بخش اول: پیشینه ی سلسله

دراویش گنابادی یا دراویش سلسله نعمت اللهی سلطان علیشاهی، سلسله ای از دراویش شیعه دوازده امامی هستند. اعتقاد محکمی به امامان شیعه و فلسفه ی انسان کامل و وحدت وجود دارند. بزرگ دراویش یا همان انسان کامل زمان، یا نایب امام دوازدهم شیعیان، قطب سلسله است که در هر دوران فقط یک نفر به این مقام می رسد؛ در واقع هفت شهر عشق عطار را طی می کند و حداقل دو سفر از اسفار اربعه سلوک ملاصدرا را گذرانده و به مقام ولایت زمان خود می رسد.

همان بحث صاحب امر که در قرآن آمده و شیعه ی کنونی آن را به پیامبران و امامان محدود می کنند، دراویش نعمت اللهی می گویند بنا به فرموده قرآن و فرمایشات پیامبر و ائمه مقام صاحب امر یا ولی زمان یا همان انسان کامل عصر تا انقراض عالم ادامه خواهد داشت و بعد از غیبت امام دوازدهم، جنید بغدادی که تربیت یافته ی امام دوازدهم و یازدهم بود، از طرف امام مامور به اخذ بیعت از شیعیان ایشان و تربیت شخصی به جانشینی خودش شد که تا ظهور مهدی موعود پیوند ولایت قطع نشود و در واقع هیچ وقت جهان بدون ولی که صاحب اجازه از امام دوازدهم است نخواهد ماند .

در دوران امامان شیعه، چون خلفا اجازه ی اخذ بیعت توسط امام به شیعیان نمی دادند و فکر می کردند امامان از مسلمین بیعت حکومتی می گیرند و اصلا درک صحیحی از بیعت ایمانی ( که مفصلا در بخش های بعدی توضیح خواهم داد) نداشتند، به همین خاطر امامان معمولا افرادی را برای خود تربیت می نمودند تا به نیابت از امام به شهرهای مختلف بروند و بیعت ایمانی اخذ کنند، که معروف کرخی، سری سقطی و جنید بغدادی از آخرین صاحبان اجازه در زمان ائمه شیعه بودند، که پس از به اصطلاح غیبت امام دوازدهم جنید بغدادی اولین شخصی بود که اجازه تربیت سالکان الی الله و اخذ بیعت ایمانی از مومنین را داشت.

جنید را مورخین و عارفان سر سلسله ی بسیاری از سلاسل درویشی می دانند، و اولین قطب بعد امام هم او بود. بعد جنید، شیخ ابوعلی رودباری و پس از او شیخ ابوعلی کاتب و بعد او شیخ عثمان مغربی به ترتیب اقطاب دوم تا چهارم سلسله نعمت اللهی که نزد تاریخ دانان به ام السلاسل نیز معروف است، بودند.

این سلسله در ابتدا به علوی ها و بعدها به فتوتی ها و از زمان شاه نعمت الله ولی به بعد به نعمت اللهی ها یا نعمتی ها معروف بود. با ظهور سلسله پادشاهی صفوی، حکومت صفوی و پیروان شیخ حیدر صفوی یا همان حیدری ها به آزار و جنگ با علوی ها یا همان نعمت اللهی ها پرداختند و قطب بعد شاه نعمت الله ولی شاه برهان الدین خلیل الله (قطب هفدهم) مجبور به عزیمت و سفر به هندوستان شد و تا سالها اقطاب سلسله در هندوستان ساکن بودند.