عجیب است، خیلی عجیب.
من به شخصه قادر به درک این دوگانهی متعارض نیستم. چگونه میشود «همزمان» به این دو مورد پایینی باور داشت؟!
🔸۱: هم باور داشت که رژیم ایران رژیمی است که هر بلایی که بخواهد بر سر مخالفانش میآورد، بازداشت میکند، شکنجه میکند، احکام طولانیمدت حبس میدهد، و لازم بشود میکشد. معترضان به کوچکترین موضوعی را در خیابان قلع و قمع میکند. تحمل کمترین انتقاد را ندارد و همین الان دهها فعال ملی آزربایجان را در حبس نگه داشته، به آنها اتهام جاسوسی هم زده و هر سال هم بیشتر از قبل دستگیر میکند.
🔸۲: و هم باور داشت که این رژیمی که وصفش در بالا آمد، همان که معترض را در خیابان میکشد، رای همان معترض را «درست و صحیح و بدون تقلب» میشمارد!
🔸با دوستانی طرفیم که هم از سبعیت و فشار امنیتی رژیم داد و بیداد سر میدهند و آنرا همردیف بدترین دیکتاتوریها میدانند، و هم باور دارند که اگر رای بدهیم با همان رایها میشود کاندید دلخواهمان را از صندوق در آورد. گویا رژیم ایران، که هر گونه نقدی را مصداق اقدام علیه امنیت ملی میداند، زورش به تغییر آرایی که اتفاقا «خودش» همان رایها را میشمارد نمیرسد!
🔸من شما را نمیفهمم. و با عرض پوزش، نام این رفتارتان را «رژیمدوستیِ خجالتی» میگذارم. زیرا ناخودآگاهتان هنوز باور به اصلاحات در ایران از طریق انتخابات دارد. زیرا هنوز باور دارید که با حضور مردم در پای صندوقها، نام شخصی که منتخب مردم است خوانده خواهد شد، حتی اگر رژیم شخص دیگری را در نظر داشته باشد!
🔸در هر جامعهی دچار به استبداد، عبور جامعه از سد «رایدادن» سختترین و آخرین مرحلهی عبور از رژیمهای دیکتاتوری است. و به همین دلیل است که تمامی توتالیترها، حتی کرهشمالی، «شوی به اصطلاح انتخابات» را حذف نکردهاند تا جامعه وارد فاز جدید و نهایی مبارزه علیه استبداد نشود. باور «دروغین» به اصلاح از طریق انتخابات قویترین سد روحی-روانی در مقابل «عبور از رژیم دیکتاتوری» است.
🔸شما تا وقتی باور دارید که آرایتان در ایران شمرده میشود و به حساب میآید، به این معنی است که هنوز این رژیم را دیکتاتوری نمیدانید و امید به اصلاحات دارید. و نتیجهاش میشود اینکه پس از دهها بار تکرارِ مکررِ بیسود و فایدهی تئوری «انتخاب بین بد و بدتر»، باز انتخاباتی دیگر و باز رای دادن به این امید که «وضع از این بدتر نشود».
و چقدر هم پس از این همه رای دادن، وضع بدتر نشده است!
🔸دوستان! کاش این دندان لق را بکشید؛ و «باور کنید» که این رژیم قائل و قادر به اصلاحات نیست.
باور ندارید؟
از محبوسان ائوین و تبریز و…،
از شهدای ۸۵،
از آیلار و حدیث و… بپرسید.
«آزادلیق، عدالت، میللی حکومت»