همه با هم به کمک زلزله زدگان مظلوم تورک آزربایجان بشتابیم
قبل از همه چیز باید از تک تک انسانهای ملت تورک آزربایجان در سراسر آزربایجان جنوبی و کل ایران خواهش و تمنای عاجزانه کنم که بدون هیچ فوت وقت به کمک زلزله زدگان مظلوم تورک آزربایجانی در کل روستاهای زلزله زده شهرهای میانه و سراب آزربایجان بشتابند. حال که بحمدالله اینترنت برقرار شده است، در همه فضای مجازی تبلیغات و فراخوان برای کمک فوری و ضروری به زلزله زدگان مظلوم و بی پناه و سرمازده و گرسنه تورک آزربایجان در انبوه روستاهای ویران شده آزربایجان در مناطق سراب و میانه را انجام دهیم: در اینستاگرام، در تلگرام، در فیس بوک، در واتس آپ، در تمامی سایتها و وبلاگها، به صورت جدی ملت تورک آزربایجان و انسانهای خیر و انسان دوست ملل دیگر ایران و جهان را برای کمک به انسانهای مظلوم زلزله زده فرابخوانیم و فکر نکنیم که این فراخوان ما اثری ندارد؛ نه، بی گمان اثر دارد و اثرش بسیار بسیار زیاد هم هست. اگر هر تورک آزربایجانی 5000 تومان و نه بیشتر به زلزله زدگان مظلوممان کمک کنند می شود با همان مبلغی که جمع می شود، کانکسهایی تهیه و یا درست کرد که مردم مظلوم و بی پناه تورک ما، مخصوصا نوزادان و کودکان و زنان و دختران مظلوم آزربایجان در میان برف و سرما و یخبندان لااقل زنده بمانند. در زلزله کرمانشاه دیدیم که همیاری مردم کورد چه حماسه ای را آفرید. ما تورکان آزربایجان هم می توانیم و باید، همان حماسه را بیافرینیم. متاسفانه رژیم ضد بشر جمهوری اسلامی ایران، مطابق معمولِ مناطق غیرفارس، کل منطقه زلزله زده آزربایجان را با سپاه پاسداران قرق امنیتی کرده است و امکان کمک رسانی را سخت کرده است، ولی با این وجود وظیفه انسانی تک تک انسانهای ملت تورک آزربایجان، مخصوصا پولدارهای غیور و انسان دوست تورک آزربایجان در کل ایران است، که در این اوضاع آشفته که رژیم در کار شیطانی و جنایتکارانه سرکوب تظاهرات حق طلبانه کل ملل ایران است، و از این فرصت استفاده کرده تا زلزله زده ها را به طور کامل به محاق فراموشی بسپارد و به کشتن دهد، وظیفه ما ملتچیهای ملت تورک آزربایجان و کل انسانهای انسان دوست کل ملل ایران و جهان این است که به کمک زلزله زدگان مظلوم و در به در و بی پناه تورک آزربایجانی در تمامی روستاهای مناطق زلزل زده بشتابیم و در این راه مقدس و انسان دوستانه هیچ کوتاهی نکنیم. همان گونه که تاکید کردیم وضعیت انسانهای مظلوم و بی پناه تورک آزربایجانی در مناطق زلزله زده آزربایجان بسیار بسیار وخیم است و هر لحظه امکان تلفات جانی وحشتناک در این مناطق به خاطر سوز و سرما و یخبندان شدید و استخوان سوز منطقه کوهستانی آزربایجان هست و رژیم جنایتکار و خائن جمهوری اسلامی ایران، طبق معمول، هیچگونه، تکرار و تاکید می کنم، هیچگونه کمکی به انسانهای مظلوم ما نمی کند:
http://www.araznews.org/fa/?p=53050
در یادداشت قبلی خودم با عنوان «بهوش ملت تورک آزربایجان اینک زمان مقدس آزادی و استقلال از اشغال و استعمار فاشیسم فارس فرارسیده است: تهران را بگیریم کار تمام است» گوشزد کرده بودم که ما فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و سرتاسر ایران باید فعالیتهای ملی بیدارگرانه و افشاگرایانه خودمان را علاوه بر استانهای آزربایجان شرقی، آزربایجان غربی، اردبیل، زنگان در استانهای تهران، مخصوصا و مخصوصا و مخصوصا شهر تهران، البرز، مخصوصا شهر کرج، قوم، مرکزی، قزوین، گیلان، همدان، کوردستان، کرمانشاه، فارس، اصفهان و استانها، شهرها و حتی روستاهای تورک نشین و نیمه تورک نشین کل ایران بسیار بسیار بسیار زیادتر و جدی تر و موکّدتر کنیم. به بیان دیگر ما باید و باید و بادی «صاحب» انسانهای تورک آزربایجانی و غیرآزربایجانی خودمان که ساکن در این استانها هستند بشویم؛ برای مثال در جریان اعتراضات اخیر تعداد زیادی از انسانهای ملت تورک آزربایجان در استانهایی به غیر از آزربایجان شرقی، آزربایجان غربی، اردبیل، زنگان شهید شده اند، ما باید اطلاعات تک تک این انسانهای شهیمدان را با ذکر تورک بودن/ آزربایجانی بودن این شهدا به دقت جمع آوری کرده و به نام حرکت ملی آزربایجان در رسانه هایمان منعکس کنیم. ما نباید آزربایجان جنوبی را مختص و منحصر به چهار استان کنیم: دلیلش این که تقسیم بندی سیاسی کشور عمدتا تورک نشین ایران در سده اخیر به «استانهای جعلی» کاملا مغرضانه و ضد تورک بوده و هیچ پایه و اساس درست اتنیکی و انسانی نداشته م ندارد . باید و باید و باید به هم بخورد و استانهای حقیقی تورک نشین مشخص شوند و این به هم خوردن باید و باید و باید به دست ما و به همت ملت تورک آزربایجان و کل ایران و حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و سر تا سر ایران صورت گیرد: مرزهای آزربایجان تاریخی و حقیقی باید مشخص شود و به رسمیت پذیرفته شود؛ استان قاشقای و خوراسان تورک نشین و نیز استان تورکمنستان باید تاسیس شوند و به آزربایجان کبیر بپیوندند و ... . این حق ملت تورک آزربایجان و سر تا سر ایران است که در سرزمینی متصل و پیوسته به هم و بزرگ که از شمال و مرکز به دریای خزر و از جنوب به خلیج قوم برون وصل است، سرزمین ملی خودشان را داشته باشند.
آری، تهران بزرگترین استان تورک نشین (تورک آزربایجانی نشین) کل ایران است و این تورک نشینی و اکثریت مطلق تورکان در تهران و کرج و قوم و مرکزی و شمال اصفهان و غیره آنها را به دلیل کثرت مطلق جمعیت تورک و پیوستگی خاکی و سرزمینی با آزربایجان، خاک تاریخی آزربایجان می کند. در ادبیات فعالان حرکت ملی آزربایجان جملاتی شبیه این هست: «تهران ما را استعمار کرده است» در جملاتی مثل این، اگر مراد از «تهران» «حاکمیت پهلوی و جمهوری اسلامی» باشد، کاملا درست است، فاجعه آنجاست که فعالان حرکت ملی آزربایجان، شهر 12 میلیونی «تهران» را به عنوان شهری «فارس نشین» و رمز فاشیسم فارس و به طور کلی در مقابل «تبریز» که این یکی را رمز آزربایجان می انگارند و به خورد مخاطبان خود می دهند؛ در حالی که این استراتژی اساساً غلط و کاملا خام و نشان از بی تجربگی سیاسی فعالان ملی ما و عدم درک صحیح انها از وضعیت جمعیتی و جغرافیایی ملت تورک آزربایجان و سرتا سر ایران است. تهران، به عنوان بزرگترین شهر تورک نشین جهان پس از استانبول، نه تنها فارس نشین و سمبل فاشیسم فارس نیست، بلکه با اندکی همت و تلاش و وسعت دید فعالان حرکت ملی ما می تواند به عنوان یک شهر تورک آزربایجانی نشین، همان گونه که واقعا هست به کل ملل ایران و کل جهان معرفی شود و با اندکی همت و کوشش برای بیدارسازی شعور ملی بیش از 8 میلیون تورک آزربایجانی ساکن در این شهر، تهران، بعد از تبریز می تواند به عنوان مهمترین اهرم فشار و ابزار تضمین پیروزی ملت تورک آزربایجان بر فاشیسم راسیت ضد تورک و ضد آزربایجان فارس عمل کند؛ اما افسوس که برای برخی از سردمداران حرکت ملی مرغ یک پا دارد و در سنگر گرفتن پشت دیوارهای تبریز اصرار بیهوده، بی مورد و غیر ضروری دارند. علاوه بر این، من در کتابها و مقالات پرتعدادم، طبق نظریه کاربردی «هر ملتی که تهران را فتح کرد، کل ایران را فتح کرد» ابعاد مختلف سیاسی، استراتژیک، انسانی، جمعیتی، قومیتی، ملی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... این نظریه خودم را به طور عمیق و تحلیلی و مستند طبق وقایع و شواهد مستند و متقن در سپهر سیاسی صد و پنجاه سال اخیر ایران بررسی و اثبات و در کتابها و مقالاتم که در سالهای اخیر نوشته و منتشر کرده ام، مطرح کرده ام برای نمونه ر.ک. به کتاب
کتاب من یک تورکم؛ من یک انسانم؛ حق دارم خودم را فریاد بزنم
https://app.box.com/s/1ojn4h864tg1dokvx4u0bbo8j080xp18
مقاله «آموزش نحوۀ برخورد با متون فاشیستی- راسیستی ضد تورک و ضد آزربایجان پان ایرانیستهای پان فارس علیه ملت تورک آزربایجان و کل ایران»
بهوش! ما فعالان حرکت ملی آزربایجان باید و باید و باید تئوریسین استراتژیست قهاری باشیم
در این روزهای فوق حساس که از اقدام عجیب و شوکه کننده رژیم فاشیست فارس جمهوری اسلامی ایران در سه برابر کردن قیمت بنزین در تاریخ جمعه 24 آبان ماه 1398 هـ.ش./ 15 نوامبر 2019 م./ 17 ربیع الاول 1441 هـ.ق. جرقه زده و با قیام ملت عرب الاحواز در عربستان ایران (خوزستان جعلی) علیه ظلم و ستم و جور و تبعیض نژادی صد ساله فاشیسم راسیست فارس (پهلوی و جمهوری اسلامی ایران) شروع شد و تا کنون ادامه دارد، ملت تورک آزربایجان در استانهای تورک نشین آزربایجانی آزربایجان شرقی، آزربایجان غربی، اردبیل، زنگان، همدان، قزوین، تهران، قوم (قم جعلی)، البرز (کرج و ..)، مرکزی (ساوه اراک و ...)، شهرهای تورک نشین کل منطقه شمال غرب کشور از جمله تبریز، اورمو، زنگان، همدان، قزوین، تهران، اسلامشهر، کرج، قوم و مخصوصا شهر تهران (در اصل توران) و شهرستانهای تورک آزربایجانی نشین آن: اسلامشهر، پاکدشت، شهریار، رباط کریم، ری، ورامین، دماوند، شمیرانات (تجریش)، فیروزکوه، شهر قدس، ملارد و کل شهرهای وابسته به این شهرستانهای تورک آزربایجانی نشین از جمله قلعه حسن خان، مارلیک، سرآسیاب، قرچک، کهریزک، پیشوا، شریف آباد، ارجمند، قیامدشت، شریف آباد، رودهن، لواسان، فشم، کن، چهاردانگه، نسیم شهر، صفادشت، گلستان، آفتاب، حسن آباد، جوادآباد و ... استان جعلی البرز (در اصل کرج تورک نشین)، کرج و تمام شهرستانهای تورک نشین آن: ساووجبلاق (هشتگرد جعلی)، نظرآباد و کل شهرهای تورک آزربایجانی نشین این شهرستانها:فردیس، طالقان، اشتهارد، کوهسار، چهارباغ، تنگمان، آسارا، محمدشهر و ... . و شهرهای تورک نشین کل کشور از جمله استان تورک قاشقای نشین جعلی فارس، فیروزآباد قاشقای، شیراز و ... استان جعلی تورک- تورکمن نشین گلستان: گرگان، استان تورک نشین خوراسان شمالی: بجنورد و ... و شهرستانهای تورک نشین استان جعلی خوراسان رضوی: قوچان، درگز و غیره قیام کرده اند و بر این ظلم و بی عدالتی فاشیسم راسیست مذهبی فارس اعتراض نشان داده اند. با توجه به سرکوب بسیار دهشتناک و ضد بشری رژیم جمهوری اسلامی ایران و شدت خشونت و قساوت ضدبشری که در این سرکوب بی نظیر نشان داد صدها تورک آزربایجانی ساکن در تهران و کرج و کل شهرستانها و شهرهای استانهای تهران (مخصوصا اسلام شهر کاملا تورک آزربایجانی نشین) و البرز به وضع وحشیانه ای توسط عوامل سرکوبگر رژیم خونخوار و ضدبشر جمهوری شیطانی ایران (بخوانید فاشیسم راسیست ضد بشر مذهبی فارس) به شهادت رسیده اند که لازم است، نام و نام خانوادگی و منسوبیت دقیق این شهدا به ملت تورک آزربایجان و شهر و روستای دقیق آنها، توسط فعالان حرکت ملی ساکن در این استانها مشخص و به اطلاع ملت تورک آزربایجان، کل ملل ایران و نیز جامعه جهانی رسانده شود.
