هم, حوصله کرده با لگد پرانیهای رژیم ایران کاری ندارند و اجازه میدهند تا پرونده ایران در ترویج خشونت قطور تر شود. آنگاه که ذهن جهان قانع شود که وقت آن رسیده تا پاسخی دندانشکن به رژیم ایران داده شود. در آنزمان کشورهای ائتلاف عربی بعلاوه آمریکا بعلاوه دیگر اعضای ناتو منجمله ترکیه به ایران یک حمله نظامی همه جانبه خواهند کرد و رژیم ایران حتی فرصت سر خاراندن هم نخواهد داشت, چه رسد که بخواهد پاسخ موشکی بدهد. سرعت حمله برق آسا به ایران چنان سریع خواهد بود که پاسداران رژیم حتی مجال تصمیم گیری نخواهند داشت. درست همانند حمله برق آسای آمریکا و ناتو به کشور لیبی و سرنگونی دیکتاتوری معمر قذافی.