نکته ای که در این میان هست، این است که درست است که اکثریت شرکت کنندگان در تظاهرات و این قیام حق طلبانه بدون هیچ شک و تردیدی در کل ایران ملت تورک آزربایجان و کل ایران (تورکان آزربایجانی، قاشقای، خلج، افشار (خوراسانلی) و غیره) و مخصوصا ملت تورک آزربایجان هستند، اما فاشیسم راسیست فارس طبق معمول در داخل و خارج از کشور در کل مدیای اهریمنی شان در تلویزیونهای سیاسی ماهواره ای نژادپرستان فارس پرست کورد پرست ارمنی پرست پانفارس، یعنی بی بی سی فارسی BBC Persian، ایران اینترنشنال Iran International ، صدای آمریکا Voa Tv Persian، دیدگاه Didgah Tv، تلویزیون اندیشه Andishe Tv، کانال جدید Kananl Jadid، پارس تی وی Pars Tv، ایران فردا IRAN-E-FARDA، رادیو فردا Radio Farda، من و تو Manoto Tv، ایران آریایی، تلویزیون رها، سیمای آزادی (تلویزیون مجاهدین خلق ایران)، کانال 1، رادیو زمانه، دویچه وله، یورونیوز، میهن تی وی، شبکۀ تلویزیونی بیان، کلمه و ... در پی مصادره این حرکت ظلم ستیزانه به نفع ملت ایران (بخوانید قوم فارس) و مانند همیشه درصدد مهندسی این حرکت ظلم ستیزانه ملت تورک آزربایجان و کل ایران و ملل غیرفارس ایران علیه حاکمیت نژادپرست فاشیستی- راسیستی تشیع مجوسی شعوبی پارسی (جمهوری اسلامی ایران) به نفع اقوام فارس- کورد هستند و جالب این که در همان دومین روز قیام، با شنیدن تظاهرات انسانهای مظلوم و حق طلب کورد در شهرهای مریوان، سنندج، کرمانشاه، جوانرود و ...، شاخکهای فوق حساس فاشیستیهای راسیست ضد تورک و ضد آزربایجان متحد فارس- کورد مرتعش شده و تلویزیونهای ضد تورک ذاتی بی بی سی فارسی BBC Persian و مخصوصا و مخصوصا و مخصوصا تلویزین ضد تورک ذاتی ایران اینترنشنال Iran International فوراً و با دستپاچگی عبدالله مهتدی و گلاله شرفکندی (دختر صادق شرفکندی) را دعوت کرده و از آنها مصاحبه می کنند تا آنها هم طبق معمول کوردها را تافته جدا بافته از تمامی ملل مظلوم غیرفارسِ تحت ستم فاشیسم فارس نشان دهند . باری، آقای مهتدی و خانم شرفکندی نیز چنین گفتند که «جوّ در استانهای کوردنشین چهل سال است که امنیتی است و چون برخوردها در کوردستان بسیار امنیتی است و برای همین در مریوان 6 نفر کشته شده اند و در کرمانشاه به روی مردم آتش می گشایند. ملت کورد نیز در کنار ملت ایران (؟) قیام کرده اند و جانبازی می کنند و ...»!!! پیداست که شهدای مظلوم کورد نیز مثل شهدای مظلوم تورک و عرب و فارس و لور و ... به دلیل قیام با دستان خالی در مقابل ظالمترین حاکمیت تاریخ بشر، شایسته هرگونه تکریم و احترام هستند و در این امر هیچ فرقی بین کورد و غیر کورد نیست، اما حرف من این است که بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال که وابسته به استعمار صلیبی ضد تورک و ضد آزربایجان انگلیس که بهتر است آن را «شیطان الله الاعظم و آیت الشیطان العظمی انگلیس» بنامیم، در هر دو شبکه تلویزیونی ضد تورک و ضد آزربایجان صلیبی فارسی زبان در صدد هستند که از هم اکنون رهبری و مهندسی سیاسی قیام حق طلبانه ملتهای تورک، عرب، بلوچ، کورد، لور، گیلک، مازنی، لک، لار و غیره را دربست در اختیار بگیرند و یا حداقل این حرکت حق طلبانه ظلم ستیزانه ملل ایران را بنا به اغراض سیاسی نژادپرستانه فارس- کورد پرستانۀ خودشان خودشان مهندسی و مصادره کنند و مطابق همیشه با «فارس بازی» و مخصوصا «کوردبازی» و تقدیس ملل فارس و کورد از میان دهها ملت غیرفارس ایران، کوردها را تافته جدابافته و قوم برتر، مثل قوم فارس و یهود جلوه دهند که البته اکنون دیگر خود کوردها نیز به تجربه، به خوبی فهمیده اند که نمی شود به همین کورددوستی استعمار صلیبی، چه آمریکا باشد، چه انگلیس، چه فرانسه، چه آلمان، چه روسیه و چه ... اعتماد کرد. مگر همان آمریکا نبود که پشت همین کوردها را در سوریه خالی کرد؟! پس کوردها حساب کار خودشان را بکنند که حمایت استعمار پلید انگلیس از آنها برای آزادی و استقلال ملتشان نیست، بلکه می خواهند طبق معمول انسانهای مظلوم و غیور کورد را، به قربانگاه رژیم پانفارس جمهوری اسلامی ایران بفرستند و فدای ملا-سیدهای مارکدار فراماسون پانفارس ضد کورد و ضد بشر کنند، نه این که این هواداری از روی دلسوزی صادقانه باشد. همان گونه که مبارزان کورد نیز به خوبی می دانند: اگر استعمار صلیبی مجبور شود بین دو ملت فارس و کورد یکی را برگزیند، بدون هیچ شک و تردیدی کوردها را بی رحمانه و بدون هیچ ابا و محابایی، قربانی فارسها خواهدکرد. این نصحیت را از من، اوجالان ساوالان بپذیرید.
آری، استعمار صلیبی غرب به سردمداری انگلیس «بازی»های خود را مطابق 200 سال اخیر شروع کرده است، غافل از ان که ملت تورک آزربایجان بیدار و هشیار است و «همه» کس و «همه» چیز را می بیند. آیا شیطان الله الاعظم و آیت الشیطان العظمی انگلیس که حامی سرسخت فاشیسم فارس است، این قدر نمی داند که تهران، اسلامشهر، کرج، قوم و مخصوصا شهر تهران (در اصل توران) و شهرستانهای تورک آزربایجانی نشین آن: اسلامشهر، پاکدشت، شهریار، رباط کریم، ری، ورامین، دماوند، شمیرانات (تجریش)، فیروزکوه، شهر قدس، ملارد و کل شهرهای وابسته به این شهرستانهای تورک آزربایجانی نشین از جمله قلعه حسن خان، مارلیک، سرآسیاب، قرچک، کهریزک، پیشوا، شریف آباد، ارجمند، قیامدشت، شریف آباد، رودهن، لواسان، فشم، کن، چهاردانگه، نسیم شهر، صفادشت، گلستان، آفتاب، حسن آباد، جوادآباد و ... استان جعلی البرز (در اصل کرج تورک نشین)، کرج و تمام شهرستانهای تورک نشین آن: ساووجبلاق (هشتگرد جعلی)، نظرآباد و کل شهرهای تورک آزربایجانی نشین این شهرستانها:فردیس، طالقان، اشتهارد، کوهسار، چهارباغ، تنگمان، آسارا، محمدشهر و ... بیش از 15 میلیون انسان تورک آزربایجانی زندگی می کنند و مثلا در شهرستان اسلامشهر که جمعیت میلیونی آن صد در صد تورک آزربایجانی است، تا کنون بنا به گفته شاهدان عینی که از بستگان نویسنده همین مقاله است، بیش از 100 انسان تورک آزربایجانی به دست مزدوران سپاهی- بسیجی- انتظامی رژیم جمهوری اسلامی ایران شهید شده اند و باز مثل سال سیاه 1374 در جویهای اسلامشهر مظلوم خون جاری کرده اند و به کودکان تورک آزربایجان نیز رحم نکرده اند؟! جالب این که اهالی تورک آزربایجانی بارها شهادت این تعداد تورک آزربایجانی ساکن در استانهای تهران و البرز را به تلویزیونهای ضد تورک ذاتی بی بی سی فارسی BBC Persian و مخصوصا و مخصوصا و مخصوصا تلویزیون ضد تورک ذاتی ایران اینترنشنال Iran International اطلاع داده اند؛ اما همین دو رسانه صلیبی ضد تورک از انعکاس تعداد کشته شده های تورک آزربایجانی تهران، اسلامشهر و تمامی شهرستانهای تورک آزربایجانی نشین استانهای تهران و البرز را به نفع «ملت ایران» بخوانید «قوم فارس» مصادره کرده و می کنند و فقط شهدای کورد را با قید تعلق اتینکی شان (کورد بودنشان) و تاکید عامدانه به آن، در چند شهر کورد نشین برجسته و بولد رسانه ای می کنند! و اگر هم خبرهای دو استان تهران و البرز را جسته و گریخته و به صورت کاملا ناقص می دهند، از ذکر موضوع مهم تورک آزربایجانی بودن شهدای این قیام تاریخی ملت تورک آزربایجان بر ضد فاشیسم راسیست مذهبی فارس که بی هیچ شک و شبهه ای ایجادشده و پرورده شده خود استعمار صلیبی ضد تورک و ضد بشر انگلیس است، اکیدا خودداری می کنند. آیا مدیای فارسی زبان ماهواره بی طرف است؟ بیندیشیم.
من، اوجالان ساوالان عقیده دارم که فقط ملت تورک آزربایجان حریف فاشیسم راسیست فارس (جمهوری اسلامی ایران) است؛ در صورتی که ملل غیرفارس ایران همت کنند و گول تبلیغات و پروپاگاندای پانفارسهایی مثل امید دانا، پیمان عارف، ایرج مصداقی و ... را نخورند. حرکت ملی آزربایجان هم، زمانی به پیروزی مطلق در برابر استبداد و استعمار ایرانی (فارس) می رسد که تورکهای موجود در استانهای تهران و البرز این قیام پرشور تبریز را الگو قرار دهند و به جای شعارهای فارسی- ایرانی، چنین شعار و شور تورکی و آزربایجانی بر پا کنند:
به راستی چه خبر است؟ مگر همین بی بی سی فارسی نبود که با مهندسی قیام حق طلبانه ملت تورک آزربایجان در سالهای 1356 و 1357 و تبلیغات مغرضانه و هدفمند و برنامه ریزی شده خود روح الله خمینی سیک هندی فراماسون و ملا-سیدهای ضدبشر مفعول فراماسون جمهوری اسلامی ایران را توسط نیروهای پلید ملی- مذهبی پانفارس ضد تورک و ضد آزربایجان و کمونیستهای ضد تورک نژادپرست پانفارس خائن به ملل ایران، مثل فدائیان خلق اکثریت و نسناسهای انسان نمایی چون فرخ نگهدار به سر قدرت سیاسی ایران آورد؟ مگر همین استعمار صلیبی انگلیس نبوده و نیست که چهل سال است اساس و بنیان جمهوری اسلامی ایران (حاکمیت فاشیستی- مذهبی نژادپرست تشیع شعوبی مجوسی پارسی) را از نظر سیاسی تشکیل می دهد و کل تصمیمات سیاسی سران ملا-سید جمهوری اسلامی ایران از لندن به آن دیکته شده و می شود؟ تئوریسینهای سیاسی فراماسون نسناس ضد بشری چون عطاالله مهاجرانی و جک استراو و اصلاح طلبان هزارچهره مکار عاری از شرف و انسانیت، جمهوری شیطانی صلیبی ضد اسلامی و ضد انسان ایران سر در آخور کدام استعمار، به جز استعمار خبیث صلیبی ضد تورک، ضد آزربایجان، ضد تورکیه و ضد بشر به جز استمعار پلید انگلیس دارند؟ دقیقا انگلیس. امروز که سه شنبه 28 آبان 1398/ 19 نوامبر 2019/ 21 ربیع الاول 1441 من، اوجالان ساوالان، یکی از تئوریسینها و استراتژیستهای حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و سر تا سر ایران، که تمامی شبکه های تلویزیونی فارسی زبان و تورک زبان ماهواره را به دقت رصد و تحلیل می کنم، به خوبی از نحوه «بازی»، استراتژی و پروپاگاندای سیاسی تلویزیونهای صلیبی ماهواره ای نژادپرستان فارس پرست کورد پرست ارمنی پرست پانفارس، یعنی بی بی سی فارسی BBC Persian، ایران اینترنشنال Iran International ، صدای آمریکا Voa Tv Persian، دیدگاه Didgah Tv، تلویزیون اندیشه Andishe Tv، کانال جدید Kananl Jadid، پارس تی وی Pars Tv، ایران فردا IRAN-E-FARDA، رادیو فردا Radio Farda، من و تو Manoto Tv، ایران آریایی، تلویزیون رها، سیمای آزادی (تلویزیون مجاهدین خلق ایران)، کانال 1، رادیو زمانه، دویچه وله، یورونیوز، میهن تی وی، شبکۀ تلویزیونی بیان، کلمه و ... و مخصوصا مخصوصا و مخصوصا و مخصوصا تلویزیونهای ضد تورک ذاتی پلید و فوق العاده مغرض صلیبی بی بی سی فارسی BBC Persian و مخصوصا و مخصوصا و مخصوصا تلویزیون ضد تورک ذاتی ایران اینترنشنال Iran International به خوبی و البته به تلخی درمی یابم و افشا می کنم که متاسفانه قطع شدن اینترنت نیز در این پنج روز اخیر توسط حاکمیت ضد بشر جمهوری اسلامی ایران، دقیقا به دستور اربابش انگلیس و دقیقا از شخص ملکه الیزابت و از لندن صورت گرفته است. البته این دستورگیری از انگلیس مختص ملا-سیدهای حاکمیت شیطانی فاشیسم مذهبی فارس و حاکمیت پهلوی نیز دقیقا مشابه جمهوری اسلامی ایران تحت نظر و دستور استعمار صلیبی انگلیس بودند و هنوز هم هستند.
جالب است با قطع کردن اینترنت در قرن 21 میلادی، یعنی قرن انفجار اطلاعات و ارتباطات، ما انبوه انسانهای ملل غیرفارس ایران، مخصوصا ملت تاریخساز و قهرمان تورک آزربایجان را به وضع 41 سال پیش بازگردانده اند که صدای بیدارباش و بهوش باش و اویاق اول آییق یاشای ما به چشم و گوش انبوه هموطنان مظلوممان یعنی انسانهای ملت مظلوم تورک آزربایجان در کل ایران، مخصوصا استانهای تورک آزربایجانی نشین تهران، البرز، قوم، قزوین، مرکزی، شمال و غرب اصفهان و کل ایران نرسد، تا بتوانند از ماهواره و از تلویزیونهای ماهواره ای، مهندسی سیاسی انقلاب اخیر ملتهای ایران، مخصوصا ملت تورک آزربایجان را منحصرا در اختیار خودشان بگیرند. باور عمیق ما این است که نه انگلیس، نه آمریکا، نه آلمان، نه فرانسه، نه روسیه و نه چین به هیچ وجه خواستار سقوط ناگهانی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران نیستند؛ چون در ان صورت امکان و فرصتی طلایی و ارزشمند و حیاتی برای ملت تورک آزربایجان و کل ملل غیرفارس موجود در ایران به وجود می آید که برای احقاق ابتدایی ترین حقوق بشری خود قیام کنند و به آزادی و استقلال از فاشیسم راسیست فارس برسند. کدام ابلهی باور دارد که انگلیس، همان انگلیس خبیث که 200 سال است که روی ملا-سیدهای فارس سرمایه گذاری کرده و آنها را در لژهای فراماسونری تعلیم می دهد و پانفارس و مفعول و آماده به دست گرفتن حاکمیت و ترویج خرافات و جنایات و خیانتها و خباثتها می کند، حاضر است که جمهوری اسلامی ایران که توسط خودش به حاکمیت کل ملل ایران رسیده، سقوط کند؟ چه بسا پس از سقوط این رژیم ضد بشر، فضای سیاسی برای ملت تورک آزربایجان و ملل غیرفارس دیگر ایران باز شود و آنها هم به حق طبیعی و خدادادی و بشری آزادی و استقلال از اشغال و استعمار فاشیسم راسیست فارس، چه مذهبی و چه غیرمذهبی برسند؟ این یکی را نه تنها انگلیس، بلکه هیچ یک از قدرتهای صلیبی جهان هرگز و به هیچ عنوان نمی خواهند. آری، قطعی اینترنت توسط جمهوری اسلامی ایران، بدون هیچ شک و تردیدی، دستور استاد اعظم ملا-سیدهای فراماسونر مفعول جمهوری شیطانی صلیبی ضد تورک، ضد عرب، ضد اسلام و ضد انسان پانفارس ایران، یعنی انگلیس بوده تا هم حاکمیت جمهوری اسلامی با نیروهای خونخوار ضدبشرس بتواند با تسلط بر اوضاع کشور و مخصوصا شهرها و مناطق غیرفارس نشین و کل رسانه ها، از انعکاس اخبار کشتار ددمنشانه و وحشیانه ملل غیرفارس در قیام اخیر پیشگیری کرده و مهندسی سرکوب قیام را به راحتی در دست بگیرد و از سوی دیگر استعمار صلیبی غرب با همکاری کامل جمهوری اسلامی ایران، بتوانند با آوردن طیفهای و مهره های مختلف خودشان چون رضا پهلوی (پسر محمدرضا پالانی منحوس، قاتل بیش از 75 هزار انسان مظلوم تورک آزربایجانی در فاصله سالهای 1325- 1330/ 1945-1946)، طیف به اصلاح مشروطه طلبان و نسناسهای مانقورت به شدت ضد تورک و ضد آزربایجان و ضد بشر چون حجت کلاشی و پیاده نظام خودشان عملا به در دست گرفتن رهبری اعتراضات و انقلاب ملل ایران به سود رضا پالانی و بازگرداندن حاکمیت شوم و ذاتا ضد تورک و ضد آزربایجان پهلوی بپردازند. این که در همان آغاز قیام خامنه ای مفعول فراماسون اعلام می کند که این اعتراضات و شورشها را خانواده پهلوی و مجاهدین خلق راه انداخته اند، برای ما فعالان حرکت ملی آزربایجان بسیار پرمعنی است: خامنه ای به دستور اربابانش انگلیس، روس و چین می کوشد، اپوزیسیون قلابی استعمار صلیبی ساخته و پرورده را به جای اوپوزیسیون حقیقی: حرکت ملی آزربایجان و کل حرکتهای ملی حق طلبانه و آزادیخواهانه و استقلال طلبانه ملل غیرفارس ایران قالب کند. این سخنان همگی معنی دار و مهندسی شده و کارشده است و خامنه ای فراماسون بدون اجازه ارباب استاد اعظمش آب هم نمی خورد. در اظهارات سران سپاه مبنی بر «فروغ جاویدان دوم» بودن این حرکتهای حق طلبانه اعتراضی ملل غیرفارس ایران و «مرصاد دوم» بودن سرکوبهای ضدبشری و جنایتکارانه رژیم جمهوری اسلامی ایران نیز به وضوح می توان بهانه جوییهای دقیق رژیم با انتساب حق طلبان دستگیر و زندانی شده ملل غیرفارس ب سازمان منفور نژادپرست مجاهدین خلق ایران به منظور سرکوب و کشتار گسترده آنها دیده می شود. گفتیم که رضا پالانی و محمدرضا پالانی و رضا کوچوک پالانی نیز دقیقا مثل خمینی و خامنه ای سر در آخور استعمار صلیبی فراماسونری غربی داشته و هنوز هم دارند. اساسا در یک نگاه کلی انقلاب مشروطه استعماری و انگلیسی بود چون سبب به قدرت رسیدن رضا پالانی و سلطه و آتوریته فاشیسم فارس شد و انقلاب اسلامی ایران نیز باز استعماری و انگلیسی بود چون سبب به قدرت رسیدن ملا-سیدهای مفعول فراماسون و سلطه گفتمان اسلام آریایی یا تشیع مجوسی شعوبی ضد تورک و ضد عرب پارسی شد و این بار نیز رسانه های صلیبی با تمام قدرت اهریمنیشان می کوشند بار دیگر مهندسی و رهبری فکری حرکت گسترده و حق طلبانه ملل غیرفارس ایران را به دست بگیرند و «مهره» دیگری (مثل رضا پالانی و خمینی) را که قبلا «در پشت صحنه» روی او کار کرده و می کنند، دوباره بر سر قدرت بیاورند؛ از این رو نوشتن این گونه متون افشاگرانه و روشنگرانه از آب خوردن نیز برای ما فعالان حرکت ملی آزربایجان و کل فعالان ملی ملل غیرفارس ایران لازم است. چون نخواهیم گذاشت استعمار صلیبی باز هم مهره ای و پارادایمی را بزک کرده بر ملت تورک آزربایجان و تمامی ملل غیرفارس ایران حاکم کند. بارها گفته و نوشته ام و باز هم می گویم و می نویسم که ایران در صد سال اخیر به حاکمیت رسیدن فاشیسم راسیست فارس، هرگز یک کشور نیست، بلکه یک پروژه استعماری صلیبی ضد تورک و ضد عرب و ضد اسلام و ضد بشر است. پروژه ای ضدبشری، نژادپرستانه و استعماری که با فعالیت مقدس ضد استعماری و بشردوستانه ما فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و سر تا سر ایران و نیز فعالیت ملی ملل غیرفارس دیگر ایران می رود که طومارش برای همیشه به هم بپیچد؛ منتها یک شرط دارد: «همه حرفها را صرف نظر از این که گوینده اش کیست و وابسته به کدام حزب و تشکیلات و گروه است، بشنویم و به درست ترین آنها عمل کنیم».
آری، ما فعالان حرکت مقدس ملی آزربایجان با کل جهان صلیبی ضد تورک و ضد آزربایجان و ضد تورکیه جهان می جنگیم نه با جمهوری اسلامی ایران که به قول یکی از دوستانمان مورچۀ کوچکی بیش نیست: دستور گران شدن سه برابر بنزین، طبق همیشه این 41 سال منحوس حاکمیت ملا-سیدهای فراماسونر جمهوری شیطانی ضد بشری ایران، از لندن به تهران داده می شود؛ تا ملت قیام کنند و مثل همیشه که هر ده سال (1378- 1388- 1398) یک قیامی راه انداخته می شود تا به عنوان سوپاپ اطمینان، بخار اضافی از محفظه ایران خالی شود، پتانسیل اعتراض و انقلاب حق طلبانه مردمی خالی شود و حاکمیت بتواند با جمع کردن قیام بار دیگر به عمر منحوس خود ادامه دهد. البته این به معنی آن نیست که من با هر نوع قیام مردمی علیه جمهوری شیطانی ایران مخالفم. نه، من با تمام وجود با هرگونه قیام و اعتراض بزرگ و کوچک اتفاقا خیلی هم موافقم ولی بیش از همه به این اصل ایمان قاطع دارم که شکست قطعی حاکمیت فاشیسم راسیست فارس، چه از نوع مذهبی و چه از نوع غیرمذهبی اش، به دست ملت بزرگ تورک آزربایجان با همکاری ملل غیرفارس دیگر و به شرط اتحاد صادقانه ملل غیرفارس علیه فاشیسم ضد بشر فارس، امکان پذیر است و برای همین رو می کنم به کل فعالان سیاسی ایران و می گویم: تنها راه رهایی کل ملتهای ایران از چنگ جمهوری اسلامی ایران این است که کل فعالان سیاسی ایران شیطنت صلیبی را کنار بگذارند و واقعیت وجود بیش از 42 میلیون تورک آزربایجانی و غیرآزربایجانی در ایران را بپذیرند و نه تنها تورک بودن اکثریت مردم ایران را بپذیرند، بلکه جار بزنند و از آن صادقانه دفاع و حمایت کنند تا ملت تورک آزربایجان ساکن در تهران، با همکاری کامل انسانهای ملل غیرفارس دیگر، کار رژیم جمهوری اسلامی ایران را یکسره کند و هم کل انسانهای ملت تورک آزربایجان و سرتا سر ایران به حق بشری و اولیه آزادی و استقلال از اشغال و استعمار فاشیسم راسیست فارس (چه مذهبی چه غیرمذهبی) برسند و هم ملل غیرفارس کورد، عرب، بلوچ، لور و ... دیگر. چاره دیگری نیست: تا زمانی که شیطنت نژادپرستی پانفارس در میان اوپوزیسیون قلابی راستی و چپی فارس هست، خلاصی از جمهوری اسلامی ایران را باید در خواب ببینیم.
مسئله اینترنت و ضعف مدیای حرکت ملی آزربایجان
آری، اینترنت در ایران با دستور لندن قطع می شود تا مهندسی قیام ملتهای غیرفارس ایران، هم در داخل ایران و هم در خارج از آن، به راحتی انجام گیرد. ما فعالان حرکت ملی آزربایجان و تمامی حرکات ملی ملل غیر فارس که اینترنت از ابتدایی ترین لوازم ارتباط ما با ملت تورک خودمان و ملل غیرفارس دیگر است، نمی توانیم افشاگری و روشنگری و بیدارگری کنیم و فقط می ماند تلویزیونهای ماهواره ای نژادپرستان فارس و کورد که مهندسی این قیام حق طلبانه را به نفع فاشیسم ضد تورک و ضد بشر فارس- کورد انجام دهند. آن قدر از این که این نوشته هایم را نمی توانم «سر وقت» در آذوح منتشر کنم حرص و جوش می خورم که کم مانده است سکته قلبی یا مغزی کنم: در مقابل بیش از 20 شبکه تلویزیونی سیاسی ماهواره ای کوردی و بیش از 20 شبکه تلویزیونی سیاسی ماهواره ای فاشیستی فارسی، ما یک گوناز تی وی داریم و یک تلویزیون an.t که خدا را هزاران هزار مرتبه شکر، گویا به مدیریت خوب صالح کامرانی، فعال ارزشمند حرکت ملی آزربایجان، به تازگی و بعد از قیام اخیر در روز شنبه هفته اخیر در ماهواره یاه ست دیده و شنیده می شود که این دو تلویزیون ما هم نه از لحاظ تعداد نفرات و تحلیل گران و نه از لحاظ تجربه مجریان، هرگز به گرد پای تلویزیونهای تمام حرفه ای استعمار صلیبی نمی رسند. با این وضع اگر حرکت ملی ما پیروز شود، چیزی در حد «معجزات الهی» است. نمی خواهم خواننده را دلسرد کنم ولی در حرکتی که سایتهای قدرتمندش کم تعداد و کاملا بی تناسب با جمعیت بیش از 42 میلیونی ملت تورک آزربایجان و سر تا سر ایران هستند، و با تاسف فراوان، بیش از 10 سال است که نوشته های شخص مرا که بیش از 20 سال است در متن حرکت ملی بوده و هستم، خیلی هایشان، منتشر نمی کنند و فقط سایت آذوح و امیر مردانی ملتچی صادق قهرمان بعد از کشف من از سال 1392 به بعد نوشته هایم را منتشر می کند، چه امیدی به پیروزی داریم؟ حال من نمی گویم خدای سواد و تحلیل و مغز متفکر حرکت هستم، اما یک لیبرو و پیشرو فکری و یکه تاز عرصه استراتژی و تئوری کاربردی هستم که در حرکت ملی آزربایجان از هر جهت تازه و قدرتمند و کاربردی است، پس چه بهانه ای دارند که از منتشر کردن نوشته های همچون منی که به گواهی صدها مقاله و کتابم، کوه مقدس اوجالان ساوالان بی شک هر 100 سال یکی مثل مرا تقدیم آزربایجان می کند، خودداری می کنند؟
متاسفانه تئوریسینها و استراتژیستهای حرکت ملی که تعدادشان بحمدالله کم نیست، بر خلاف شخص من که سالهای سال است، فریاد می زنم که جمعیت بیش از 15 میلیونی تورک آزربایجانی ساکن در استانهای تهران و البرز و قوم و قزوین که همگی عموزاده های ما ملت تورک آزربایجان ساکن در استانهای آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی و اردبیل و زنگان و همدان و گیلان و قزوین هستند، بهترین امکان و پتانسیلیته ما ملت تورک آزربایجان برای پیروزی قطعی بر فاشیسم راسیست ضد تورک و ضد آزربایجان فارس- کورد است، به این قناعت نرسیده اند که باید حمله را از «جلوی دروازۀ حریف» (فاشیسم راسیست فارس)، یعنی «تهران» شروع کرد، نه این که دور خانه خودمان، شهر تبریز، مانند انقلاب مشروطه سنگر بکشیم و دقیقا مثل زمان ستارخان و پیشه وری در خانه خودمان خفت شویم! الان حدود 115 سال از زمان ستارخان و 74 سال از دوره پیشه وری و «اشغال خونین و نظامی آزربایجان به دست فاشیسم راسیست ضد تورک و ضد آزربایجان فارس» گذشته و در طول این 115 سال، مخصوصا 74 سال اخیر، ملت تورک آزربایجان ما، با سیاستهای مغرضانه ضدبشری، موحش، استعماری نژادپرستانه پهلوی و جمهوری اسلامی، میلیونها میلیون انسان شهرها و روستاهایمان در استانهای آزربایجان شرقی و غربی و اردبیل و زنگان و همدان و قزوین ترک شهر و روستا و دیار کرده اند و در استانهای جعلی تهران و البرز و قوم و قزوین و مرکزی و ... ساکن شده اند. از متفکران مدعی حرکت ملی آزربایجان که درتلویزیون گوناز، علت شرکت نکردن اردبیل را در قیام اخیر ملل ایران، «بویونو بوکوک اولماق» (ذلیل شدن و گردن کج کردن) ملت تورک آزربایجان ساکن در استان اردبیل انالیز می کنند، می پرسم: مگر در شهر و کل استان اردبیل چند نفر انسان تورک آزربایجانی مانده است که در این سده اخیر به استانهای تهران و البرز کوچ نکرده است؟ آقا، خانم به فریاد من گوش کنید. من هم در عرصه تئوری و استراتژی و سواد نخبه هستم و هم دهه هاست در داخل آزربایجان در متن اجتماع و در میان مردم هستم: در استان اردبیل و شهر اردبیل به خدا مردمی هستند که نای بیرون رفتن از خانه را ندارند. از بس گرسنه و مستاصل هستند وانگهی چه کسی گفته در محلات شهر اردبیل قیامی صورت نگرفت؟ هر کسی گفته یا خبر ندارد و نادان یا خائن است: از همان روز شنبه آغاز قیام، در محله بزرگ گولموغان (گلمغان) اردبیل جاده ها را جوانان گرسنه تورک بستند و لاستیکهای بزرگ را آتش زدند و اوضاع در سلمان آباد اردبیل به طوری متشنج و حاد بود که حاکمیت تمام نیروهایش را در آنجا ریخته بود و برای هر یک نفر شخصی دو نفر مامور و سپاهی و بسیجی بود و با این وجود در میدان شریعتی اردبیل تجمع جوانان صورت گرفت و یگان ویژه نیروی انتظامی حاکمیت شیشه دهها ماشین را شکست و چندین جوان معترض را ضرب و شتم و متفرق کرد و تا انجایی که اطلاع داریم یک شهید از شهدای تورک آزربایجانی این قیام به نام «سید علی فتوحی کوهساره» فرزند «میرسلمان» که اهل اردبیل متاهل بوده و در جریان اعتراضات در اردبیل به دست نیروهای امنیتی رژیم نژادپرست فارس شهید شده است، تا کنون محرز شده است. لازم به ذکر است که این شهید در خانه اش به شهادت نرسیده است و در جریان قیام شهید شده است. باری، مگر جانی هم در اردبیل مانده است که قیامی هم بکند: از هر نام خانوادگی (خاندان) تورک آزربایجانی در کل استان اردبیل سه پسر عمو در استانهای تهران، البرز هستند و یک پسر عمو، ان هم ضعیف ترین پسر عمو از نظر مالی و معنوی در اردبیل مانده اند. در استانهای دیگر آزربایجانی نیز وضع به همین صورت است. پس وقتی من می گویم و به اصرار می گویم که کل شهدایی که در استانهای تهران و البرز در این روزها شهید شده اند و تعدادشان بیش از 100 نفر است، همگی تورک آزربایجانی و از بستگان تورکهای آزربایجانی ساکن در چهار استان آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی و اردبیل و زنگان هستند، بیهوده نمی گویم. این شهدای گرانقدر تورک آزربایجان، هزینه های ملت تورک آزربایجان در راه مقدس آزادی و استقلال از اشغال و استعمار فاشیسم راسیست فارس هستند و ما، فعالان ملی وظیفه داریم که نام و نشان دقیق هر کدام از این شهدا را پیدا کنیم و در رسانه ها و نوشته هایمان معرفی و بولد رسانه ای کنیم. ما که می دانیک که فاشیسم فارس و استعمار صلیبی ارباب فاشیسم فارس هرگز این شهدای تورک آزربایجانی را به عنوان «تورک آزربایجانی» معرفی و بولد رسانه ای نخواهدکرد: پس وظیفه ما این است که همه انسانهای ملت تورک آزربایجان خودمان را در همه استانها، نه فقط در آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی و اردبیل و زنگان و همدان و قزوین، بلکه در تهران، البرز، قوم، مرکزی، اصفهان، شیراز و غیره، در کل ایران، صاحب شویم و نام و نام خانوادگی و مشخصات این شهدا را با تاکید بر «تورک بودن»، «تورک آزربایجانی بودن»، «تورک قاشقای بودن» و ... اینها بولد رسانه ای کنیم: استراتژی موثر و قدرتمند این است نه این که چشمانان را فقط به استانهای آزربایجان شرقی و آزربایجان عربی و اردبیل و زنگان و همدان و قزوین بدوزیم و از انبوه انسانهای تورک خودمان غافل شویم.
گوشتان را باز کنید و یک بار محض رضای خدا بشنوید و بفهیمد و در تحلیلهایستان نیز به کار ببرید. ما باید «همه» انسانهای ملت تورک خود را بشناسیم و با «تمام» نیروی ارزشمند انسانیمان به فاشیسم فارس «حمله- دفاع» کنیم، وگرنه می بازیم و باختمان اجتناب ناپذیر است. بعد از باخت من یقه شماها را خواهم گرفت و خواهم درید که چرا مرا جدی نگرفتید و حرفهای مرا که دارم از درد بی توجهی خودیهایمان می سوزم و می گذارم در وقت خودش گوش نکردید. شما ملتچیهای تورک آزربایجانی کی به من گوش خواهید داد؟ مگر چند درصد ملت تورک آزربایجان ما در پنج استان آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی و اردبیل و زنگان و همدان مانده که برایشان موعظه می کنید؟ نصفش مانده؟ یک چهارمش مانده؟ کی می خواهید بفهیمد و نه تنها بفهمید بلکه عمیقا متمرکز شوید و بیدارسازی را در کل استانهای تورک آزربایجانی نشین و غیرآزربایجانی نشین ایران انجام دهید و به کل آزربایجان تاریخی و حقیقی متمرکز شوید؟ هشدار می دهم که اگر دیر بجنبید دشمن غدارمان که صدای نحسش در در تلویزیونهای سیاسی ماهواره ای نژادپرستان فارس پرست کورد پرست ارمنی پرست پانفارس، یعنی بی بی سی فارسی BBC Persian، ایران اینترنشنال Iran International ، صدای آمریکا Voa Tv Persian، دیدگاه Didgah Tv، تلویزیون اندیشه Andishe Tv، کانال جدید Kananl Jadid، پارس تی وی Pars Tv، ایران فردا IRAN-E-FARDA، رادیو فردا Radio Farda، من و تو Manoto Tv، ایران آریایی، تلویزیون رها، سیمای آزادی (تلویزیون مجاهدین خلق ایران)، کانال 1، رادیو زمانه، دویچه وله، یورونیوز، میهن تی وی، شبکۀ تلویزیونی بیان، کلمه و ... همه روزه به گوش می رسد، ابتکار عمل را مثل همیشه به دست گرفته و رضا کوچوک پالانی یا یک مهره دیگر را سر کار می آورد و میلیونها انسان آسیمیله شده و مانقورت شده خودمان، یعنی پسرعموها و عموزاده های خودمان را در استانهای تهران و البرز مغزآلایی و آماده و مسلح می کند و تاریخ را برای دومین بار برای ملت تورک آزربایجان تکرار می کند. آهای! آقای محبوب تیشه که بدون هیچ تجربه ای مجری گری و تحلیل، تلویزیون گوناز را در دست گرفته ای، پیمان عارف هرگز احمق نیست، او یک مانقورت فاشیست مکار است. من و همفکرانم یاد گرفته ایم که دشمن را اگر مورچه هم باشد، فیل حساب کنیم. پیمان عارف فاشیست مانقورت ضد تورک ذاتی و ضد آزربایجان هرگز «احمق» نیست، بلکه مأمور استعمار صلیبی انگلیس است که کاملا حساب شده با مکاری این حرف را می زند. و البته او که عددی نیست: استعمار صلیبی پلید انگلیس به او و امید دانا و علیرضا کیانی و ایرج مصداقی دستور می دهد که این حرف را بزنید و آنها هم ما فعالان حرکت ملی را به نسل کشی مشابه 21 آذر 1325 تهدید می کنند. این که مهرهای حقیر و مبتذل سیاسی، این اراذل و اوباش سیاسی ما را تهدید جانی می کنند، زیاد مهم نیست. حیف فاحشه سیاسی که به اینها بگوییم، فاحشه یک انسان ارزشمند است که برای پر کردن شکم خودش و دلبندانش تن خودش را می فروشد، امثال پیمان عارف، ایرج مصداقی، امید دانا و علیرضا کیانی که ما ملت تاریخساز و قهرمان تورک آزربایجان را تهدید به نسل کشی گسترده می کنند. مهم «هدف» ارباب اینها، استعمار صلیبی انگلیس، از این تهدید است و این که می خواهد چه «بازی»ای را پیش پای ما بگذارد و انتظار دارد وارد کدام زمین بازی او شویم و مطابق میل او، بازی او را بکنیم: حتی با تهدیدمان به نسل کشی مشابه 21 آذر 1325 می خواهند تمرکز ما را از آزربایجان بزرگ تاریخی و آزربایجان واقعی و حقیقی یعنی کل استانهای گیلان، همدان، قزوین، البرز، تهران، مرکزی، غرب سمنان، شمال اصفهان، شمال و غرب کوردستان، غرب کرمانشاه و ... منحرف کنند تا فقط به چهار استان آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی و اردبیل و زنگان متمرکز شوم و چشم به تبریز بدوزیم که مبادا لولوی فارس- کورد آن را از دست ما بدزدد!! من به عنوان یک تئوریسین استراتژیست مثل همیشه می گویم: استعمار صلیبی غرب مثل همیشه می خواهند که ما فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و سر تا سر ایران، در تبریز متوقف شویم و طبق تاریخ سیاه معاصر «در تبریز سنگر بگیریم» و میلیونها انسان تورک آزربایجانی خودمان در استانهای تهران و البرز و مرکزی و قوم و گیلان و همدان و قزوین و ... را نبینیم؛ آنها را بیدار و آماده قیام ملی تورکی و آزربایجانی نکنیم تا استعمار صلیبی و نوکران فارس- کوردش مثل همیشه تاریخ «کار» خودشان را که عبارت باشد از مغزآلایی و آسیمیله و مانقورت کردن میلیونها انسان تورک آزربایجانی و مسلح و مجهز کردنشان به سلاحهای گرم و فرستادن مانقورت به جنگ تورک و نسل کشی ملت تورک آزربایجان ساکن در تبریز بکنند: بهوش آزربایجان که اگر با زبان خودمان در تبریز متوقف شویم و چشم و ذهن خودمان را باز نکنیم حرفهای امثال پیمان عارف و ایرج مصداقی به حقیقت می پیوندد و فاشیسم فارس با مدیای استعمار صلیبی غرب و تلویزیونهای سیاسی ماهواره ای نژادپرستان فارس پرست کورد پرست ارمنی پرست پانفارس، یعنی بی بی سی فارسی BBC Persian، ایران اینترنشنال Iran International ، صدای آمریکا Voa Tv Persian، دیدگاه Didgah Tv، تلویزیون اندیشه Andishe Tv، کانال جدید Kananl Jadid، پارس تی وی Pars Tv، ایران فردا IRAN-E-FARDA، رادیو فردا Radio Farda، من و تو Manoto Tv، ایران آریایی، تلویزیون رها، سیمای آزادی (تلویزیون مجاهدین خلق ایران)، کانال 1، رادیو زمانه، دویچه وله، یورونیوز، میهن تی وی، شبکۀ تلویزیونی بیان، کلمه و ... ملت تورک آزربایجان ساکن در استانهای تهران و البرز را مغزآلایی و مانقورت ضد تورک و ضد آزربایجان و آماده و مسلح کنند و سر وقت ما که در دم خانه خودمان تبریز سنگر گرفته ایم می فرستند و تورک را به دست مانقورت نسل کشی می کنند و در آن موقع کار واقعا تمام است: نه از تورک اثری می ماند و نه از آزربایجان. مگر در سال 1325 همین کار را نکردند؟ چرا «دوباره» بیدار نمی شوید ای مدعیان بیداری ملی در حرکت ملی آزربایجان که متاسفانه یکی دو مدیای تاثیرگذار حرکت ملی را در اختیار دارد؟ آه! آه! آه! اگر فط دو ساعت، زیاد نه، دو ساعت تلویزیون گوناز در اختیار من بود، آن موقع می دیدید که کار فاشیسم فارس-کورد- صلیبی را یکسره می کردم. افسوس! افسوس! افسوس که مدیای تاثیرگذار سمعی و بری در اختیار من نیست. بهوش فعالان حرکت ملی آزربایجان، اگر به حرفهای دلسوزانه من گوش نکنید، در «آن زمان» که کار از کار گذشت، پشیمان خواهیدشد و این پشیمانی به لعنت خدا هم نمی ارزد. پس تا دیر نشده صدها برابر تبریز، روی استانهای گیلان، قزوین، همدان، تهران، البرز، قوم، مرکزی و ... نیز حساب و کار کنید تا فاشیسم فارس را در تهران و البرز خفت و غافلگیر کنیم. به خدا قلبم ترکید از بس که این حرفها را زدم. اگر روزی که سکته قلبی کردم و مُردم ای جماعت بدانید که از دست فاشیستهای فارس نمردم چون هیچ کس دست فاشیسم فارس- کورد را در حرکت ملی، آن گونه که من خوانده ام نخوانده است. خدا به من نوری و قابلیتی و نعمتی و سوادی و بینشی از نور خودش داده که درون اینها و همه چیز اینها را عیان می بینیم. من از دست خودیهای نادان و احمق که خودشان را فعال تئوریسین حرکت ملی می شمارند بیشتر لطمه خورده ام تا از دست فاشیستهای مکار حقیر فارس- کورد.
آری، می توان روی همان 8 میلیون انسان تورک آزربایجانی موجود در شهر تهران، و با بیدارسازی آنها از نظر شعور ملی تورکی و آزربایجانی، فاشیسم فارس را در لانه اش خفه کرد، تا اصلا به فکر تبریز نیفتد: استراتژی موثر این است. نوشتن من در یک سایت (آذوح) چه فایده ای دارد؟ وقتی که من از ترس جانم یا از ترس دستگیری و به زندان افتادن و دور ماندن اجباری از پشت کامپیوتر و کیبورد و مانیتور، برای نوشتن با اسم مستعار «اوجالان ساوالان» مجبورم، متاسفانه شاهدیم که تلویزیونچیهای حرفه ای حرکت ملی ما، مثل احمد اوبالی و جواد اسماعیل بیلی در این روزهای حساس پس کشیده اند و تلویزیون گوناز را به جوان بی تجربه ای چون محبوب تیشه سپرده اند، که متاسفانه برخلاف زبانش که مدام از دموکراسی و حقوق بشر دم می زند، رفتارش و علمش و عملکردش از دیدگاه روانشناختی به خوبی گواه است که یک دیکتاتور ذاتی واقعی است! مثلا در برنامه دیشب دوشنبه 27 آبان ماه 1398/ 18 نوامبر 2019/ 20 ربیع الاول 1441 به عیان شاهد بودیم که از دو نفر ملتچی کارکشته و نخبه که بر خلاف این جوان بی تجربه و خودرای، در حرکت ملی آزربایجان سالهای سال استخوان خرد کرده اند: اومود دوزگون و مهدی نعیمی دعوت کرده بود. جالب بود که در طول حدود دو ساعت برنامه یعنی 120 دقیقه، 80 دقیقه را خود محبوب تیشه حرف زد! بقیه اش را هم که فرصت صحبت به دو مهمان کارکشته و باتجربه چون اومود دوزگون و نیز مهدی نعیمی می داد، مدام به میان حرفهای این دو صاحبنظر و تئوریسین و استراتژیست ملتچی تورک آزربایجان می پرید و حرفها را با بی ملاحظگی و البته زور و دیکتاتورمآبی قطع میکرد و بدین وسیله به شعور مهمانان ارزشمند تلویزیون و نیز میلیونها مخاطبان تلویزیون بارها توهین می کرد. کار زشت و دور از ادب و ملاحظه قطع کردن صدای شخص سخنگو، به مهمانان عزیز برنامه منحصر نیست و متاسفانه محبوب تیشه این کار را با کسانی که به تلویزیون زنگ می زنند نیز می کند! انگار در حرکت ملی فقط ایشان صاحبنظر هستند و کسی حق اظهار نظر بر خلاف نظر ایشان یا با کوچکترین زاویه با نظر ایشان ندارد!! از این دست ملتچیهای خود عقل کل پندار، در حرکت ملی آزربایجان متاسفانه و هزار متاسفانه کم نداریم. در این میان محبوب تیشه نمونه خوبی برای حرف من است: در یک برنامه مربوط به حماسه 10 آبان ملت تورک آزربایجان در استادیوم قورد دره سی تبریز، مثلا یک بار دو سه بار گفت: «پیمان عارف احمق است»! زنگ زننده ای از ادبیل که معلوم بود که آدم پخته و باسوادی است گفت: «پیمان عارف احمق نیست. فاشیست است» و بلافاصله محبوب تیشه حرف تلفن زننده را قطع کرد و گفت: «این نظر شخصی من است» (یعنی که شما، هر که باشید، حق ندارید نظر شخصی مرا، هرچند آشکارا اشتباه باشد، زیر انتقاد ببرید) و بعد با بی حوصلگی خواستار قطع شدن حرف حقِ آن زنگ زننده را که خواستار کمک سریع به زلزله زدگان ساراب- میانه شده بود و مثل من، با به کارگیری ترمین «شوونیسم» به جای «فاشیسم» و «راسیسم» مشکل داشت، شد! خوب من که یک روانشناس هستم به خوبی نشانه های تک رایی و دیکتاتوری را در کل حرکات و وجنات و حرفها و جبهه گیریها و موضع گیریهای این جوان خام می بینم. این جوان خام حتی تا این قدر در اجتماعات انسانی ملت بافرهنگ تورک آزربایجان نبوده است، که بفهمد یک تورک آزربایجانی با فرهنگ خاص احترام به بزرگترها، باید موقع حرف زدن دیگران، مخصوصا بزرگترها و باتجربه ها ساکت ماند و گوش کرد و بعد با احترام نظر داد. بیچاره مهدی نعیمی که از ملتچیهای باسابقه اردبیلی حرکت ملی و شخص نجیبی است، در برنامه 120 دقیقه ای دیشب، حتی 10 دقیقه از طرف مجری، محبوب تیشه، فرصت حرف زدن پیدا نکرد و این 10 دقیقه را هم محبوب تیشه دم به دقیقه حرفش را قطع کرد و رشته سخن را از او گرفت و او را مات و مبهوت نگه داشت:آخر برادر من، محبوب تیشه، با دو تا مقاله به نفع «عباس لسانی» که نوشته ای (و البته کار بسیار خوبی کرده ای) و دل احمد اوبالی را برده ای که انسان دموکرات و ملتچی حقیقی نمی شود! وقتی مهمان دعوت می کنی به شعور مهمانت و مخاطبان تلویزیونت احترام بگذار و موضع حرف زدن او لااقل ساکت باش. زبان تو دارد از دموکراسی و آزادی و حقوق بشر حرف می زند، ولی «عمل» تو در صحنه تلویزیون و در مقابل میلیونها جفت چشم دارد دیکتاتوری و خودرایی و استبداد را عملا نشان می دهد. تو بهتر است بروی و تلویزیونهای دیگر را نگاه کنی و مجری بودن را یاد بگیری. تو که داری دیکتاتوری را عملا نشان می دهی حق نداری خودت را دموکرات و باسواد نشان دهی. البته تو تقصیر نداری. تقصیر را احمد اوبالی دارد که با آن همه ادعا و تجربه رسانه ای اش، جوان خام و بی تجربه و ناپخته ای چون تو را از میان این همه فعال مجرب قدرتمند تئوریسین استراتژیست ارزشمند حرکت ملی در خارج از ایران، که در این راه مقدس صاحب ادب و تمکین و احترام بی نظیر هستند، انتخاب کرده و جلوی ویترین تلویزیون گوناز گذاشته است؟ آری، درست است که مشخصا در موضوع «تخریبات فعالان ارزشمند حرکت ملی آزربایجان»، «خودرایی و خودشیفتگی» و «تبلیغ یکی از فعالان ارزشمند حرکت ملی به جای تبلیغ همه فعالان ارزشمند حرکت ملی» سالهاست با احمد اوبالی و جواد اسماعیل بیلی به اصطلاح زاویه داریم (دارم از ادبیات محبوب تیشه بهره می برم!) ولی به نظرم احمد اوبالی و جواد اسماعیل بیلی از نظر تجربه حرفه ای و رسانه ای، بسیار بسیار بسیار پخته تر از محبوب تیشه بوده و هستند. پس لازم است تا گوناز مخاطبانش را از دست نداده فکری به حال این جوان خام بکنند وگرنه حرکت ملی از این جهت بیشتر زیان خواهددید. همان طور که دیدم، یک مخاطب از مخاطبان تلویزیون گوناز هم از محبوب تیشه می خواست که احمد اوبالی و جواد اسماعیل بیلی را هم دعوت کند!! بهوش باشیم که وقت خالی گذاشتن سنگر حرکت ملی در هیچ کدام از رسانه هایمان نیست.
پس اگر قرار باشد که از ملیت خاصی که بیشترین نقش در این اعتراضات ضد ظلم و حق طلبانه دارد، سخن برانیم بی شک ملت تورک آزربایجان ساکن در استانهای تهران، البرز، قوم، مرکزی باید بدون هیچ شکی باید نامشان اول از همه ملتهای ایران حتی فارسها آورده شود.سؤال اینجاست: با توجه به اکثریت مطلق تظاهر کنندگان تورک آزربایجانی در سر تا سر ایران، هدف اصلی تلویزیونهای سیاسی ماهواره ای نژادپرستان فارس پرست کورد پرست ارمنی پرست پانفارس، یعنی بی بی سی فارسی BBC Persian، ایران اینترنشنال Iran International ، صدای آمریکا Voa Tv Persian، دیدگاه Didgah Tv، تلویزیون اندیشه Andishe Tv، کانال جدید Kananl Jadid، پارس تی وی Pars Tv، ایران فردا IRAN-E-FARDA، رادیو فردا Radio Farda، من و تو Manoto Tv، ایران آریایی، تلویزیون رها، سیمای آزادی (تلویزیون مجاهدین خلق ایران)، کانال 1، رادیو زمانه، دویچه وله، یورونیوز، میهن تی وی، شبکۀ تلویزیونی بیان، کلمه و ... و مخصوصا و مخصوصا و مخصوصا تلویزیونهای ضد تورک ذاتی بی بی سی فارسی BBC Persian و مخصوصا و مخصوصا و مخصوصا تلویزین ضد تورک ذاتی ایران اینترنشنال Iran International از بولد رسانه ای کردن کوردها چیست؟ اگر بهانه شان تعداد شهدای این قیام است باید بگوییم که ملت تورک آزربایجان ساکن در شهرستانهای استانهای تورک نشین تهران، البرز، قوم، مرکزی بی شک از تمام ملل ایران بیشتر است و اگر بهانه شان مثل همان که شیاد سیاسی عبدالله مهتدی تروریست کورد می گوید: جوّ و فضای امنیتی در کوردستان است، باید همین جا تأکید کنیم که این جوّ و فضای امنیتی- پلیسی- اطلاعاتی 100 سال است که بر کل آزربایجان جنوبی و بلوچستان و تورکمنستان و عربستان ایران نیز حاکم است و کوردها از این نظر مختص و مخصوص نیستند. پس هدف شیطان الله الاعظم و آیت الشیطان العظمی انگلیس در دو رسانه ضد تورک، ضد آزربایجان، ضد تورکیه بی بی سی فارسی BBC Persian و مخصوصا و مخصوصا و مخصوصا تلویزین ضد تورک ذاتی ایران اینترنشنال Iran International از انی همه نفرت پراکنی علیه انسانهای قهرمان و آزادیخواه و تاریخساز و حق طلب ملت تورک آزربایجان و سر تا سر ایران و این همه تقدیس کوردهای تروریست تروریست پرور چیست؟ اگر بنا باشد ملتی را با وجود کثرت مطلق جمعیت ملتی نجیب و به واقع مظلوم بداینم، بی شک آن ملت، ملت تورک آزربایجان است که درست است که صد سال است به طور متوسط هر سی سال یک بار نسل کشی می شود، اما هرگز دست به اسلحه نبرده و مانند کوردها کلاشینکف بر دوش سربازان وظیفه را به گلوله نبسته است. آری، مظلوم واقعی ملت تورک آزربایجان است که صدها تن از نخبگانش در طول این 100 سال سیاه حاکمیت فاشیسم فارس (چه پهلوی و چه جمهوری اسلامی ایران) نسل کشی شده و یا به صورت برنامه ریزی شده شهید شده اند. فقط در طول 30 سال اخیر صدها نخبۀ بی نظیر ملت تورک آزربایجان از جمله پروفسور محمدتقی زهتابی کیریشچی پدر حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران، دکتر روح الله دیندار (از ساراب شهید شده در همدان)، مهندس محمدرضا نصیریان (از اردبیل)، میرکاظم موسوی (از کرج)، نادر موسی زاده (از خوی)، مهدی طالبی (آلپای زنگانلی: از زنگان)، بابک نوری (از کلیبر)، سهند افشاری (در راه اردبیل)، جلیل عابدی (از خیاو)، محمدعلی جنت نیا (از سولدوز)، عسگر قاسمی (از سولدوز)، همت اسم زاده (از سولدوز)، حسین فتحی پور (از سولدوز)، توحید آذریون (از سولدوز)، عیوض سیاحی (از اورمو)، فرزاد اسدپور (از اورمو)، مجید خدایی (از تبریز)، رسول محرمی پارام (از تبریز)، رضا میرآقاپور درویش (از تبریز)، بهزاد صبوحی نژاد (از تبریز)، ستار سلیمی (از تبریز)، وحید داور پناه (از تبریز، کورشده توسط حاکمیت)، سینا طارق (از تبریز)، قربان قاسمی (پدر عسگر قاسمی از سولدوز)، اکبر نوروزی (از تبریز)، سیاره رشتبری (از تبریز)، فرهاد محسنی نگارستان (از تبریز)، افشین عرفان خسروشاهی (از تبریز)، قادر صدیقی (از تبریز)، مهندس غلامرضا امانی به همراه دو برادرش (از تبریز)، چنگیز بخت آور (از تبریز)، میترا رضایی (از خوی)، مجید امیری (از تبریز که در حال نوشتن کتابی افشاگرانه و بیدارساز علیه حاکمیت ضد انسان جمهوری اسلامی به نام «قاراقوتو qaraqutu» بود)، حمیدرضا عبدی (از تبریز)، داریوش طبّاخی (از سولدوز)، غلامحسین ناصری (از نمین اردبیل)، علاءالدین ملماسی (از تبریز)، ابراهیم جعفرزاده به همراه همسرشان مینا کهربایی و دختر دو ساله شان آیلا (از خوی)، ناصر خانزاده (از تبریز)، دکتر اصغر پیرزاده (از اردبیل)، محمدحسن هرگلی معروف به «حسن دمیرچی» و «حسن آزربایجان» پدر معنوی حرکت ملی آزربایجان (از تبریز) به دست حاکمیت غدار و جانی جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسیده اند و بدون هیچ شک و شبهه ای این حاکمیت نسبت به ملت تورک آزربایجان خیلی بی رحم تر و جانی تر از دیگر ملل بوده است.
آری، ما به خوبی می دانیم که استعمار صلیبی انگلیس که به خوبی می داند که کار جمهوری اسلامی ایران تمام است و دیر یا زود از هم خواهدپاشید، با این بولد کردن مذبوحانه و مغرضانه کوردها درصدد است که الگوی عراق و سوریه را در ایران نیز پیاده کند و ایران آینده را دقیقاً مثل عراق و سوریه به «شیعه ها، سنی ها و کوردها» تقسیم کند و سهم بیشتری به کوردها در ایران بدهد. خوب در بررسی وضعیت قومی و اتنیکی دو کشور عراق و سوریه درمی یابیم که این دو کشور عمدتا عرب نشین بوده و هستند. پس استعمار صلیبی (آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و ...) در عراق با چشم پوشی آشکار از عامل مذهب در اشاره به کوردها در بیست سال اخیر کوشیده اند که قوم نورچشمی آلت دست خودشان، کورد را تافته جدابافته و عربها، تورکمانها (تورکها) نشان دهند و با حذف عمدی نام تورکمنها و عربها در عراق سوریه درصدد بوده و هستند که سرزمینهای تاریخی تورکان و عربها را به لطایف الحیل از جمله خلق و اجرای سناریوی ضد بشری «داعش» از این دو ملت گرفته و به قوم کورد بدهند که تا حد زیادی موفق هم بوده اند؛ اما در ایران عمدتا تورک نشین، ابلهانه بودن و احمقانه بودن این گونه تحلیلها و موضع گیریها از همین اول مشخص است: وضعیت اتنیکی ایران با عراق و سوریه از زمین و آسمان فرق می کند: در ایران این اتنیک تورک است که با جمعیت نزدیک به 43 میلیون پرجمعیت ترین اتنیک ایران است و کوردهای ایران بیش از یک دهم این 43 میلیون جمعیت ندارند. پس پروژه صلیبی «کوردستان بزرگ» قدرتهای صلیبی عملا بدون نسل کشی میلیونها تورک آزربایجانی و غیرآزربایجانی عملا غیرممکن است. یا باید جنگ جهانی مثل جنگ جهانی اول و دوم اتفاق بیفتد و این قدرتها بتوانند با استفاده از شلوغی جنگ با نسل کشی گسترده ملت تورک در کشورهای تورکیه و ایران و با تجزیه قسمتهای مهمی از تورکیه و ایران و دادن آن به تروریستهای کورد هدف مغرضانه ضد بشری خود را عملی کنند یا این که با کمک نظامی- تسلیحاتی گسترده و بی محابا به فاشیسم متحد فارس- کورد ملت تورک آزربایجان را مثل همیشه تاریخ، قتل عام و نسل کشی کنند و سرزمینهای تاریخی ما تورکان را مثل همیشه که به ارمنستان و کرجستان و چین و روسیه و یونان داده اند و می دهند، باز هم همان نقشه ها ضد بشری نژادپرستانه ضد تورک و ضد آزربایجان و ضد تورکیه خود را علمی کنند.
هر چه هست ما فعالان حرکت ملی ملت تورک آزربایجان به شدت به تبلیغات و پروپاگاندای قدرتهای صلیبی در تلویزیونهای سیاسی ماهواره ای نژادپرستان فارس پرست کورد پرست ارمنی پرست پانفارس بی بی سی فارسی BBC Persian، ایران اینترنشنال Iran International ، صدای آمریکا Voa Tv Persian، دیدگاه Didgah Tv، تلویزیون اندیشه Andishe Tv، کانال جدید Kananl Jadid، پارس تی وی Pars Tv، ایران فردا IRAN-E-FARDA، رادیو فردا Radio Farda، من و تو Manoto Tv، ایران آریایی، تلویزیون رها، سیمای آزادی (تلویزیون مجاهدین خلق ایران)، کانال 1، رادیو زمانه، دویچه وله، یورونیوز، میهن تی وی، شبکۀ تلویزیونی بیان، کلمه و ... به شدت حساس هستیم و لحظه به لحظه سناریوشان را به دقت رصد و تحلیل می کنیم. زندگی ما وقف افشای این توطئه ها شده است برای همین وقتی امروز می بینیم که جناب آقای یونس شاملی، که به نرم رفتاری با تروریستهای کورد و در اصل «رفیق بازی کمونیستی» و در نتیجه با ضدیت با تورکیه مشهور است و یکی از دلایل مخالفت من، اوجالان ساوالان با شخص او همین خاصیت ضدتورکیه و کوردپرست اوست، امروز 27 آبان ماه 1398 به ناگهان در تلویزیون ضد تورک ذاتی ایران اینترنشنال Iran International ظاهر می شود و مجری زن از او می پرسد که «آقای شاملی، برخیها می گویند این اعتراضات جنبه قومی و تجزیه طلبانه دارد. نظر شما چیست»؟ و ایشان گفتند که همه ملتهای ایران در این حرکت اعتراضی هستند و این حرکت صرفا جنبه معیشتی و اقتصادی دارد!!! آقای شاملی چرا و چرا و چرا از ظلم حاکمیت پهلوی و جمهوری اسلامی ایران در حق ملت تورک آزربایجان و تورکان کل ایران سده اخیر در قدغن کردن زبان تورکی نگفتی؟ چرا نگفتی که از دوران رضا پالانی تا کنون صدها و هزاران کارخانه و شرکت مادر تولیدی در تهران و مناطق فارس نشین ایران احداث و انسانهای قوم نورچشمی فارس، حتی زنان و دخترانشان در آنها به کار مشغول شده اند و ملت تورک آزربایجان را با اعمال سیاستهای فاشیستی دولتی پانفارسیستی گرسنه و مستاصل کرده اند و میلیونها انسان تورک آزربایجانی را وادار به مهاجرت به تهران، کرج، قوم، قزوین، اراک، ساوه، اصفهان، مشهد و ... کرده اند و اساسا درد ملت تورک آزربایجان و جنس مطالبات این ملت و ملل غیرفارس دیگر نمی تواند با مطالبات قوم فارس یکی باشد؟ آقای شاملی، چرا وقتی عبدالله مهتدی و دختر شرفکندی وقتی دهان باز می کنند از مظلومیت تروریستهای کورد می گویند. چرا زبانت، همان زبانی که در کلیپی که بر علیه طرفداران ملتچی مظلوم تراختورسازی که حماسه ماندگار 10 آبان استادیوم قورد دره سی تبریز را آفریدند، ساخته ای و «سلام نظامی» این جوانان پرشور مظلوم ملت تورک آزربایجان را به تورکیه محکوم کرده و در سایت ایران گلوبال پخش کرده ای، چرا این زبان و لحن تند و تیزت در تلویزیون ایران اینترنشنال Iran International این قدر کند و نرم شده بود و هیچ چیزی از مظلومیت حقیقی ملت تورک آزربایجان، همان ملتی که ادعای دفاع از آن را داری، نمی گویی؟! چرا از صد سال مظلومیت ملت قهرمان و ظلم ستیز تورک آزربایجان از صد سال ظلم و تبعیض و بی عدالتی و قدغن کردن زبان و شکستن قلم و تحقیر و توهین و تمسخر و جکسازیها و رذالتها و خباثتهای نژادپرستانه ضد تورک و ضد آزربایجان چرا یک کلمه نگفتی؟ آری، هر چیزی علتی دارد و علت دعوت جناب عالی، آقای یونس شاملی، در تاریخ 27 آبان ماه 1398 برای مصاحبه با تلویزیون ضد تورک صلیبی فاشیستی پانفارسیستی- پانکوردیستی ضد تورک ذاتی ایران اینترنشنال Iran International همان مصاحبه قبلی ضد تورکیه ات بود که در سایت ایران گلوبال هم اکنون قابل مشاهده است. آری، استعمار صلیبی انگلیس، شیطان الله الاعظم و آیت الشیطان العظمی انگلیس به هر کسی فرصت مصاحبه در تلویزیونهای خودش بی بی سی فارسی BBC Persian و ایران اینترنشنال Iran International نمی دهد. چرا ملتچیهای اصیل تورک چون امیر مردانی، اژدر تقی زاده، دکتر محمودعلی چهرگانی، ائلدار قاراداغی، داوود توران، صالح کامرانی و غیره را دعوت به مصاحبه نمی کنند و از یونس شاملی دعوت می کنند. پیداست که امثال یونس شاملی و محمدحسین یحیایی در این تورکیه ستیزی اخیرشان و بر خلاف جریان رود حرکت ملی شنا کردنشان با حرکت ملی آزربایجان زاویه پیدا کرده اند.
رهبری استراتژیک حرکت ملی به مثابه سرمربیگری بازی فوتبال
گفتم که من، اوجالان ساوالان از تئوریسینها و استراتژیستهای حرکت ملی آزربایجان هستم. تئوریسین بودن و استراتژیست بودن به این سادگی نیست: باید از نیرو و توان و امکانات و پتانسیل ملی ملت خودت به خوبی استفاده کنی. مهره چینی ها و ساختارها و الگوهای پیشنهادی ات، باید به شدت حساب شده و دقیق باشد به طوری که مو لای درز محاسباتت نرود. تئوری و استراتژی من برای حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و کل ایران استفاده از پتانسیل ارزشمند کل تورکان آزربایجان و کل ایران برای پیروزی قاطع و راحت بر فاشیسم راسیست متحد فارس- کورد- صلیبی است. من نقشه ها و راهکارهای کاربردی خودم را دقیق و کاربردی عرضه می کنم: من به عنوان تئوریسین حرکت ملی آزربایجان را دقیقا به عنوان یک «بازی» در نظر می گیرم: استراتژی مربیان کارکشته فوتبال در دهه های اخیر این که بازیکنها، لزوما نقش ثابت ندارند؛ برای همین به مثابه استراتژی «بهترین دفاع حمله است» در بازی فوتبال مدرن، دفاع دقیقا از جلوی دروازه حریف و توسط فورواردها شروع می شود و فورواردهای تیم، نقش «مدافع- مهاجم» را بازی می کنند: خاطر نشان می کنم که در استراتژی کاربردی من، جلویِ دروازۀ خودی حرکت ملی آزربایجان، تبریز و اردبیل و اورمو و زنگان و همدان و قزوین و جلوی دروازه حریف، استانهای تهران، البرز، قوم و مرکزی و اصفهان است. خوب، ما که به اندازه کافی بازیکن (تورک آزربایجانی غیرآزربایجانی/ قاشقای و غیره) در استانهای تهران، البرز، قوم و مرکزی و اصفهان داریم، چرا و به چه دلیل نمی خواهیم از این بازیکنان به نفع بازی خودمان استفاده کنیم؟ اگر استراتژی سیاسی و رهبری خوبی داشته باشیم چه بسا که کار را در همان تهران تمام کنیم (نه تبریز) و به قول حسن کریمزاده، کار آزادی و استقلال آزربایجان را با صدور یک بخشنامه از تهرانی که حق ماست و در اختیارمان می گیریم، می توانیم پیش ببریم و نیازی نباشد که دور تبریز سنگر بکشیم و در دم دورازه خودی به «دفاع» بپردازیم. شاید به من بگویند با کدام بازیکنها می خواهی بازی کنی؟ من بلافاصله می گویم: با بیش از 15 میلیون انسان تورک آزربایجانی و غیرآزربایجانی ساکن در این در استانهای تهران، البرز، قوم و مرکزی. پیش از این نیز در مقاله و کتاب خودم نوشته ام که اگر حرکت ملی را مثل بازی شطرنج بگیریم،15 میلیون انسان تورک آزربایجانی و غیرآزربایجانی ساکن در این در استانهای تهران، البرز، قوم و مرکزی مهره «وزیر/ ملکه» ما هستند که متاسفانه با بی توجهی تئوریسینها و استراتژیستهای خودی که متاسفانه بر خلاف زبانشان، عملا نقش رهبر حرکت ملی را بازی می کنند، آن را همان اول بازی شطرنج سیاسی و مبارزه سرنوشت ساز و حیاتی ملی به حریف غدار و مکار پارس- کورد خودمان آوانس می دهیم، که آبرومندانه ترین نام این به جز «حماقت» چیزی نیست. اگر تمثیل رینگ بوکس را به کار ببریم چشم پوشی ما فعالان حرکت ملی آزربایجان از میلیونها تورک آزربایجانی استانهای تهران و البرز مثل این است که ما یک دست خود را در پهلویمان محکم ببندیم و فقط با یک دست به مبارزه با حریف قدرمان در رینگ بوکس برویم! 15 میلیون انسان تورک آزربایجانی و غیرآزربایجانی ساکن در این در استانهای تهران، البرز، قوم و مرکزی که خیال و وهم نیست: عین واقعیت و حقیقت اتنیکی ملت ماست: از هر خاندان تورک آزربایجانی، مثلا از 4 پسر عمویی تورک آزربایجانی که نام «قربانی» را بر خود دارد، سه پسر عمو در یکی از استانهای تهران، البرز، قوم و مرکزی ساکن هستند و اینها به میل خودشان استانهای مادر آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی و اردبیل و زنگان و گیلان و همدان را ترک و راهی استانهای تهران، البرز، قوم و مرکزی نشده اند، بلکه صد سال آزگار است که بر اثر سیاستهای ضد بشری صلیبی بی رحمانه و ضدبشری حاکمیتهای پهلوی و جمهوری اسلامی که طبق اصل نژادپرستانه «تورک آزربایجانی را گرسنه نگه دار و وادار به کوچ به تهران و شهرهای بزرگ کن و در این شهرها فرزندان تورک را با آموزش و پرورش فارس زبان و با نژادپرستانه ترین برنامه های نژادپرستانه ضد تورک، مانقورت آذری ضد تورک کن و بر جمیعت ملت ایران (بخوانید قوم جعلی استعمارساخته فارس) بیفزا» دسته دسته و خانواده به خانواده و خاندان به خاندان شهرها و روستاهایمان به تدریج خالی شده و وادار به کوچ و ترک دیار و سرزمین مادری شان شده اند. سؤال اساسی و حیثیتی و بسیار حیاتی من این است: حرکت ملی آزربایجان کی و چه وقتی می خواهد از این پتانسیل ارزشمند برای پیروزی قاطع خودش بر فاشیسم راسیست متحد فارس- کورد- صلیبی بهره ببرد؟
حرکت ملی آزربایجان به مثابه یک سیستم یا ساختار
متاسفانه در بین فعالان و حتی مدعیان رهبری حرکت ملی آزربایجان، تفکر سیستماتیک/ ساختاری هنوز جا نیفتاده است. می دانیم که سیستم system کلیت یا مجموعه منظمی است که اجزا parts/ اعضاmembers / عناصری elements دارد. این اجزا/ اعضا/ عناصر هستند که سیستم را می سازند و سیستم بدون این اجزا/ اعضا/ عناصر اساسا وجود ندارد. موضوع مهم در این میان عنصر «ارتباط متقابل» reciprocal connection است: اجزا/ اعضا/ عناصر یک سیستم، از یک سو با همدیگر و از سوی دیگر با کل نظام «ارتباط متقابل» دارند. معنی اش این است که تقویت یک عنصر سبب تقویت کل سیستم و بالعکس حذف یا تضعیف هر جزء/ عضو/ عنصر، سبب تضعیف کل سیستم می شود. موجودیت و بقای سیستم بستگی مستقیم به تک تک اجزا/ اعضا/ عناصر آن دارد. ملت تورک آزربایجان و کل ایران به عنوان یک واقعیت اجتماعی، سیاسی و انسانی، دارای ویژگیهای تام و تمام یک سیستم است: متشکل از عناصر (تک تک انسانهای ملت تورک آزربایجان) است که با یکدیگر ارتباط متقابل دارند. هرگونه حذف، تضعیف و نادیده انگاشتن تک تک انسانهای ملت تورک آزربایجان، لطمه اش به کل سیستم (ملت تورک آزربایجان) می خورد و این واقعیتی غیرقابل انکار و حقیقتی انکارناشدنی است. نکته دیگر این که ارتباط متقابل عناصر و کلیتی که از آن منتج می شود، تحت قوانین و ضوابطی جریان دارد که می توان آن را با تعابیر منطقی بیان و تبیین کرد. سیستم را می شود با ساختار structure همطراز دانست: ساختار عبارت است از مجموعه ای از عناصر که بین آنها «نسبتهایی» relations در کار است؛ به نحوی که طبق اصل اصیل «ارتباط/ نسبت متقابل»، هرگونه تغییر در یکی از آن عناصر، یا نسبتها، مثل تقویت یا حذف، تضعیف و نادیده انگاشتن، سبب تغییر مثبت یا منفی در عناصر و نسبتهای دیگر و در نتیجه سبب تغییر مثبت یا منفی کل ساختار می شود.
اگر ما انسانهای ملت تورک آزربایجان را به عنوان اجزا یا عناصر تشکیل دهنده ملت تورک آزربایجان بدانیم، پیداست که در حرکت ملی ما برای قدرتمند شدن سیستم حرکتمان، باید روی تک تک انسانهای تورک آزربایجان (تک تک عناصر/ اجزاء/ اعضا) در کل استانهای جعلی ایران حساب و کار کار کنیم؛ برنامه داشته باشیم و جهت گیری استراتژیک سیاسی مان و روی سخنانمان با «همه» باشد تا سیستم ما با نهایت قدرت و پتانسیل حرکت کند و دوام و قوام داشته باشد: توجه بفرمایید روی «همه» انسانهای ملت تورک آزربایجان و سر تا سر ایران، نه فقط روی انسانهای ملت تورک آزربایجان ساکن در استانهای آزربایجان شرقی، آزربایجان غربی، اردبیل و زنگان. کاری که سردمداران و فعالان حرکت ملی تا کنون کرده اند از بیخ و بن اشتباه و نتیجۀ بی تجربگی سیاسی و خاصیت منفی عکس العملی بودن است که اختیار حرکت ما را به استراتژیستهای مکار و کارکشتۀ دشمن صلیبی می دهد. بدین ترتیب سردمداران حرکت ملی آزربایجان، با عدم درک درست و دید صحیح از مرزها و پراکندگی جغرافیایی و جمعیتی ملت تورک آزربایجان و سر تا سر ایران، عملا با سخنان و رویکرد سیاسی خودشان از بیش از نیمی از انسانهای ملت تورک آزربایجان ساکن در خارج از استانهای چهارگانه آزربایجان شرقی، آزربایجان غربی، اردبیل و زنگان، به نفع فاشیسم مکار و فوق العاده خطرناک فارس- کورد چشم پوشی کرده و آنها را با دست خودشان تقدیم فاشیسم مکار ضد تورک و ضد آزربایجان فارس- کورد کرده اند و هنوز هم می کنند و عجیب آن است که با وجود این که ما فعالان دلسوز حرکت ملی سالهاست نسبت به این اشتباه استراتژیک موحش و مهلک هشدارها می دهیم، و می گوییم که اگر تمام تخم مرغهای خود را در سبد این چهار استان آزربایجان شرقی، آزربایجان غربی، اردبیل و زنگان بگذاریم فاشیستهای متحد فارس- کورد حتی اختیار چهار روستای این چهار استان را به ما نخواهندداد چه برسد به چهار استان، ولی شگفتا که هنوز هم در تلویزیون گوناز به این اشتباه موحش و فوق العاده خطرناکشان ادامه می دهند؛ مثلا احمد اوبالی در تصاویر تظاهرات استانهای تهران و البرز و قوم و مرکزی می گوید: «نه اینها آزربایجان نیست!» و مهدی نعیمی در تحلیل خودش به همراه صادق عیسی بیلی در مورد علت بیرون نیامدن مردم اردبیل برای تظاهرات حق طلبانه اخیر می گوید: «آزربایجاندان مهاجرت ائدنلرلن ایشیمیز یوخ سیز 15 میلیون آزربایجان تورکو نییه چیخمیرسیز؟!» یعنی «با انسانهای ملت تورک آزربایجان که از آزربایجان مهاجرت کرده اند کاری نداریم. شما 15 میلیون تورک آزربایجان چرا به اعتراض بیرون نمی روید»؟! پیداست که ایشان مطابق استراتژی غلط و فوق العاده خطرناک احمد اوبالی آزربایجان را فقط مختص چهار استان آزربایجان شرقی، آزربایجان غربی، اردبیل، زنگان می داند و شگفتا که این قدر نمی فهمد که هیچ فعال ملی ای در هیچ کجای جهان از بیش از نیمی از جمعیت ملت خودش که در طول صد سال با سیاستهای استعماری مغرضانه مهندسی قومی و جمعیتی «مجبور به مهاجرت» از خاک آبا و اجدادی شان شده اند، دو دستی تقدیم دشمن غدار مکار استعمارگر همه فن حریف نمی کند: آقایان احمد اوبالی و مهدی نعیمی در اشتباه محض هستید: آزربایجان فقط آزربایجان شرقی، آزربایجان غربی، اردبیل و زنگان نیست، بلکه همدان هست؛ قزوین هست؛ گیلان هست؛ البرز هست؛ تهران هست؛ قوم هست؛ مرکزی هست؛ قسمتهایی از کوردستان و کرمانشاه هست؛ شمال غرب اصفهان جعلی هست، شمال غرب سمنان جعلی هم هست و ...!!! تفکر سیستماتیک به ما می گوید که کلیتی که ما به عنوان ملت تورک آزربایجان می شناسیم، بیش از نیمی از اعضا و عناصر این کلیت یا این سیستم و این ساختار، در خارج از این استانهای چهارگانه و در استانهای همدان، گیلان، قزوین، تهران، البرز (کرج و ..)، قوم (قم جعلی)، مرکزی (ساوه، اراک و ...)، شمال اصفهان (فریدن، چادگان، نجف آباد و ...)، قسمتهایی از شرق استان جعلی کوردستان (قروه، بیجار) و کرمانشاه (سنقور، کنگاور و ...)، و حتی منطقه تورک نشین گرمسار سمنان با تمام روستاهایش که البته همگی این استانهای یادشده از نظر خاکی و سرزمینی پیوسته به چهار استان آزربایجانی هستند، ساکن اند. شگفتا که مدعیان رهبری حرکت ملی آزربایجان هنوز خاک تاریخی آزربایجان مورد ادعای خودشان را هم نمی شناسند و نمی شناسانند. حرف من این است: ما باید یک بار بنشینیم و نقشه ایران اهریمن زده را جلویمان بگذاریم و ببینیم که واقعا مرزهای آزربایجان کجاست و چهل میلیون تورک آزربایجانی مورد ادعای ما در کجا ساکن هستند. باید به این نکته حیاتی هم توجه کنیم که بیش از نیمی از جمعیت ملت تورک آزربایجان در سده اهریمنی اخیر حاکمیت فاشیسم فارس (چه پالانی و چه جمهوری اسلامی) مجبور به مهاجرت از استانهای چهارگانه به استانهای چهارگانه تهران، البرز (کرج و ..)، قوم (قم جعلی)، مرکزی (ساوه، اراک و ...) شده اند و بعد بیاییم حرکت ملی آزربایجان را تعریف کنیم و درباره کلیه مسائل مربوط به ملت تورک آزربایجان نظر بدهیم؛ تحلیل ارائه بدهیم و استراتژی کاربردی خودمان را ترسیم و تبیین کنیم. وقتی که ملتچیهای ما، مخصوصا اصحاب رسانه ما که خط دهندگان حرکت ملی هستند درباره سیستم و ساختاری که مورد نظرشان است: ملت تورک آزربایجان در اشتباه مهلک ساختاری استراتژیک هستند و عمدا یا سهوا، اعضا و اجزای ساختار (انسانهای ملت تورک آزربایجان) و خاک تاریخی آزربایجان را غلط اندر غلط می بینند و عرضه می کنند، چه انتظاری جز همان سرنوشتی که پیمان عارف و ایرج مصداقی ما را با آن تهدید می کنند، می توانیم داشته باشیم. آقای محبوب تیشه به جای این که فاشیستهای فارس را «احمق» فرض کنی اندکی فکر کن ببین این فاشیست مأمور استعمار صلیبی انگلیس «چرا و به چه علت این حرف را می زند». تو که خودت با مولایت احمد اوبالی داری نیمی از خاک آزربایجان و بیش از نیمی از ملت تورک آزربایجان را دو دستی و بدون هیچ جنگی تقدیم دشمن می کنی، نباید انتظار بیشتر از قتل عام و نسل کشی 21 آذر 1325 داشته باشی. خوب این تفکر درست سیستماتیک و ساختاری در حرکت ملی در باره بحث تخریبات فعالان حرکت ملی نیز صادق است: فعالان حرکت ملی آزربایجان به مثابه اجزا/ اعضا/ عناصر سیستم (حرکت ملی آزربایجان) هرکدام در جای خودشان دارای نقش و اهمیت و ارزش هستند. پیداست که هرگونه تخریب، تضعیف، نادیده انگاشتن، بایکوت رسانه ای هر کدام از این فعالان، لطمه اش به کل سیستم یا ساختار (حرکت ملی ملت تورک آزربایجان) می رسد. برای این است که من، اوجالان ساوالان با انتقاد دلسوزانه به شدت موافق و با هرگونه تخریب فعالان حرکت ملی به شدت مخالفم.
به هر روی عقیده من این است: پیروزی بر جمهوری اسلامی ایران که حاکمیت فاشیسم راسیست مذهبی فارس است، به راحتی امکان پذیر است به شرطی که ملل غیرفارس ایران یک بار برای همیشه از پروپاگاندای ضد تورک و ضد آزربایجان فاشیسم راسیست فارس خودشان را رها کنند و حقیقت وجود میلیونها انسان تورک آزربایجانی و غیرآزربایجانی و کلل ملل غیرفارس عرب، کورد، لور، بلوچ، تورکمن و ... را در ایران قبول کنند و با همکاری کامل با حرکت ملی ملت تورک آزربایجان و سر تا سر ایران با رجوع به هویت حقیقی خودشان و بر پا کردن و تقویت حرکات ملی ملل غیرفارس با اتحاد کامل و صادقانه با همدیگر، و با احتراز و دوری کامل و قاطع از هرگونه جریانهای سیاسی مرکزگرای فارس محور که شعارهای کلیشه ای چون ملت ایران (بخوانید قوم مجعول فارس) سر می دهند، طومار فاشیسم فارس ملا-سید و غیر ملا-سید را در ایران یک بار برای همیشه به هم بپیچند. لازم به توضیح بیشتر نیست که سقوط جمهوری اسلامی ایران منوط به سقوط پانفارسیسم در ایران است و سقوط پانفارسیسم تنها و تنها و تنها با به قدرت رسیدن حرکات ملی ملل غیرفارس و رسیدن ملتهای غیرفارس ایران به آزادی و استقلال از اشغال و استعمار فاشیسم راسیست فارس امکان پذیر است. قطعاً راه دیگری ندارد. دنبال راه دیگری نباید باشیم.
آری دوستان، ذهن سیستماتیک و توانایی تفکر تحلیلی را ممکن است از هر یک میلیون انسان باسواد، فقط یک نفر نخبه داشته باشد، حال که ملت تورک آزربایجان دارای نعمتی بزرگی چون من است، متاسفانه بعضی از سایتهای پربازدید حرکت ملی آزربایجان از منتشر کردن مقالات و کتابهای من خودداری می کنند. به نظرتان این خودداری از انتشار افکار و نظرهای بکر و سیستماتیک و ساختاری همچون منی، ظلم به کلیت، سیستم و ساختار کلی و اساسی حرکت ملی آزربایجان نیست؟ فکر کنیم.
اوجالان ساوالان- شنبه 3 آذر 1398- 23 نوامبر 2019- 25 ربیع الاول 1441
